سخن زیبای امام علی(ع) درباره بعثت پیامبر(ص)
امام علی عليه السلام درباره بعثت پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمودند:
خداوند او را در زمانى فرستاد كه روزگارى بود پيامبرى برانگيخته نشده بود ، و مردم در خوابى طولانى به سر مى بردند.
و فتنه ها بالا گرفته و كارها پريشان شده بود، و آتش جنگ ها شعله مى كشيد، و دنيا بى فروغ و پر از مكر و فريب گشته، برگ هاى درخت زندگى به زردى گراييده و از به بار نشستن آن قطع اميد شده بود.
متن حدیث:
امام على عليهالسلام :
أرسَلَهُ عَلى حِينِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجعَةٍ مِنَ الاُمَمِ و اعتِزامٍ مِنَ الفِتَنِ وَانتِشارٍ مِنَ الاُمُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الحُرُوبِ و الدُّنيا كاسِفَةُ النُّورِ ، ظاهِرَةُ الغُرورِ عَلى حِينِ اصفِرارٍ مِن وَرَقِها و إياسٍ مِن ثَمَرِها ؛
«نهج البلاغه، خطبه 89»
اگر علم کیمیا داری به ما هم بده!
آیت الله شبیری زنجانی:
در سفری که حضرت امام و پدرم برای زیارت به مشهد مقدّس رفته بودند امام خمینی(ره) در صحن حرم امام رضا علیه السلام با سالک الی الله حاج حسنعلی نخودکی مواجه میشوند. امام امت(ره) که در آن زمان شاید در حدود سی الی چهل سال بیشتر نداشت وقت را غنیمت میشمارد و به ایشان میگوید با شما سخنی دارم. حاج حسنعلی نخودکی میگوید: من در حال انجام اعمال هستم شما در بقعه حرّ عاملی(ره) بمانید من خودم پیش شما میآیم. بعد از مدتی حاج حسنعلی میآید و میگوید چه کار دارید؟
امام(ره) خطاب به ایشان رو به گنبد و بارگاه امام رضا(علیه السلام) کرد و گفت: تو را به این امام رضا (علیه السلام) اگر (علم) کیمیا داری به ما هم بده؟
حاج حسنعلی نخودکی که رضوان خدا بر او باد انکار به داشتن علم(کیمیا) نکرد بلکه به امام(ره) فرمودند:
اگر ما «کیمیا» به شما بدهیم و شما تمام کوه و در و دشت را طلا کردید آیا قول میدهید که به جا استفاده کنید و آن را حفظ کنید و در هر جائی به کار نبرید؟
اینفوگرافیك | نامزدها قول بدهند كه...
ما رأی می دهیم
توی این روزهای داغ انتخابات ، هرچی داریم به روز انتخابات نزدیک میشیم ،
امتحانهای الهی از ما برای انتخاب یک شخص اصلح سخت تر میشه …
ان شاء الله که آراء ما رنگ و بوی عبادت به خودش بگیره و با انتخاب شخص اصلح، در جهت ثبات و تقویت حکومت جمهوری اسلامی ایران حرکت کنیم و نشون بدیم که ما هنوز قدردان خون شهدا و امام شهدا هستیم .
و حماسه سیاسی رو به کوری چشم دشمنان رقم خواهیم زد و به دشمن می گیم :
مُوتُوا بِغَیظِکُمْ
(با همین خشمی که دارید بمیرید)
بخوان به نام خداوند
در مبارک ترین و فرخنده ترین روزی که بر زمین و زمان و عرش و فرش گذشته است نیکوترین و بهترین خلق خدا سینه اش وسعت دریا گرفت و مأمن وحی سرمد الهی شد. فرشته وحی از جانب خالق هستی و حکیم مطلق آفرینش آن که رحمان و رحیم است و مثل و مانند وهمتا ندارد، با دست پُر سوی احمد آمد و در غار حرا بر مصطفی (ص) سلام خدایش را رساند و امر پروردگارش را چنین ابلاغ کرد: که ای پیامبر ما بخوان!
بخوان به نام خداوند؛ خداوند عظیم الشان و بلند مرتبه که خلق کرد … و در آن هنگامه نه تنها وجود محمد (ص) بلکه آفرینش سراسر به وحی پاک الهی شکفت ؛ و محمد امین (ص) آن روز از جانب حضرت رب العالمین علمدار نور و روشنایی شد تا بر ظلمت و تاریکی بتازد و هرآنچه شرک و خرافه و کژی و نابایستگی است را به نور کلام الهی بتاراند.
در آن هنگامه زمین و آسمان شکفت از باز شدن دوباره زیباترین پنجره های آسمانی و عرشی به روی هستی. خداوند عالم از سر لطف و با حکمت اَتَمِّ خود اراده فرمود پرچم هدایت مخلوق از جانب «ربِّ ودود» به دست محمد امین (ص) سپرده شود؛ او که حنیف بود و خدا پرست، او که امین بود و درست کردار، خوش خلق و خوش گفتار، از سیمایش نور الهی می تابید، کلامش عطرآسمان داشت؛ او که مدرسه نرفته و خط ننوشته بود اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس بود و هست و خواهد بود محمد(ص) آمد و از سوی خداوند مامور شد تا بگوید: ای مردمان همه عالم!
صفحات: 1· 2