هر چند به ظاهر افتخار نابودشدن عنصر خبیث دست پرورده نصیب مصطفی مازح نگردید اما خداوند بهترین و کاملترین مزد و پاداش وعده داده شده خود یعنی شهادت را به وی عطا فرمود . بقایای پیکر مطهر مصطفی هشت ماه در انگلستان باقی ماند تا سرانجام به جنوب لبنان منتقل گشت و در دوم رمضان ۱۳۶۹ هجری شمسی در یک از روستاهای جنوب لبنان دفن شد و حال گنبد کوچک بارگاهش و مزارش دارالشفای عاشقان وعارفان است .

بازخوانی ماجرای شهادت

«مازح»، كه حدود بیست ساله بود، در ساعت ۴۵/۲ دقیقه بعد از ظهر با انفجار بمبى كه سه طبقه بالاتر و سقف هتل ۵ طبقه را ویران ساخت، در اتاقش كشته شد و تكه‏هاى بدنش بین طبقات سوم و چهارم پخش گردید.

شنبه پنجم اگوست ۱۹۸۹، چهاردهم مرداد ماه ۱۳۶۸، در حالی تنها چهار ماه و بیست روز از فتوای تاریخی روح خدا درباره حكم قتل سلمان رشدی مرتد می گذشت، خبری مهم در رسانه های جهان منتشر شد؛ تیتر خبر این بود:

رشدى، هدف بمب‏گذارى در هتل

متن خبر: دیروز یك گروه اسلامى در لبنان اعلام كرد تروریستى كه روز پنجشنبه، براثر انفجار بمبى در حال سوار كردن آن در هتلى در غرب لندن بود از بین رفت، یكى از اعضاى آن‏ها بوده كه در حال تدارك حمله‏اى به سلمان رشدى بوده است.

طى یادداشت دستنویسى كه تحویل روزنامه النهار در بیروت گردید، «سازمان جهادگران اسلام» اعلام كرد كه مسلمانان اكنون براى از دست دادن «غریب»، اولین شهیدى كه به هنگام انجام مقدمات حمله علیه سلمان رشدى مرتد جان خود را از دست داد، سوگوارند و شهداى بعدى به این اهداف خواهند رسید.
گروه فوق‏الذكر در این بیانیه تاكید كرده است هر فردى، از جمله خانم تاچر، كه از رمان «آیات شیطانى» از رشدى حمایت كند بهاى آن را خواهد پرداخت.

«اسكاتلند یارد» در حال تحقیق در این زمینه مى‏باشد. در حال حاضر، مشخص شده است كه پنجشنبه بعد از ظهر دو بمب در هتل «بورلى هاوس» واقع در منطقه «ساكس گاردنز پادینگتن» منفجر گردیده است. تصور می‏شود كه اولین بمب، به هنگام سوار كردن آن توسط تروریستى كه معتقدند الجزایرى یا مراكشى مى‏باشد و بنام «مازح» ملقب است، منفجر گردید و انفجار دومین بمب، ۱۵ دقیقه بعد متعاقب انفجار اول صورت گرفته است.
بمب‏ها، در مجموع حاوى ۵ پوند مواد منفجره پلاستیك نظامى بوده است كه احتمالاً از نوع «سمتكس» مى‏باشد.
اطلاعات زیادى از مازح در دست نمى‏باشد، به جز اینكه چنین گمان مى‏رود كه او با قایق وارد انگلستان شده و مواد منفجره را در كوله پشتى سبز رنگى حمل مى‏كرده است. هیچ پاسپورتى از او در هتل به دست نیامده است.
به دلیل ویرانى ساختمان، بازرسى هتل توسط كارشناسان مختل گردیده است و بعید به نظر مى‏رسد كه اجزاى متلاشى شده بدن بمب گذار براى كالبد شكافى تا اواخر امروز به بیرون از هتل منتقل گردد.
«مازح»، كه حدود بیست ساله بود، در ساعت ۴۵/۲ دقیقه بعد از ظهر با انفجار بمبى كه سه طبقه بالاتر و سقف هتل ۵ طبقه را ویران ساخت، در اتاقش كشته شد و تكه‏هاى بدنش بین طبقات سوم و چهارم پخش گردید.
«مازح» با پرداخت ۳۹ پوند و ۵۰ پنس، یك اتاق یك تختى را روز سه شنبه در هتل رزرو كرد و قرار بود دیروز آنجا را ترك كند. آقاى «تونى گنوزو» مدیر هتل گفت كه ابتدا نامبرده هتل را براى یك شب رزرو كرد، اما بعد با پرداخت نقدى صورت حسابش مدت اقامت خود را تمدید نمود.

خبر فوق به عنوان سندى عینى، از میان دهها روزنامه و نشریه انگلیسى كه تنها ساعاتى پس از به شهادت رسیدن طلبه شهادت‏ طلب «مصطفى مازح» نخستین شهید مسیر اجراى حكم تاریخى حضرت امام خمینى(ره) همگام با سایر مطبوعات و رسانه‏هاى جمعى كشورهاى غربى به انعكاس اخبار و جزئیات مربوط به این واقعه پرداختند، عرضه شد.

رسانه‏هاى فراگیر غربى چنان با آب و تاب در این باره به ارایه تحلیل و القاى نظرات خاص خود مى‏پرداختند كه موج خبرى آن تا چند ماه خوراك تبلیغاتى صهیونیسم را تامین مى‏نمود.

دامنه این موج كه در واقع تحت تاثیر ارزش عمل قهرمانانه شهید مازح قرار داشت، از مبدأ لندن، مرزهاى جغرافیایى را در نوردید و به اقصى نقاط عالم رسید.

بد نیست از باب نمونه به قسمتهایى از مقاله نشریه «سانكى» چاپ توكیو تحت عنوان «سلمان رشدى، حالا…» كه در روز چهارشنبه ۳۰ آگوست ۱۹۸۹ متشر گردید، نگاهى بیندازیم:
«آقاى كازواو ایشیگورو یك نویسنده ژاپنى تبعه انگلستان و دوست صمیمى سلمان رشدى مى‏باشد. ما وقتى از وى در مورد محل زندگى سلمان رشدى سؤال كردیم او در جواب گفت: من در این باره هیچ چیز نمى‏دانم. اگر هم اطلاع داشته باشم نمى‏توانم بگویم. به علت معتبر بودن حكم اعدام سلمان رشدى كه از سوى خمینى صادر شده، اطرافیان سلمان رشدى در این مورد بسیار احتیاط مى‏كنند.

سلمان رشدى به همراه همسرش تحت حفاظت امنیتى قرار دارند و هر چند هفته یك بار محل اقامت خود را تغییر مى‏دهند. همسر وى مى‏گوید طى مدت چهار ماه، ۵۶ بار محل زندگى خود را عوض كرده‏اند و گویا او از این طرز زندگى خسته شده و در حال حاضر جدا از شوهرش زندگى مى‏كند.

هنوز در لندن كتابفروشى‏ هایى كه «آیات شیطانى» را مى‏ فروشند، مورد حمله با مواد آتش زا قرار مى‏گیرند. اخیرا جریان انفجار یك بمب و مرگ یك مرد در هتلى در شهر لندن، موجب نگرانى اسكاتلند یارد، پلیس انگلستان، شد. چون پس از جریان مى‏گویند این نخستین شهید راه اعدام سلمان رشدى مى‏باشد.
پس از این جریان، نیروهاى امنیتى و ضد ترور براى حفظ جان رشدى، تدابیر سخت‏ترى اتخاذ كرده‏اند. پس از صدور حكم مذكور از سوى امام خمینى، انگلستان و ایران روابط خود را قطع كردند.»

این موج كم‏ سابقه خبرى تا هنگام تحویل بقایاى پیكر پاك شهید مازح به خانواده‏اش (هشت ماه پس از انفجار) و نیز برگزارى مراسم تدفین آن بزرگوار و مجالس یادبود و گرامیداشت نام و راهش ادامه داشت.
مثلاً «دیلى تلگراف» تقریبا ده ماه پس از شهادت مازح، همصدا با ده ها نشریه دیگر اروپایى، اخبار مربوط به مجالس بزرگداشت وى را با حساسیت عجیبى منتشر می ‏ساخت:

«ماه گذشته، حزب‏ الله تظاهراتى به خاطر مصطفى مازح، یكى از پیروانش، در جنوب بیروت ترتیب داد. این شخص طى یك ماموریت انتحارى در لندن به منظور كشتن سلمان رشدى بر اثر انفجار بمب تكه تكه شد.»(۵/۶/۱۹۹۰)

نكته عجیب و باور نكردنى اینجاست كه خبر این واقعه بى‏سابقه در داخل كشورمان به عنوان قلب تپنده انقلاب اسلامى، تا هفت سال پس از وقوع آن، مسكوت نگاه داشته شد و پس از شكسته شدن این سكوت مرگبار توسط معدودى از نشریات اصولگرا، سایر مطبوعات و رسانه‏هاى جمعى و حتى صدا و سیماى ام‏القرى! به این سكوت ناموجه ادامه مى‏دهند.


وصیت نامه
وصیتنامه شهید كه پس از ارتحال جانگداز حضرت امام خمینى(ره) نوشته شده است:

بسم‏ الله‏ الرحمن‏ الرحیم
تسلیت عرض مى‏كنم به اسلام، به رزمندگان اسلام، به مردم مظلوم و مستضعف، به مجاهدان در ایران و افغانستان و لبنان و فلسطین و به هر انسانى كه در راه حق مجاهدت مى‏كند…این انسان مؤمن، جبار، شجاع، مخلص، براى اسلام خود، براى مردم خود، كسى بود كه به ضمیر خود وفادار بود.

آرى پدر! این انقلاب از افتخارات او بود .این امام دوست داشتنى، خمینى بزرگ كه رحمت و رضوان خدا بر او باد… آرى، آسمان هنوز براى این رهبر مخلص اشك مى‏ریزد. ملائكه در سوگ این امام ضجه و فریاد مى‏كنند… هرگز تو را فراموش نخواهیم كرد…همانا خورشید در آن روز خجالت زده شد و طلوع نكرد ؛ ماه نیز ذوب خواهد شد، هیچكس زندگى نخواهد كرد. هرگز هیچكس نخواهد خندید…هرگز روزهاى مقدس زندگى با تو را فراموش نخواهیم كرد…فرمانهاى تو را در هر زمان و مكان اجرا مى‏كنیم، شجاعت تو را در برابر دشمنان به یاد مى‏آوریم. در روز برگزارى نماز در قدس شریف، یاد تو را در جهان زنده مى‏كنیم. با یاد تو هر دولت و مرامى را كه در مقابل اسلام بایستد، نابود مى‏كنیم.

سعادتمندند كسانى كه تو را شناختند، كسانى كه از راه تو پیروى كردند، كسانى كه به كلام تو گوش فرا دادند و كسانى كه به نام جمهورى اسلامى شما پرچم اسلام را برافراشتند. اى امام عزیز! همانا من با تو پیمان مى‏بندم كه همیشه در راه روشن تو خواهم بود و تحت اوامر نایب برحقت امام سید على خامنه‏ اى در این راه باقى خواهم ماند. فرمان تو، اندیشه او اندیشه تو و آراى او همان آراى تو خواهد بود.

به درستى كه تو شجاعت را به او آموختى و ما اكنون سرباز او هستیم و همانگونه كه امر فرمودى بر این جمهورى اسلامى باقى خواهیم ماند. جمهورى اسلامى والایى كه متعلق به حضرت مهدى(عج) ولی‏عصر و زمان است.

اى امام مهدى! آه اى آقاى من، اى فریادرس و نجات دهنده من، آیا نمى‏بینى چه حوادثى رخ مى‏دهد و چه شهدایى بر زمین مى‏افتند در حالى كه دشمنان در حال آماده باش كامل هستند، تا چه زمانى اى آقاى من! تا چه زمانى مى‏توانیم در برابر دشمن ستمگر مقاومت كنیم؟! العجل العجل اى نجات دهنده ما برما رحم نما و به فریادمان رس… به نام این رهبر سفر كرده…به نام شهدا…به نام مجاهدین اسلام…

صفحات: 1· 2