آداب مهم معاشرت در شبکه های اجتماعی
۱- هر چیزی را فوری share نکنید!
هر مطلب جذاب یا هیجانانگیز یا محیرالعقولی که به دستتان میرسد یا جایی در شبکههای اجتماعی و موبایلی و حتی وبسایتهای خبری میبینید فوری share نکنید. تأمل کنید ببینید اصلاً با عقل سلیم شما با تجربهها و شهود شخصیتان هماهنگ و متناسب است یا نه. اگر نیست، کمی بیشتر تأمل کنید.
قبل از share کردن از ۲-۳ تا آدم معتبر بپرسید، ببینید آنها مطلب را منطقی میدانند یا نه. کمی جستجو کنید. دنبال منبع اصلی و اولیه خبر بگردید. بله، میدانم! این کارها یه کمی سخت و وقتگیر هستند. اما بهتر از این است که شما یک آدم نامعتبر و ابله به نظر برسید که بهمحض اینکه خبری به دستش میرسد مثل توپ به بقیه پاس میدهد.
خودتان را باور کنید! باور کنید که گاهی شهود و عقل سلیم شما بهتر از خیلیها کار میکند! این دلیل نمیشود که چون چیزی را همه دارند به اشتراک میگذارند، شما هم فورا همان کار را بکنید که از قافله عقب نیفتید! باور کنید تا حالا به هیچ کس بابت سرعت در شیر کردن مطالب و کلیپها و تعدد پستها در شبکههای اجتماعی جایزه ندادهاند!
۲- هر چیزی را هر جایی پست نکنید!
هر جا که عدهای جمع شدهاند، دلیل بر آن نیست که منتظر درافشانیهای فورواردی شما باشند! آنها ممکن است با هدف مشخصی گرد هم آمدهاند و علاقهمند به مطالب خاصی هستند و مطالب بهخصوصی به دردشان میخورد. وقتی وارد یک گروه میشوید، نگاهی به پستهای قبلی بندازید، چند روزی تماشاگر بمانید تا بفهمید چه چیزهایی مورد توجه و علاقه اعضای آن گروه است. حتی نگاهی به فهرست اعضا بندازید. ممکن است بعضی از آنها را بشناسید. با خودتون تصور کنید اگر شما به مجلسی دعوت بشوید که همان آدمها و یک عده آدم دیگه باشند که برای هدف تقریبا مشخصی دور هم جمع شدهاند (مثلا اهداف شغلی، علمی، سرگرمی و …) شما چه طور مطالبی را ممکن است آنجا مطرح کنید.
آیا مثلا در یک گروه علمی، شروع به جوک گفتن و خبر دادن از یک حراجی توپ لباس مارکدار یا اظهارات فلان مسئول سیاسی کشور می کنید؟! فکر کنید اگر این کار را در آن مجلس بکنید دیگران به چه چشمی به شما نگاه خواهند کرد!؟ به چشم یک ابله؟ یا آدمی که آن قدر بلوغ اجتماعی پیدا نکرده که بتواند متناسب با شرایط و موقعیت حرف بزند و رفتار کند!؟
۳- لطفا از شدت آزادی بیانی که در گروههای مجازی وجود دارد،ذوقزده نشوید!
دچار بدفهمی از مفهوم آزادی بیان نشوید! آزادی بیان در هیچ جای دنیا مفهومش این نیست که هر جا رفتید هر چیزی که دلتان خواست بگویید! اگر یک عده دور هم جمع شدهاند که مثلا فقط بحث ادبی بکنند یا شعر و متن ادبی به اشتراک بگذارند، به انتخابشان احترام بگذارید، و حرفهای سیاسی خود را در گروه دیگری اظهار کنید که افرادش با هدف شنیدن و بحث کردن درباره مسائل سیاسی دور هم جمع شدهاند.
۴- اول از همه، اهداف گروهتان را مشخص کنید.
اگر گروهی میسازید قبل از هر چیز اهداف و قواعد آن را برای خودتان مشخص کنید. باری به هر جهت نباشید. حتی خوب است که اهداف و قوانین گروه را برای افرادی که وارد میشوند بگویید تا محدوده انتظارات افراد از گروه و پستهای مورد قبول در گروه مشخص باشد. این توافق اولیه مانع از دلخوریهای بعدی و از هم پاشیدن گروه میشود.
صفحات: 1· 2
پوستر/ زندگی به سبک منتظر- احسان به پدر و مادر
می توان با نگاهی دوباره به موضوع انتظار و ورود این واژه به عمل و زندگی روزمره، تعریفی صحیح و کاربردی و در عین حال مورد رضایت امام زمان (ع) را فراهم نمود. رهبر معظم انقلاب در یکی از بیاناتشان به موضوع انتظار این گونه اشاره می نمایند:
” انتظار حرکت است؛ انتظار سکون نیست؛ انتظار رها کردن و نشستن برای اینکه کار به خودی خود صورت بگیرد,نیست.انتظار حرکت است.انتظار امادگی است.این امادگی را باید در وجود خودمان,در محیط پیرامون خودمان حفظ کنیم.”
این پوستر به موضوع احسان به والدین و به ویژه به مادر و اثرات آن در زندگی منتظر واقعی اشاره شده است. موضوعی که در قرآن کریم با تاکید بسیار پس از عدم شرک ورزیدن به خداوند متعال آورده شده و در روایات و احادیث تأکید فراوانی به احترام و نکوداشت پدر و مادر شده است.
نتوانستند و نخواهند توانست
رهبر انقلاب: در مقابلهى با جمهورى اسلامى، شما مىبینید آمریکا و کشورهاى استعمارگر اروپایى دُور هم جمع شدند و از همهى نیرویشان استفاده کردند که در قضیّهى هستهاى، جمهورى اسلامى را به زانو دربیاورند؛ نتوانستند به زانو دربیاورند و نخواهند توانست. ۱۳۹۳/۹/۴
نام واقعی رقیه؛ دختر امام حسین(ع)
اصل وجود دختری چهار ساله برای امام حسین علیه السلام در منابع شیعی آمده است در کتاب کامل بهائی نوشته علاء الدین طبری (قرن ششم هجری) قصه دختری چهار ساله که در ماجرای اسارت در خرابه شام در کنار سر بریده پدر به شهادت رسیده، آمده است.[1]
اما در مورد نام او، آیا رقیه بوده یا فاطمه صغری و… اختلاف است.
دو خطاب از امام حسین علیه السلام در کربلا در مصادر شیعی آمده است که یکی از دختران حرم خود را با نام رقیه صدا زده است.
1)- “یا اختاه یا ام کلثوم، و انت یا زینب و انت یا رقیه و انت یا فاطمه و انت یا رباب، …".[2]
2)- “ثم نادی: یا ام کلثوم و یا سکینه و یا رقیه و یا عاتکه و یا زینب یا اهل بیتی علیکن منی السلام".[3]
اکثر محدثان دو دختر به نامهای سکینه و فاطمه برای امام حسین (ع) ذکر کردهاند اما علامه ابن شهر آشوب و محمد بن جریر طبری، سه دختر به نامهای سکینه فاطمه و زینب (ع) را برای آن حضرت برشمردهاند.
در میان محدثان قدیم تنها علی بن عیسی اربلی ـ صاحب کتاب کشف الغمه (که این کتاب را در سال687 ه ق تألیف کرده است) به نقل از کمال الدین گفته است که امام حسین (ع) شش پسر و چهار دختر داشت ولی او نیز هنگام شمارش دخترها، سه نفر به نامهای زینب سکینه و فاطمه را نام میبرد و از چهارمی ذکری به میان نمیآورد.
احتمال دارد که چهارمین دختر همین رقیه (ع) بوده است.
علامه حائری در کتاب معالی السبطین مینویسد: بعضی مانند محمد بن طلحه شافعی و دیگران از علمای اهل تسنن و شیعه مینویسند “امام حسین (ع) دارای ده فرزند، شش پسر، و چهار دختر بوده است.
سپس مینویسد: دختران او عبارتند از: سکینه، فاطمه صغری، فاطمه کبری و رقیه علیهن السلام.
آنگاه در ادامه میافزاید: رقیه پنج سال یا هفت سال داشت و در شام وفات کرد. مادرش “شاه زنان” دختر یزجرد بود.[4]
باید دانست که گاهی بعضی از دختران دو نام داشتند مثلاً طبق قرائتی به احتمال قوی همین حضرت رقیه (س) را فاطمه صغری میخواندند و شاید همین موضوع باعث غفلت از نام اصلی او شده است.
بهرحال از لحاظ تحقیقی هیچ استبعادی وجود ندارد که نام این دختر امام حسین (ع) رقیه باشد.
پی نوشت :
[1] کامل بهائی، ج 2، ص 179
[2] اللهوف، سید بن طاووس ص 140 و 141
[3] مقتل ابن مخنف، ص 131
[4] سرگذشت جانسوز حضرت رقیه (س) ص 9 به نقل از معالی السبطین، ج 2، ص 214
اندوهت را میگذاری و میروی
ثانیه های محنت بارت، صفحات خیالم را میسوزاند.
بر کتیبه های سوخته مینویسمت و وجدانهای بیدار جهان را به قضاوت میطلبم.
ناله های کودکیات، خاطر بادها را پریشان کرده است.
قناریان تنها، تاریک خرابه را به یاد میآورند و میگریند.
پنجرهها، کابوسهای سیاهت را تب میکنند.
خارها، پاهای برهنه ات را جگرریش میکنند.
میروی و کوچکی دنیا را به طالبانش وامیگذاری. اندوهت را بر صورت خرابه میپاشی و میگذری تا به لبخندی ابدی بپیوندی.