اسیری که قلب انسانها در مشتش بود
آهنگريان در ادامه افزود: آقاى ابوترابى پشتوانهاى قوى براى آزادگان بودند و امروز با بروز اين حادثه تاسفبار و نبود ايشان خلاء بزرگى ايجاد مىشود.
وى همچنين خاطرنشان كرد: اين روحانى بزرگوار جزو 200 نفرى بود كه پس از مبادله اسراء به عنوان محكوم سياسى توسط دولت عراق در اردوگاه ماند و به ايشان اجازه بازگشت به ايران داده نشد.
وى افزود: ايشان دائماً روزه بودند و نماز شب مىخواندند و برخوردهاى انسانى و اخلاقىشان با سربازان و نيروهاى عراقى حاضر در اردوگاه تاثير بسيار مثبتى بر آنان گذاشته بود.
اين آزاده در پايان گفت: پس از آزادى حاج آقا ابوترابى از يك سروان عراقى كه به تازگى به عنوان يكى از فرماندهان اردوگاه (رمادى 9) تعيين شده بود، شنيدم كه مىگفت: “من تازه متوجه شدهام كه چه شخصيت بزرگى از پيش ما رفت و ما از اخلاق و معلومات ايشان استفاده نكرديم.
“سيدحسن موسوى” يكى ديگر از آزادگانى كه مدت 8 سال و نيم در عراق اسير بوده اظهار داشت: به جرات مىتوان گفت كه آقاى ابوترابى با چند دقيقه صحبت كردن، اسرايى را كه از همه چيز و همه جا مايوس و نااميد شده بودند دگرگون مىكرد.
وى افزود: دلدارىهاى ايشان به اسرا در آن شرايط نامطلوب و طاقت فرسا از هر دارويى شفابخشتر بود.
“اسماعيل باميان” آزادهاى كه مدت 10 سال در عراق اسير بوده و به همراه 19 نفر آزادهى ديگر از دزفول براى شركت در مراسم تشييع پيكر پاك حجت الاسلام ابوترابى و پدرشان آيت ا… حاج سيدعباس ابوترابى به تهران آمده بود، گفت: در يكى از روزهاى دوره اسارت در سال 61 يكى از مسئولان صليب سرخ كه به اردوگاه رماديه آمده بود، مىگفت: من در بازديدهاى مختلف از اردوگاههاى اسرا در ديگر كشورهاى جهان شاهد روانى شدن و يا خودكشى تعدادى از اسيران جنگى بودهام، ولى در اردوگاههاى اسيران ايرانى متوجه شدم كه اغلب آنان از روحيه بسيار قوى و بالايى برخوردارند و به جاى مطرح كردن مشكلات خود از مسايل و مشكلات مردم فلسطين و افغانستان مىگويند. آقاى ابوترابى در پاسخ وى گفت: روحيهى اسراى ايرانى ناشى از انس و آشنايى با افكار و آرمانهاى والاى امام خمينى و مكتب اسلام و امامان شيعه است.
به گفته وى، حتى نمايندگان صليب سرخ و فرماندهان عراقى نيز تحت تاثير رفتار و صلابت آقاى ابوترابى قرار مىگرفتند.
“عبدا… سرابى” آزادهاى كه مدت 8/5 سال در عراق اسير بوده دربارهى تاثير شخصيت حجت الاسلام ابوترابى بر يكى از نمايندگان صليب سرخ گفت: يكى از نمايندگان صليب سرخ به نام “ميشل” كه هر 45 روز تا دو ماه يكبار براى بازديد و گرفتن آمار اسرا به اردوگاه مىآمد، بسار مؤدبانه در كنار آقاى ابوترابى مىنشست و غرق در سخنان ايشان مىشد.
وى افزود: ماموريت اين شخص دو سال طول كشيد و پس از آن ديگر خبرى از او نشد. روزى در اردوگاه از يكى اساتيد زبان فرانسه كه مترجم “ميشل” بود درباره وى سوال كردم و آن استاد گفت: ديگر به ميشل اجازه آمدن به اردوگاه را نمىدهند زيرا او مسلمان و شيعه شده است.
اين آزاده گفت: آن استاد كه مترجم اردوگاه نيز بود نامهاى از ميشل به من نشان داد كه با “بسم ا… الرحمن الرحيم” شروع شده بود. ميشل در نامهى خود نوشته بود: من تحت تاثير راهنماييهاى آقاى ابوترابى به ايران رفته و پس از خواندن كتابهاى شهيد مطهرى، نزد علامه طباطبايى رفتم و اكنون افتخار مىكنم كه يك شيعه هستم.
اين آزاده كه بسيار متاثر بود افزود: ميشل دريكى از ديدارهايش از اردوگاه موصل 4 به يكى از مترجمان گفته بود، من نمىدانم آقاى ابوترابى چه ويژگى دارد كه وقتى دست آدم را در دست خود مىگيرد، گويى قلب انسان در مشتش گرفته است.
تهيه و تنظيم: مؤسسه فرهنگى پيام آزادگان
صفحات: 1· 2