بررسی علل شکست اخوان وآینده روابط ایران ومصر
2- انحراف از اهداف انقلاب
یکی از اهداف و خواسته های انقلابیون در مصر نفی غرب و مبارزه علیه دشمن صهیونیستی بود. انقلابیون از همان ابتدا و با حمله به سفارت صهیونیست خواستار لغو پیمان کمپ دیوید جهت حمایت از مردم فلسطین بودند .اما مرسی نه تنها این پیمان را لغو نکرد بلکه هر روز بر روابط خود با یکی از بزرگترین دشمنان بزرگ انقلاب مصر افزود و حتی از امریکا تقاضای وام کرد مردم فلسطین که با پیروزی اخوان انتظار یک حامی سرسخت و قدر تمند را داشتند به یک باره با یک دولت خنثی وناکارآمد مواجه شدند مرسی در نظر داشت تا برخلاف انقلاب ایران که از همان ابتدا تلاش خود را برای چالش هژمونیک غرب و نفی امریکا وصهیونیست مجکم وانقلابی به کار بست . با ترس از تحریم ها وفشارهای غرب وآمریکا سعی کرد راه مصالحه را پیش گیرد اخوان با این راه اشتباه نه تنها نیاز انقلابیون را رفع نکردند بلکه از اعمال سیاست های مواجه محور وایدوئولوژی محور علیه غرب پرهیز نمود تا غرب و امریکا با قدم های اشتباه اخوان در راه مصادره انقلاب مصر گام بردارند.
3- همراهی با تکفیری ها
دانشگاه الازهر به عنوان قطب مخالف اسلام طالبانی ورادیکال عربستان قرار دارد . از زمان آغاز انقلاب مصر همگان منتظر ان بودند تا اخوان به عنوان مخالفان سلفی گری گام های خود را برای مواجه با ان ها بردارند اما اخوان هروز روابط خود را با تکفیری ها افزایش داد گرفتن امتیازات و وام از عربستان توسعه روابط با رادیکال ها در مصر به بهانه مقابله با تشیع و در نهایت اعلام طرفداری از تروریست ها در سوریه باعث شد تا انقلابیون شاهد تنگ تر شدن اوضاع وعدم تغییر وضعیت موجود در مصر بود چرا که مبارک همواره از سلفیون در برابر اخوان حمایت می کرد . این رویکرد باعث نه تنها ماندن مصر در داخل کشور شد بلکه باعث تنگ تر شدن مصر در منطقه شد به طوریکه فقط تعدادی کشور آن هم به بهانه سوریه ارتباط نزدیک داشت غافل از اینکه همین کشورها از حامیان کودتا در مصر هستند.
4-عدم توانایی اخوان در اداره کشور
مرسی وهمراهنش در دولت نه توان اداره کشور را داشتند نه توان مخالفت با مخالفین را گرچه مرسی در ابتدای راه با حرکت آرام سعی در تغییر مهره ها حذف ریس شورای نظامی مصرو انتخاب وزیر دفاع نزدیک به اخوان نمود اما اخوانی ها علی رغم داشتن پایگاه قوی مردمی هیچ گاه توان تعامل وتغییر در ارتش و ساختار اجرایی حکومت را نداشتند .شاید بتوان دلیل آنرا در دور ماندن از قدرت در زمان مبارک جستجو کرد اما نمی توان از عدم توجه اخوان به نیروهای جوان انقلاب مصر غافل شد.
مرسی هیچ گاه نتوانست برابر تظاهرات مخالفانش چه در بحث قانون اساسی و چه در بحث قوانین قضایی بایستد مرسی و واخوان تنها حل را در مهار شورش و برخورد فیزیکی میدانستند
اما آینده مصر چگونه خواهد بود؟
مصر در حال حاضر شاهد تشکیل یک دولت انقلابیست دولتی که بر امده از کودتا ست و مشروعیتش را از غرب وحکام دیکتاتور عرب می گیرد! نه از مردم مصر اما آینده مصر در دستان اخوانی ها وتصمیمات ربیع رهبر کل اخوان است اگر اخوانی هوشیار باشند و اشتباهات گذشته را تکرار نکند به خصوص از سلفی ها دوری کنند می توانند قدرت را از پس گیرند انقلاب مصر هنوز تکمیل نشده وفاز دوم آن تازه در حال آغاز است مصر در آینده دستخوش تحولات بزرگی خواهد شد .
آینده روابط مصر و ایران
سایه افکندن سلفیون بر دولت مصر و تلاش برای ایران هراسی وشیعه هراسی و به راه انداختن جنگ شیعه وسنی در منطقه روابط ایران ومصر را تحت شعاع قرار داد فشار سلفیون بر مرسی آن قدر زیاد بود که دولت مصر کمتر فرصتی برای تحکیم روابط با ایران داشت. حضور مصر در طرح عربی ، غربی برای تحت فشار گذاشتن ایران ، حمایت از تروریست های مستقر در سوریه و عدم حمایت از فلسطین مسئله ای بود که نه تنه درا روابط مصر وایران ثمر بخش نبود بلکه باعث فاصله دولت مصر با ایران شد.
دو فرضیه در مورد رابطه ایران با دولت اینده مصر و حاکمیت لیبرالها
این دولت فاقد مشروعیت مردمی در مصر است با اینکه شاید حدود 35 درصد مردم مصر طرفدار لیبرالها باشند بازهم مرسی ریس جمهور منتخب مردم مصر بوده است . در این راه دوفرضیه وجود دارد:
1-دولت جدید مصر یک دولت محافظه کار باشد چه در مسئله سوریه ، چه در برخورد با مسئله روابط با شیعیان مانند سلفی ها برخورد نکرده در نتیجه قدرت تعامل بیشتری دارد.
2- دولت جدید همان راه و روش مبارک را پیش گیرد به ویژه که دولت جدید از حمایت کشورهای عربستان ، آمریکا و غرب برخوردار است.
مطلوب جمهوری اسلامی ایران بر خورد با مصر وجود یک دولت مسلمان ، انقلابی اما میان رو واتحاد محور است به گونه ای مصر زادگاه این چنین سیاست مدارانی بوده اما دولت مرسی حرکت خود را به سوی سلفیت آغاز نمود که بارها ثابت شده خطر سلفیت از لیبرالها برای جهان اسلام بیشتر نبدوه کمتر هم نیست . در اخر باید این نتیجه را گرفت که گره روابط ایران ومصر به رفتار سیاسی دولت آینده مصر مواضعشان در برابر شیعیان و سوریه برمی گردد. به نظر می اید دولت آینده نیز کم وبیش از تاثیر روحیات سلفیون برخورد کرده . و راه باز برای روابط با ایران را کمتر دریابد اما نباید منتظر روابط وسیع تر ایران ومصر باشیم چون رویه دولت بعدی مصر به نظر بهتر از مرسی باشد. در قضیه سوریه نیز دولت آینده تعامل بیشتری با ایران برای حل بحران منطقه ای خواهد داشت
صفحات: 1· 2