حج و بازسازی حیات اجتماعی موحدان
هیچ پدیدهی دینی دیگری نمیتواند مجموعهی شناختهایی را که در مراسم حج، قابل وصول است، یکجا در اختیار امت اسلامی قرار دهد
*حج و زندگی انسان موحد
حج، «تصویری از نمای کلی زندگی انسان موحد را عرضه میکند و در عملی رمزی، به مسلمان درس زندگی هدفدار و جهتدار میدهد. از ورود در میقات و حضور در ساحت احرام و تلبیه و تروک تا طواف گرد مرکز کعبه، و سعی میان صفا و مروه و وقوف در محشر عرفات و مشعر و ذکر و تضرّع و تعارفی که در آن است، و تا رسیدن به منا و قربانیاش و رمی جمرهاش و حلقش و سپس دوباره برگشتن به طواف و سعی؛ همه و همه درسهای رسا و روشن حرکت جهتدار و دستهجمعی و معرفتآمیز مسلمان، در عرصهی توحید و در مسعای حیات و بر گرد محور «اللَّه» است.»۶
«زندگی در آیینهی حج، یک سیر دائمی بلکه یک صیرورت دائمی به سوی خدا است، و حج، آن درس همیشه زندهی عملی و سازنده است که اگر به هوش باشیم راه و رسم زندگی ما را در صحنهای عملی و روشن، ترسیم میکند.»۷ «حج، کانون معارف اسلام و بیانکنندهی سیاست کلی اسلام برای ادارهی زندگی انسان است.»۸ «آنگاه که ما چشم خرد و عبرت را بگشاییم، این وعدهی آسمانی، همهی گسترهی زندگی فردی و اجتماعی ما را فرامیگیرد»۹
اکنون در این مجال، با الگوبرداری از معارف حج، که در پیامهای حضرت آیتالله خامنهای به کنگرهی عظیم حج تبلور یافته است، به بررسی اجمالی برخی از اصولی میپردازیم که میتوانند در طراحی خطوط کلان حیات اجتماعی موحدانه، الهامبخش و راهگشا باشند.
ناگفته نماند هدف اصلی این نوشتار، ارائه مثالهایی برای نشاندادن ظرفیتهای فرهنگساز و جامعهپرداز فریضهی حج است و مسلماً موارد قابل ذکر، بیش از موارد مذکور در این یادداشت است.
۱. تلازم توحید و وحدت
وحدت مسلمین، همواره یکی از بزرگترین دغدغههای مصلحان و متفکران بزرگ اسلامی بوده و نیز یکی از برترین اصول و راهبردهای پیشنهادی ایشان برای علاج مشکلات امت بزرگ اسلامی. اما راهکار عملی رسیدن به این حقیقت متعالی چیست؟
زندگی در آیینهی حج، یک سیر دائمی بلکه یک صیرورت دائمی به سوی خدا است، و حج، آن درس همیشه زندهی عملی و سازنده است که اگر به هوش باشیم راه و رسم زندگی ما را در صحنهای عملی و روشن، ترسیم میکند
حضرت آیتالله خامنهای، حقیقت وحدت را برخواسته از گوهر توحید میدانند۱۰ و رسیدن به وحدت را در سایهی عبودیت خالص، ممکن میشمارند۱۱ و معتقدند هرگاه روح توحید در دلها زنده شود، دلها به هم نزدیک شده و پارههای امت بزرگ اسلامی به هم متصل میشوند.۱۲
در نظر ایشان، «حج ابراهیمی، همان حج محمدی است که در آن، حرکت به سمت توحید و اتحاد، روح و سرلوحهی همهی مراسم و شعائر است»۱۳ و کعبه را به عنوان نماد توحید و رمز وحدت و مظهر توحید کلمه و برادری و برابری اسلامی معرفی میکنند.۱۴ ایشان، مراسم حج را به آبشار زلالی تشبیه کردهاند که حجاج را توأمان از دو حقیقت توحید و وحدت بهرهمند میسازد.۱۵
پس درس بزرگ حج برای امت اسلامی، این است که راه رسیدن به وحدت کلمه، رجوع خالص به کلمهی توحید است و خداوند با نشاندن این تجربهی شیرین در جان حاجیان، این درس بزرگ را مقابل دیدگان امت اسلامی قرار میدهد که وحدت، در سایهی رجوع حقیقی به کلمهی توحید بهدست میآید.
۲. تلازم تقرب به خدا و اجتناب از طاغوت
از ضروریات زندگی توحیدی چه در بُعد فردی و چه در بعد اجتماعی این است که «باید هر عامل غیرخدا از صحنهی ذهن و عمل مسلمین زدوده شود و بساط انواع شرک از زندگی آنان برچیده شود»۱۶ چرا که «توحید با مفهوم عمیق قرآنی آن، به معنای توجه و حرکت به سوی اللّه و رد و نفی بتها و قدرتهای شیطانی است»۱۷
درس بزرگ حج برای امت اسلامی، این است که راه رسیدن به وحدت کلمه، رجوع خالص به کلمهی توحید است و خداوند با نشاندن این تجربهی شیرین در جان حاجیان، این درس بزرگ را مقابل دیدگان امت اسلامی قرار میدهد
فریضهی حج نیز بهروشنی به ما میآموزد که برائتجویی از تمامی مصادیق طاغوت و شرک، باید همواره در زندگی موحدان، جاری باشد و این تبری، روی دیگر سکهی توحید و لازمهی همیشگی آن است: «حج در جوهر و ذات خود دارای دو عنصر اصلی است: تقرب به خدا در اندیشه و عمل، و اجتناب از طاغوت و شیطان با جسم و جان. همهی اعمال و تروک حج، برای این دو و در جهت آن و تأمین ابزارها و مقدمات آن است، و این در حقیقت خلاصهای از اسلام و همهی دعوتهای الهی نیز هست که: «ولقد بعثنا فی کلّ امّةٍ رسولاً ان اعبدوا اللَّه واجتنبوا الطاغوت»۱۸
اما مصداق این عوامل غیرخدا که همچون بتهایی صحنهی ذهن و عمل مسلمین را فراگرفتهاند چیست؟ «امروز البته از لات و منات و عزّی خبری نیست، اما به جای آن و خطرناکتر از آن، بتهای زر و زور استکبار و نظامهای جاهلی و استکباری است که همهی فضای زندگی مسلمین را در کشورهای اسلامی فرا گرفته است.»۱۹
در فرهنگ دینی، نظام استکبار، از مصادیق بت محسوب میشود، چرا که این نظام، بندگان خدا را به اجبار، به اطاعت و عبادت خود فرامیخواند: «بتی که بسیاری از مردم جهان و از جمله بسیاری از مسلمین، امروز به جبر و تحمیل، به عبادت و اطاعت از آن وادار میشوند، بت قدرت امریکا است»۲۰ و «عبادت، همین اطاعت بیچونوچراست که امروز در برابر خواست استکبار و در رأس آن امریکا، بر ملتها تحمیل میشود و آنان با شیوههای گوناگون، به سمت آن سوق داده میشوند»۲۱ به همین دلیل، حضرت آیتالله خامنهای، برائت از مشرکین را «حاق معنای عبودیت» برشمردهاند.۲۲
۳. تلازم اصلاح خود و اصلاح امت
یکی از دغدغههای همیشگی مؤمنان تکلیفمدار، چگونگی جمع بین خودسازی و جامعهسازی بوده است. چرا که در نگاه اولیه، جمع بین وحدت و کثرت، خلوت و جلوت و حق و خلق، ناممکن مینماید. لذا در ذهن و عمل مؤمنان، دوقطبیهایی غیرقابل جمع شکل گرفته و گاه آنان را از کسب فضائل و مدارجی محروم کرده است.
حضرت آیتالله خامنهای، حج را مجموعهی گویا و پرنکتهای از ذکر و شور و حال معنوی و درونی، در ضمنِ حرکت و تلاش و هماهنگی سازندهی جمعی معرفی میکنند.
حضرت آیتالله خامنهای، حج را مجموعهی گویا و پرنکتهای از ذکر و شور و حال معنوی و درونی، در ضمنِ حرکت و تلاش و هماهنگی سازندهی جمعی معرفی میکنند.۲۳ که هم دلها را با یاد خدا پیوند میزند و خلوت دل آدمی را به نور تقوا و ایمان روشن میسازد، و هم فرد را از حصار خودی بیرون آورده و در جمع متنوع امت اسلامی حل میکند۲۴ و نیز، جایگاهی است برای تمرین خدائی و مردمی شدن ۲۵
حج به ما میآموزد که توجه به مسائل مسلمانان و برائتجویی از طواغیت زمانه، هرگز منافاتی با شور و حال معنوی و توحیدی حاجیان ندارد و حاجی نمیتواند در فرصت ویژهای که حج برای خودسازی به او میدهد، از جامعهسازی غفلت کند و این دو، دو بُعد یک حرکت هستند نه دو حرکت مجزا و در طول یکدیگر. حضرت آیتالله خامنهای بر اساس معارف حج، این آموزهی کلیدی و پرثمر را اینگونه برای امت اسلامی بازگو میکند: «اصلاح خود و اصلاح امت، دو فریضهی تعطیلناپذیر است»۲۶
۴. تقرب دستهجمعی به خدا
تصور اولیه و شایع از تقرب به خدای متعال، این است که آن را امری کاملاً فردی و شخصی میدانیم و تصوری روشن از تقرب جمعی به خداوند نداریم. زمانی که در یک عبادت جمعی مثل نماز جماعت شرکت کنیم، آن را در قالب مجموعهای از ارتباطهای شخصی تکتک نمازگزاران با خدای متعال تحلیل میکنیم و هویت مستقلی برای عبادات جمعی قائل نیستیم.
در حج اعتصام و تقرب دستهجمعی به خدای متعال مدنظر است و اگر جز این باشد دیگر تشریع حج در موسم خاص و حضور در مکه و عرفات و مشعر و منی، آن هم در ایام معدودات و روزها و ساعات معین برای همهی مسلمین جهان، معنی نخواهد داشت
یکی از مصادیق تقربجویی به خداوند متعال، اعتصام به حبلاللَّه است که در اندیشهی قرآنی آیتالله خامنهای، به مثابه عبادتی جمعی تبیین شده است: «قرآن میفرماید: “واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرّقوا” اعتصام به حبلاللَّه برای هر مسلمان یک وظیفه است؛ اما قرآن اکتفا نمیکند به اینکه ما را به اعتصام به حبلاللَّه امر کند، بلکه به ما میگوید که اعتصام به حبلاللَّه را در هیئت اجتماع انجام بدهید؛ “جمیعاً” همه با هم اعتصام کنید. و این اجتماع و این اتحاد، یک واجب دیگر است. بنابراین، علاوه بر اینکه مسلمان باید معتصم به حبلاللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمانها و همدست با آنها انجام دهد»۲۷
به نظر ایشان در حج نیز اعتصام و تقرب دستهجمعی به خدای متعال مدنظر است و اگر جز این باشد دیگر تشریع حج در موسم خاص و حضور در مکه و عرفات و مشعر و منی، آن هم در ایام معدودات و روزها و ساعات معین برای همهی مسلمین جهان، معنی نخواهد داشت.۲۸ پس بهیقین میتوان گفت: «حج برای تقرب دستهجمعی به خدا و برائت دستهجمعی از شیاطین انس و جن است.»۲۹
اثر توجه به این درس حج، وجه متمایزی از عبادت را برای امت اسلامی روشن خواهد کرد و آنان را به مرتبهی برتری از تقرب خواهد رساند؛ اگر مسلمانان تقرب به خداوند متعال را امری محقق در حرکتی جمعی به سوی حق بدانند و با مرکب وحدت، به سمت منزلگاه توحید بشتابند.
پینوشتها:
۱. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۳/۰۲/۲۵
۲. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۷/۰۱/۱۲
۳. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۱/۰۳/۱۳
۴. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۵/۰۲/۰۴
۵. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۱/۰۳/۱۳
۶. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۲/۰۲/۲۸
۷. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۲/۰۲/۲۸
۸. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۶۸/۰۴/۱۴
۹. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
۱۰. این دو پایهی اساسی اسلام است: اول کلمهی توحید، بعد وحدت کلمه؛ که این دومی هم به اولی برمیگردد؛ یعنی وحدت کلمه بر محور توحید. (بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۱۳۷۷/۰۴/۲۱)
۱۱. این روزها بار دیگر خانهی خدا میزبان خیل عظیم دلهای پر شور و شوقی است که از سراسر جهان در آن کعبهی امید گرد آمدهاند؛ میلیونهایی که در سایهی عبودیت خالص حضرت احدیت، احساس وحدت و جمعیت میکنند. (پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۶/۰۱/۲۱)
۱۲. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۶۹/۰۴/۰۷
۱۳. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۲/۰۲/۲۸
۱۴. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۸۸/۰۹/۰۵ و ۱۳۸۹/۰۸/۲۴
۱۵. اینک فرصت خودسازی و بهرهگیری از این آبشار زلال توحید و وحدت فرا رسیده است. (پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۸۳/۱۰/۲۹)
۱۶. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۰/۰۳/۲۶
۱۷. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۲/۰۲/۲۸
۱۸. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۴/۰۲/۱۴
۱۹. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۰/۰۳/۲۶
۲۰. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۰/۰۳/۲۶
۲۱. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۰/۰۳/۲۶
۲۲. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۶۹/۰۴/۰۷
۲۳. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۷۷/۱۲/۲۸
۲۴. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
۲۵. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۸۰/۱۱/۳۰
۲۶. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۹۱/۰۸/۰۴
۲۷. بیانات در دیدار شرکتکنندگان در همایش کنفرانس وحدت اسلامی ۱۳۸۵/۰۵/۳۰
۲۸. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۶۸/۰۴/۱۴
۲۹. پیام به کنگرهی عظیم حج ۱۳۸۳/۱۰/۲۹
صفحات: 1· 2