در هنگام فتنه ها آدم ها را با حق بسنجید!
همه شما قدرت تشخیص نخواهید داشت؛ یعنی این کار به لحاظ نظری هم ثبات عقلی یعنی تشخیص درست حق از باطل می خواهد و هم ایمان وقلب محکم؛ ولی اکثر شما این شرایط را ندارید؛ نه قلب های شما برای این کار محکم خواهد بود و نه عقل هایتان ثبات خواهد داشت تا حق را از باطل به درستی تشخیص دهید. من از همین حالا می بینم که آفاق تیره و نیمه تاریک و نیمه روشن خواهد بود و این را بدانید اگر من مسئولیت حکومت را قبول کنم دیگر گوشم بدهکار وراجی ها و سرزنش های دیگران نخواهد بود و به آنچه که خودم درست می دانم عمل خواهم کرد. بنابراین با چشم باز با من بیعت کرده و به من رأی دهید.
¤ بیعت کنندگان با علی (ع) سه جنگ را به ایشان تحمیل کردند
حضرت امیر(ع) می فرمایند: من نمی خواستم مسئولیت حکومت را قبول کنم ولی چنان جمعیت به سمت من هجوم آورد که لباسم از دو طرف پاره شد، دختران از فرط اشتباه حجاب خود را کنار گذاشتند و به سمت من می آمدند و پیرمردهایی که با عصا راه می رفتند چنان به سویم می آمدند که عصای خود را پرت کردند.
من وقتی دیدم مردم این چنین به سمت من آمدند و بیعت عمومی است و همه می گویند که ما پای تو ایستاده ایم، دیگر بهانه ای نداشتم که این مسئولیت را قبول نکنم وحجت بر من تمام شد. با این حال می دانستم که برخی از همین افراد با من چگونه رفتار خواهند کرد و زمانی که خلافت و رهبری را پذیرفتم، گروهی از همین افراد پیمان شکستند (ناکثین)، گروه دیگری از دین خارج شدند (مارقین) و دسته سوم ستم کردند (قاسطین) و همین ها سه جنگ را به من تحمیل کردند. گویا نشنیده بودند که خداوند در قرآن فرموده بود که آخرت از آن افرادی است که دردنیا دنبال فساد و برتری طلبی نباشند و این خانه و دار آخرت را مخصوص افرادی قراردادیم که اراده علو یعنی
برتری طلبی، ریاست و قدرت طلبی و اراده فساد نداشته باشند.
حضرت امیر (ع) می فرمایند: چطور شما در قرآن این آیه را می بینید ولی باز با من درگیر شدید. چرا این آیه در ذهن همه شما وجود دارد اما دنیا چشم شما را پرکرده است و به وقتش آیه های این چنینی را فراموش می کنید. علتش این است که منافع شما به خطر می افتد. سوگند به خدایی که دانه را شکافت و انسان را آفرید اگر آن گروه بسیار برای بیعت با من هجوم نمی آوردند و حجت بر من تمام نشده بود و اگر نبود که خداوند از عالمان و آگاهان پیمان گرفته است که بر گرسنگی ستمدیدگان و شکم بارگی ستمگران آرام نگیرند به خدا سوگند مسئولیت حکومت را قبول نمی کردم و مهار شتر حکومت را روی کوهان آن می انداختم تا هرجا دلش می خواهد برود و آب پایان آن را به جام آغاز آن می دادم، و می دانید و می دانستید که دنیای شما درنزد من بی ارزش تر است از عطسه بز. ابن عباس روایت می کند: در دومین روزی که مردم مدینه با علی بیعت کردند امام علی همان اول آمد و سخنرانی کرد که از همین سخنرانی جنگ ها بیرون آمد و فهمیدند که با علی نمی شود ساخت و باید با او جنگید و حکومت وی باید براندازی و ساقط شود.
ابن عباس روایت می کند: حضرت امیر (ع) در بخشی از سخنرانی خود گفت: مردم در روز اول حکومت به شما بگویم، ای مردم! بدانید که هر زمین و امکاناتی که از بیت المال در دوره قبل گرفتید و به شما داده شده، از اموال خدا و اموال مردم و بیت المال به هرکس دادند همه آنها بدون استثنا به بیت المال بازخواهد گشت. همه را مصادره می کنم و از شما پس می گیرم، هرکس هرآنچه را که از بیت المال بیش از سهم خود برداشته است به بیت المال باز می گردانم اولین قدم اول حکومت بنده است، بعد هم نگویید که برگذشته ها صلوات.
حضرت امیر(ع) فرمود: حقی که زمان بر آن گذشته است باطل نمی شود، حق و حقوق و عدالت مشمول عبور زمان نمی شود، اگر این اموالی را که از بیت المال برداشتید و رفتید و با آن ازدواج کردید و با مهریه همسرتان کردید همان را از شما پس می گیرم، واگر هم درنقاط مختلف سرمایه گذاری کردید همه را از شما پس خواهم گرفت چرا که اینها مال شما نیست. اینها مال خداست و متعلق به فقرا و محرومان است. هرکدامتان هم بگویید که عدالت سخت است، حضرت فرمودند اتفاقاً آسان است، دراجرای عدالت گشایش، سعه و راحتی است برای همه، اتفاقاً اگر عدالت اجرا شود همه راحت زندگی می کنند، اگر کسانی فشار عدالت را سخت می دانند بدانند که فشار بی عدالتی سختی بیشتری دارد.
حرف هایی را هم که بیان می کنم شعار نیست یعنی گردن من به آنچه می گویم گرو است. گردن من درگرو صحبت های من است و جانم را درراه صحبت هایم می دهم.
فرمودند: افرادی که تقوا داشته باشند در شبهات وارد نمی شوند، چرا که از این به بعد عده ای در افکار عمومی شبهه ایجاد می کنند آن هم با عنوان های قشنگ تا جلوی مرا بگیرند، ولی دراین میان افرادی که تقوا داشته باشند وارد شبهات نمی شوند و بازی نمی خورند ولی افرادی که دلشان می خواهد بازی بخورند بازی می خورند، آگاه باشید که بلاو آزمایش شما و آزمون بزرگ شروع شد عین روز اولی که پیامبر(ص) آمد.مانند ۳۰سال پیش، آن موقع بین اسلام و کفر انتخاب کردید دوباره کاری می کنم که مجبور شوید بین اسلام و کفر انتخاب کنید، دوباره سر دوراهی قرارتان می دهم، بازی تمام شد. نمی شود روش کفار را پیش بگیرید ولی با ظاهر مذهبی، نمی گذارم. باید بین عدل و ظلم انتخاب کنید، دوباره باید معلوم شود که چه کسی مؤمن است چه کسی کافر و فاسق. غربال می شوید، یا برمن با من یعنی یا با حق یا بر حق، تصمیم خود را باید بگیرید، انقلاب یاضد انقلاب، حق یا باطل، عدل یا فساد.
برگرفته ازسخنرانی حسن رحیم پور ازغدی