تکنوکرات ها، چه کردند؟
۱. خواسته عمومی در جهت اسلامی شدن زندگی دنیایی
۲. انزجار عمومی از دنیای ساخته شده توسط طاغوت
۳. اعتقاد و تلاش مسئولین به ساخت تمدن اسلامی
۴. تولید مسائل و علوم مرتبط با تشکیل تمدن اسلامی
۵. ترویج و تبیین سبک زندگی اسلامی
۶. تربیت اسلامی نیروی انسانی تمدن ساز
از اول انقلاب، جامعه ایران با درایت های ولی معظم فقیه در حال طی مراحل مختلف برای رسیدن به تمدن اسلامی است که از جمله این مراحل می توان به شکل گیری گفتمان ها اشاره کرد:
۱. گفتمان جهاد و مقاومت، ۲. گفتمان تولید علوم انسانی اسلامی، ۳. گفتمان امر به معروف و نهی از منکر، ۴. گفتمان آزادی، ۵. گفتمان عدالت اجتماعی، ۶. گفتمان اسلام و مدرنیته و …. که در سیاست ها و اقداماتی همچون وقوع انقلاب فرهنگی در دانشگاه ها، تغییر نظام آموزش و پرورش، تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و بسیج مستضعفین، تشکیل سازمان جهاد سازندگی، کمیته امام خمینی ره، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی و … دیده می شود.
اساسی ترین مسئله در همه این اقدامات و گفتمان ها همان مسئله ریشه ای چگونگی تعامل اسلام و مدرنیته است که در سوال ها و اشکال مختلفی بروز و ظهور داشته: رابطه سنت و تجدد، تقابل فرهنگی اسلام و غرب، علوم اسلامی و علوم انسانی در غرب، تضاد ریشه های تمدنی اسلام و غرب مدرن، اسلام ناب محمدی و اسلام آمریکایی، … تا بالاخره در سوال جزئی چگونگی بهره گیری از تکنولوژی و مظاهر تمدن غرب در تمدن اسلامی به یک نقطه منازعه روشن رسیده ایم.
در این گونه سوالات همیشه دو وجه نظری صفر و یک، ذات گرایی و ابزارگرایی وجود داشته که فلسفه های دگر در غرب و اندیشه فرهنگستان علوم اسلامی در قم بعد از ادعای وجود ذات اومانیسم و ماتریالیسم در تمدن غرب و مظاهر تکنیکی آن، اساسا تکنولوژی حاضر را نفی کرده و بنای تمدن توحیدی را تنها راه نجات بشر از گرفتاری های گوناگون روانی و جامعه شناختی می دانند. در برابر آن، تفکر تکنوکرات ها قرار دارد که اساسا تکنولوژی حاصل از غرب مدرن را ابزارهایی در جهت رفاه زندگی دنیایی انسان دانسته که نظم و انضباط، امنیت، ارتباطات و رفاه جامعه را تأمین کرده و قابلیت انطباق در جامعه اسلامی هم دارد. این تفکر نیز شرّ حاصل از مدرنیته را فقط در عدم وجود معنویت دانسته که می تواند با وجود مناسک دینی خلأ آن را پر کرد. مانند اینکه تمدن غرب ظرفی باشد که اسلام را در آن بریزیم و خلأ معنایی را پر کرده باشیم.
آنچه که از اندیشه های حضرت امام و مقام معظم رهبری به عنوان مجتهدان در دین و آشنا به مقتضیات زمان و مسئول حکومت اسلامی برمی آید، تاکید بسیار بر شکل گیری تمدن اسلامی در فراگیری علوم معاصر است. مقام معظم رهبری بعد از تاکید بر تولید نرم افزاری علوم و توجه دادن به تعارض ریشه ای علوم انسانی اسلامی با علوم انسانی غرب، از همه پیشرفت های حاضر در خصوص علوم مهندسی و پزشکی و هوافضا قدردانی می کنند. ایشان روند رو به رشد تولید علم ایران در مقایسه با دیگر کشورهای دنیا را از ثمرات انقلاب اسلامی معرفی کرده و البته باز هم به درد خود در علوم انسانی اسلامی اشاره می کنند.
دغدغه های ایشان در مورد سبک زندگی اسلامی و تشکیل شورای الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت نشان از عدم ظهور انقلاب اسلامی در سبک زندگی مردم جامعه و بطور ریشه ای تر عدم شکل گیری نرم افزار و نقشه راه پیشرفت اسلامی در همه ابعاد زندگی دنیایی همچون اقتصاد، سیاست، ارتباطات و رسانه و … است. اما در پاسخ به چرایی طولانی شدن و عدم ظهور انقلاب اسلامی در زندگی مردم ایران، قاعدتا به مسئولین حکومتی و نخبگان کشور باید توجه کرد.
تکنوکرات ها با تکیه بر دیدگاه ابزارگرایی قائل به پیروی از همان قطار توسعه تمدن غربی برای توسعه جامعه ایران بوده و هیچ تضادی بین فرمول های تکنولوژیکی مدرنیته با ساخت جامعه اسلامی ایران نمی دانند. ایشان تکنولوژی ظهور یافته از غرب مدرن را بدون روح دانسته و ظرفی تعریف می کنند که باید با معنویت اسلامی مخلوط شده تا عوارض جامعه مدرن غرب در ابعاد روانی و اجتماعی برطرف شود و این را فرمول همه جهان می دانند.
اما در اینجا سوال اساسی این است که منظور از اسلام آمریکایی در ادبیات حضرت امام چیست؟ مشکل مسلمانانی که در حکومت غرب می توانند فرائض دینی خود را انجام داده و در جامعه نیز حضور فعال داشته باشند چیست؟ اساسا درد اسلامی داشتن و اسلامی زندگی کردن چیست که نمی توان در تمدن غرب مدرن دنبال کرد؟
البته این سوالات به معنای رد تکنولوژی نیست بلکه وجود همین عقیده که به طور کلی اندیشه اسلامی، تکنولوژی مخصوص خود را می سازد در مسئولان و نخبگان بسیار لازم است.[۱] البته در طرف مقابل معمولا توجه به مثال هایی در سبک زندگی سنتی ایرانی یا روستا نشینی می شود که به نوعی ارتجاعی خوانده شده و از اقتضائات دنیای امروز و ویژگی های جمعیتی و مصرف انبوه دور خوانده می شود. لازم است به این نکته هم توجه شود که سنتی فکر کردن از آنجایی که تمدن غرب نیست، لزوما هم اسلامی نیست. بلکه اسلامی زندگی کردن اتفاقا برگرفتن حکمت از دهان مشرک [۲] یا مسافرت به دور دست برای آموختن دانش [۳] هم هست اما عالم تمدن اسلامی، عالم زندگی توحیدی است یعنی به هر وجهی از این تمدن نگاه شود جلوات توحید در آن نمایان است.
به طور مثال:
*** ساخت مسکن های آپارتمانی و طراحی داخلی خانه یکی از آشکارترین موردهای تناقض اسلامی زندگی کردن و تکنولوژی غربی است. طراحی اندرونی و بیرونی یا طراحی کاملا باز، طراحی اتاق های پذیرایی و طراحی دستشویی و آشپزخانه از جمله چالش هایی است که هر مسلمانی متوجه می شود. همچنین فرهنگ آپارتمان نشینی به نوعی فاصله ارتباطی بین همسایه ها انجامیده است در حالیکه در فرهنگ اسلامی همسایه حتی از فامیل هم نزدیک تر معرفی شده است.
*** سیستم تولید انبوه گوشت در دامداری مدرن اقتضا می کند که گاوهای نر از ماده جدا شده و بعد ناقص شوند. تلقیح مصنوعی در گاوهای ماده صورت می گیرد و بعد از زایمان، گوساله تازه متولد شده از مادر جدا می شود و شیر دیگری می خورد. تمام جوانب ظالمانه این نوع دامداری نسبت به حیوانات، برای تولید انبوه شیر و گوشت در جهت مصرف انبوه است.
*** دیجیتالی شدن زندگی امروز به نوعی خیال پردازی و توهم گرایی بشر مدرن را توسعه داده و از خردگرایی او در زندگی توحیدی کاسته است. این دیجیتالی شدن در فقط محدود به رسانه های ارتباطی نبوده و در تمام وسایل و امکانات زندگی مدرن دیده می شود.
مثال هایی از این دست به معنی نفی تکنولوژی نیست بلکه به معنای فهم علوم انسانی تکنولوژی برای ساخت و تولید آن است والا غنی سازی اورانیوم و راه یابی به فضا و بسیاری از کشفیات علمی به مثابه کشف قانون طبیعت و بهره گیری از آن موجب عبودیت بیشتر و خضوع در برابر قدرت لایتناهی الهی خواهد شد. چنانکه مقام معظم رهبری فرمودند دانش انرژی هسته ای در ایران به تولید سلاح اتمی برای تخریب زندگی بشر نمی انجامد بلکه به ساخت زندگی سالم انسانی توجه دارد. این فرمایش همان توجه به ساخت تمدن اسلامی است.
از شش مورد الزام ساخت تمدن اسلامی، مورد چهارم که اعتقاد و باور به وجود ساخت تمدن اسلامی از سوی مسئولین است در سال های پس از جنگ و دوره اصلاحات محل تأمل است. هر چند در دوره گفتمان عدالت هم تلاش هایی صورت گرفت اما متأسفانه این خواسته ریشه ای در سیاست های کوتاه مدت و بحران های حاشیه ای گم شد.
برخی نمونه های ظهور یافته اندیشه های تکنوکرات را می توان در ساخت منطقه آزاد کیش، اصرار بر ورود به معادلات تجارت جهانیWTO، اتوبان سازی های بی رویه درون شهرها و برهم زدن بافت فرهنگی محله محور، ترجمه گسترده در علوم انسانی و … می توان دید. هم اکنون نیز تولید انیمیشن تهران ۱۵۰۰ با تبلیغات پرطمطراق، تصویری از مدرنیزاسیون تهران به همان سبک تمدنی غرب نشان می دهد!!!
مهمترین مشکل و مسئله ای که تکنوکرات ها در انقلاب اسلامی بوجود آوردند تأخیر در تمدن سازی اسلامی با توجه به روند رو به افزایش غرب گرایی در جامعه است. بنابر همین روند غرب گرایی سیاست های نظام تعلیم و تربیت، عفاف و حجاب، هنر متعهد در موسیقی و سینما، اخلاق رسانه ای در مطبوعات، و حتی سیاست های اقتصاد مقاومتی و جهاد اقتصادی و اصلاح الگوی مصرف در سطح جامعه به کُندی انجام می گیرد. هرچند امیدهای زیادی در تبلور بصیرت های گوناگون مردم ایران به چشم می خورد که راه فردا را به سمت دستیابی نرم افزاری و سخت افزاری تمدن اسلامی هموار می کند.
پی نوشت:
——-
[۱] کتاب اسلام و مقتضیات زمان استاد مطهری منبع مناسبی برای آغاز تفکر در نسبت تکنولوژی غربی با تمدن اسلامی است.
[۲] قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع خُذُوا الْحِكْمَةَ وَ لَوْ مِنَ الْمُشْرِكِين (بحارالانوار، ج۲، ص۹۷)
[۳] وَ قَالَ ص اطْلُبُوا الْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّين (بحارالانوار، ج۱، ص۱۷۷)
منبع: فرهنگ نیوز
صفحات: 1· 2