علت اجبار به حجاب در ایران چیست؟
شاید یکی از فواید رعایت حجاب، «حفظ وحدت اجتماعی» باشد، اما علت و ضرورت رعایت حجاب این نیست و یا دست کم همهی علت این نیست.
از حکمتهای اجتماعی حجاب (مانند سایر احکام اجتماعی اسلام)، صیانت از «حقوق فردی و اجتماعی» است و باید دقت نمود که همهی حقوق فردی و اجتماعی، اعتباری نیستند که در ملّتی حقوق قلمداد گردند و در ملّت یا جامعهی دیگری حقوق تلقی نگردند. بلکه حقوق عقلی و فطری اختصاص به جامعهی خاصی ندارد.
الف - بد حجابی، نمایش عمومی و رایگان جاذبههای جنسی است که به گواهی فطرت، عقل، شعور، منطق، علم و مطالعات انسانشناسی، جامعهشناسی، رفتار شناسی، جرم شناسی و …، سبب تحقیر شخص، تخریب فرهنگ، ایجاد ناهنجاریهای متفاوت رفتاری، به مخاطره افتادن امنیت روانی و جانی شخص و جامعه، گسترش انحرافات متعدد در شئون مختلف و در نهایت انحطاط میگردد و زمینه را برای حاکمیت بیشتر «نظام سلطه» فراهم میسازد. چه سلطهی نفس و شهوات نفسانی بر مملکت وجود و چه سلطهی طواغیت بیرونی بر کشور و جامعه.
صفحات: 1· 2
یا مذاکره کن یا شلیک می کنم!
بسم رب الشهدا و الصدیقین…
وَ لَنْ تَرْضى عَنْکَ الْيَهُودُ وَ لاَ النَّصارى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ …
یهود و نصاری هرگز از تو راضی نمی شوند تا آنکه از آیینشان پیروی کنی…۱
این سریال تمامی ندارد…سریال خواب زدگی مقامات غربی و آمریکایی را می گویم…تعجبی هم ندارد که مدام این دور باطل ادامه یابد، چون کسی که خود را به خواب زده بیدار نمی شود…
پس تعجبی هم ندارد تشدید تحریم ها در آستانه تحلیف رئیس دولت اعتدال…تعجبی هم ندارد بیانیه ای که پر است از عبارات قلدرمآبانه و خود برتر بینی و کدخدا منشانه! حتی به بهانه ی تبریک به شیخ دیپلمات…
وقتی تشدید تحریم ها را می گذارم کنار لبخندهای معنا دار مقامات اروپایی و ابراز امیدواری شان برای بهبود یا از سرگیری روابط، فقط به یک نتیجه می رسم:” اسلحه رو جلوی ملت ایران گرفته اید و می گویید یا مذاکره کن یا شلیک می کنم؟! “
تشدید تحریم ها و لبخند اروپا، همان دست چدنی زیر دستکش مخملی ست!
نیاید روزی که فریب این هویج اروپا را بخوریم برای فرار از چماق آمریکا!
———————————————————-
۱. سوره مبارکه بقره، آیه ۱۲۰
پ.ن:
تقدیم به تمام کسانی که می گویند: اگر چرخ زندگی نچرخد، چرخ سانتریفیوژ ها هم نچرخد!
چرخیدن چرخ سانتریفیوژها یعنی عزت و استقلال یک ملت…یعنی پاسداری از خون شهیدان جهاد علمی…
ماجرای مسلمان شدن 25 مسیحی با تلاوت استاد غلوش
استاد راغب مصطفی غلوش قاری مسجد دسوقی در دسوق به روز 5 جولای 1938 ميلادی در روستای (برما) مركز طنطا در استان غربی متولد شد. پدرش می خواست كه وی را به تحصيل علوم ابتدائی بفرستد تا صاحب پست بزرگی شود ولی تدبير امور به دست خالق متعال است در روستا مكتب های زيادی بودند و گرايش و رويكرد به آنها كاملا محسوس و ملموس بود و مردم در آن زمان از آنجا كه كلمه (عالم ) جز به رجل دينی مخصوصا امام مسجد كه خطبه نماز جمعه را می خواند اطلاق نمی شد به حفظ قرآن كريم توسط فرزندانشان همت میگماشتند تا آنها عالم شوند.
بخاطر مصلحتی كه فقط خداوند از آن آگاه است يكي از نزديكان به پدر او حاج مصطفي غلوش راهنمائي مي كند كه فرزندش راغب را به يكي از اساتيد حفظ بسپارد تا حفظ قرآن را به او بياموزد و به خاطر اشتياق و عرق ديني شديدي كه در دل اهل روستا مانند حاج مصطفي وجود داشت او با اين نظر موافقت كرد و راغب را گوشزد نمود كه هر روز پس از درس به مكتب برود.
*موهبتی که خداوند به راغب غلوش داشت
موهبت الهي خودش را نشان داد و كودك 8 ساله موضوع گفتگوي اهل روستا مخصوصا اساتيد حفظ و حفاظ شد به خاطر صداي زيبايش تاثير به سزائي در شدت اهتمام استادمان به او و خير خواهي و مراقبت دائمي از او داشت چرا كه آثار خوبي را در چهره او مي ديد و آينده روشني در ميان مشاهير قاريان را از وي متوقع بود وهمين مسئله باعث شد كه راغب تاقبل از 10 سالگي موفق به حفظ قرآن كريم گردد و بعد از حفظ كامل قرآن، نيكو دانستن احكام آن بدست شيخ عبدالغني شرقاوي در روستاي برما.
صفحات: 1· 2
معنای صبر در سه عرصه طاعت، معصیت و مصیبت
در باب صبر شنيدهايد، معروف است، روايات متعددى هم دارد كه صبر در سه عرصه است: صبر بر طاعت، صبر از معصيت، صبر در مصيبت. اين، روايات فراوانى دارد و شنيدهايد.
صبر بر طاعت يعنى وقتى كه يك كار لازم را، يك كار واجب را، يك امر عبادى را، اطاعت خدا را ميخواهيد انجام بدهيد، از طولانى شدن آن ملول و خسته نشويد؛ ميان راه رها نكنيد. حالا مثلاً در امور عبادى ظاهرى، شخصى، فرض كنيد كه فلان نماز مستحبى كه طولانى است، يا از فلان دعاى طولانى انسان خسته نشود؛ اين صبر بر اطاعت يعنى اين. از ادامهى روزهى ماه رمضان، از ادامهى توجه به خدا در نمازهاى واجب و فرائض، از توجه به قرآن، انسان ملول نشود؛ خسته نشود. اين صبر بر طاعت است.
صفحات: 1· 2
ماجرای نماز عید فطر امام رضا(ع) که نیمهکاره ماند
مردم وقتی ابوالحسن(ع) را دیدند و صدای تکبیر او را شنیدند، به ایشان پیوستند و شهر مرو یکپارچه در شور و غوغا فرو رفت.
نماز عید فطر سنت به جا ماندهای از پیامبر اعظم(ص) است که در طول تاریخ از سوی مسلمانان اقامه شده و اکنون با همان سبک و سیاق به ما رسیده است. اما این نماز پرفضیلت که در زمان حضور امام معصوم بر همگان واجب است در زمان خلفای عباسی تغییر کرده بود.
شهید مطهری در این باره میگوید: نماز عید خواندن، کتاب الله و سنّت رسولالله(ص) است اما چگونه نماز خواندن، سیره است. پیغمبر نماز عید فطر و عید قربان میخواند، اینها هم نماز عید فطر و عید قربان میخواندند، اما روش نماز خواندن به تدریج فرق کرده بود، سیره فرق کرده بود. کم کم دربارهای خلفای عباسی مانند دربارهای ساسانی ایران و قیاصره روم شده بود، دربارهای خیلی مجلّل. لباس خلیفه و سران سپاه دارای انواع نشانههای طلا و نقره بود. خلیفه وقتی میخواست به نماز عید بیاید، با جلال و شکوه خاص و با هیمنه سلطنتی میآمد. خودش سوار بر اسبی که گردنبند طلا یا نقره داشت میشد و شمشیری زرّین به دست میگرفت، سپاه نیز از پشت سرش میآمد، درست مثل این که میخواهند رژه نظامی بروند. بعد میرفتند به مصلّی، دو رکعت نماز میخواندند و برمیگشتند. (مجموعه آثار استاد شهید مرتضی مطهری ، جلد ۱۷، صفحه ۱۷۴)
صفحات: 1· 2