حجاب از نگاه یک تازه مسلمان
به گفته خانم کرانفیل، تجربه مسلمان شدن برایش آسان بود، زیرا خانواده و دوستانشان با رویی گشاده از این تغییر دین استقبال کرده و از ایشان حمایت کردند: «من تنها فرزند خانواده بودم و خانوادهام وقتی از تصمیم من مطلع شدند، واکنش بد و منفی نشان ندادند و همین امر، تغیر دین را برای من شیرین کرد. دوستان و آشنایانم نیز اینطور بودند. من در دوران دانشگاه و به واسطه آشنایی با یک جوان مسلمان ایرانی که بعدها با ایشان ازدواج کردم، با اسلام و قرآن اشنا شدم . آشنایی با قرآن برایم لذتیخش بود، زیرا خلاء ناشی از بیهدفی در زندگی و بسیاری از سوالات بیجوابم را یافتم.»
خانم کرانفیل در ادامه نشست به مسئله حجاب اشاره کرده و گفتند: «برای من سختترین بخش در پذیرش احکام اسلامی، حجاب بود. همیشه ترس از داشتن حجاب داشتم، زیرا نمیخواستم با بقیه تفاوت داشته باشم و نگران واکنشهای آنان بودم. مدتها طول کشید تا بتوانم با این قضیه کنار بیایم. وقتی محجبه شدم، بر خلاف تصورم متوجه شدم که برخورد بقیه با من تغییری نکرد و رفتاری بدی با من نشد. حتی در بسیاری از اوقات از من حمایت میشد.»
ایشان دلیل این سختی را را ذهنیت خود بیان کردند و گفتند: «بسیاری از کارها را خودمان بزرگ میکنیم در صورتی که این طور نیست. من از داشتن حجاب ترس و نگرانی داشتم، اما گفتم بالاخره دستور خداست و حتما دلیلی داشته است. وقتی حجاب داشتم، دیدم نه، اصلا آن تصور منفی من وجود خارجی ندارد و من فقط خودم این قضیه را در ذهنم بزرگ و نگرانکننده ساخته بودم»
از نظر لیلا جامعه اسلامی و زندگی در آن برای یک فرد تازه مسلمان بهتر است، زیرا در صورت نبودن فرصتها و نمادهای اسلامی مانند شنیدن اذان، امر به معروف و نهی از منکر، امکان ایجاد انحراف از راه درست وجود دارد و تجربه زندگی در ایران را خوب و لذتبخش دانست.
صفحات: 1· 2