دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره حجاب
یكی از مهمترین این مبادی و اصول توجه به مسئله حجاب به عنوان بخشی از یك مفهوم كلان و جامع فرهنگی و اجتماعی، نه به عنوان یك مسئله مستقل و انتزاعی و مجرّد است. ایشان مسئله حجاب در فرهنگ غرب را پرداخته و حاصل تفكر اروپایی - با همان ریشه و اساس رومی- میدانند كه امروز از طریق سیاستهای فرهنگی غربی و غالبا در خلال قالبهایی چون فیلمهای سینمایی حاكمیت و نفوذ پیدا میكند و با موضوعات اساسی و مهمی چون جایگاه و ارزش انسان و تعریف خانواده كاملاً مرتبط است.
غرب و نقشه انسانی عالم
ایشان از این زاویه ضمن استفاده از تعبیر دقیق و گویای «نقشه انسانی عالم» با نگاهی حكیمانه و رویكردی تمدنی به تحولات اجتماعی بشری مینگرند و مسئله زن را قبل از بحث حجاب به عنوان اساس و مبنای چالشهای بعدی چون حجاب مطرح می كنند: «وقتی مابه نقشه انسانی عالم و جوامع بشری نگاه می كنیم - هم جوامع اسلامی مثل كشور خودمان و سایر كشورهای اسلامی، هم جوامع غیر اسلامی و از جمله جوامع به اصطلاح متمدن و پیشرفته- میبینیم كه در همه این جوامع متأسفانه مسألهای به نام مسأله زن همچنان وجود دارد.»
و سپس از همین نقطه بحث اساسی و محوری خانواده را كه زنان ركن اصلی آن بهشمار میآیند،با اشاره به برخی آمار و اطلاعات جدید در خصوص مشكلات مربوط به خانواده در سطح جهان، به بحران جدی دنیای معاصر در همه نقاط جهان بهویژه كشورهای غربی و صنعتی اشاره دارند و ریشه آن را خطای راهبردی در تعریف نقش زن و روابط او ارزیابی میكنند: «مسأله خانواده كه امروز یك مشكل اساسی در دنیاست از كجا ناشی میشود؟ …اگر این یك قلم مسأله خانواده را شما در دنیا بررسی كنید و این بحرانی را كه در مسأله خانواده وجود دارد درست مورد توجه و كاوش قرار بدهید میبینید كه این ناشی از آن است كه مسائل مربوط به ارتباطات دو جنس و همزیستی دو جنس و روابط دو جنس حل نشده یا به تعبیر دیگری، نگرش نگرش غلطی است.»
ایشان با تأكید بر جایگاه زن در تفكر اسلامی از اهتمام شگفت رسول گرامی اسلام صلىاللهعلیهوآله به این مسأله یاد میكنند و بوسیدن دست فاطمه زهرا سلاماللهعلیها توسط آن حضرت را چیزی بسیار بالاتر از یك رابطه عاطفی و شخصی و نشانه جایگاه والای زن در اندیشه اسلامی می دانند و با این تعبیر كه «اسلام به خانواده اهمیت میدهد» به جایگاه زن در خانواده و سپس تركیب محیط اجتماعی میپردازند: «مسأله زن واقعاً مسأله مهمی است… نقش زن در خانواده، در اجتماع، ارزش و اهمیت زن و اموری از این قبیل، چیزهایی است كه ما حقیقتا به آنها كم پرداختهایم و از این كم پرداختن خسارت هم میبینیم.»
آنگاه از این خاستگاه با قاطعیت و صراحت كامل از تشریع حجاب و دیدگاه اسلام در این زمینه دفاع میكنند و بلكه از این بالاتر، میكوشند تا موضع جمهوری اسلامی در جنگ فرهنگی و نرمستیز فكری موجود را از یك موضع انفعالی برای پاسخگویی به یك موضع جدی و فعّال و پرسشگر تبدیل كنند: «در مسأله زن ما از دنیا طلبكاریم، ما مدعی دنیاییم… این ما نیستیم كه باید از موضع خودمان دفاع كنیم، این فرهنگ منحط غرب است كه باید از خودش دفاع كند.»
زن در فرهنگ و دنیای غربی به ابتذال كشانده شده، تحقیر شده و به او اهانت شده است… زن برای اینكه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. این شد شخصیت برای یك زن؟
ایشان با این رویكرد تعریفی انسانی و همهفهم و معقول از زن در دیدگاه اسلام به دست میدهند و بر این اساس به تحلیل استراتژی روانی و تبلیغی كلان غرب در حوزه فرهنگ میپردازند و به موضوعی اشاره میكنند كه شاید بدون تبیین صحیح آن هرگز نتوان به نتیجه قابل ملاحظهای در مورد بحث حجاب رسید: «زن، آن بخش زیبای آفرینش بشر است. این بخش زیبا به طور طبیعی با اندكی در پرده بودن همراه است، این خاصیت این بخش زیبا و لطیف وجود انسانی است. این پرده را دریدن و آنچه را كه باید با نظم و قانون پیگیری شود - آن نیاز غریزی انسانی، چه در زن و چه در مرد- بیقانون و بینظم در جامعه رواج دادن، بزرگترین خیانتی است كه در درجه اول به زن و در درجه بعد به همه بشریت - زن و مرد انجام گرفته، این كار را سیاستهای غربی كردهاند.
آن طور جنس زن را - یعنی همان بخش زیبا و لطیف و مستور و در پرده وجود بشر را - برای شغل، برای تبلیغات، برای كار به میدان كشاندن، از لبخند او، از زیباییهای او، از جسم او، از چهره او برای ترویج فلان جنس بیارزش و پست، برای به دست آوردن پول استفاده كردن، این چیزها را هم دنبال خودش دارد، طبیعی است.»
ایشان با این رویكرد به روح تشریع حجاب در احكام اسلامی یعنی تكریم و تجلیل زن اشاره میكنند و با تعبیر دقیق و مختصر «حجاب زن، تكریم زن است» به سرنوشتی كه فرهنگ غربی برای زن رقم زده است، اشاره مینمایند و علیرغم آنكه منكر تجربههای مثبت فرهنگ غرب نیستند وضعیت آشفته زن در جهان امروز را مورد بررسی قرار میدهند: «زن در فرهنگ و دنیای غربی به ابتذال كشانده شده، تحقیر شده و به او اهانت شده است… زن برای اینكه شخصیت خودش را نشان بدهد، بایستی برای مردان چشمنواز باشد. این شد شخصیت برای یك زن؟ بایستی حجاب و عفاف را كنار بگذارد، جلوهگری كند تا مردها خوششان بیاید، این تعظیم زن است یا تحقیر زن؟… یكی از نشانههای مردسالاری غربیها همین است كه زن را برای مرد میخواهند، لذا میگویند زن آرایش كند تا مرد التذاذ ببرد. این مردسالاری است، این آزادی زن نیست. این در حقیقت آزادی مرد است. میخواهند مرد آزاد باشد، حتى برای التذاذ بصری، لذا زن را به كشف حجاب و آرایش و تبرّج در مقابل مرد تشویق میكنند.»
با این مقدمه صریح و روشن، تعریفی كه اسلام برای زن ارائه داده آشكار میگردد و آن جمع بین شرایط طبیعی و خصوصیات بشری و اختصاصی زن با ارزشها و كرامتهایی است كه سعادت و نیكبختی فرد و جامعه را در دنیا و آخرت تأمین میكند و در مقابل آن حقارت و پستی، به زن عظمت و بزرگی میبخشد: «عظمت زن آن است كه بتواند حجب و حیا و عفاف زنانه را كه خدا در جبلّت زن ودیعه نهاده است، حفظ كند. این را بیامیزد با عزّت مؤمنانه، این را بیامیزد با احساس تكلیف و وظیفه. آن لطافت را در جای خود به كار ببرد، آن تیزی و بُرندگی ایمان را هم در جای خود به كار ببرد. این تركیب ظریف فقط مال زنهاست، این آمیزه ظریف لطافت و برندگی، مخصوص زنهاست، این امتیازی است كه خدا به زن داده است.»
آیا زن را به حاشیهنشینی دعوت میكنیم؟
حال آیا دیدگاه اسلامی چنین زنی را در چنین محیط و جامعهای به انزوا و پنهان شدن دعوت میكند یا برعكس، با حفظ كرامت و جایگاه والای او نقشهای برجستهتر اجتماعی برای او رقم میزند؟ رهبر انقلاب با ذكر نمونههای عینی و مقایسه شرایط در دوران طاغوت و تحولات گسترده بعد از انقلاب تأكید میكنند كه نه تنها حفظ حجاب به معنی انزوا و حاشیهنشینی زن نیست بلكه برعكس زن در چنین دیدگاهی از یك عنصر حاشیهای و تزئینی به یك عنصر تعیینكننده و فعّال و مؤثر تبدیل میشود و این چیزی است كه امروز جمهوری اسلامی ایران به عنوان الگویی برای دیگر جوامع عرضه میكند. بدین ترتیب ایشان صراحتاً حجاب را در متن حضور اجتماعی پویا و جدّی زن تعریف میكنند: «مسأله حجاب به معنای منزوی كردن زن نیست، اگر كسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد برداشتش كاملاً غلط و انحرافی است… حجاب به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی نیست.»
دلیل این رویكرد آن است كه حجاب - هرچند بسیار مهم و جدی- نه یك عنصر مستقل و انتزاعی، بلكه نقطهای است از مجموعه نقاط متعدد و متنوعی كه در مجموع تعریف اسلام از زندگی، انسان، دین و روابط اجتماعی را شكل میدهند و دارای غایت و هدف بسیار كلان و گستردهای هستند و حفظ و ترویج ارزشهایی را تضمین میكنند كه از خلال آنها جامعه و فرد آرمانی محقق میگردد: «باید گوهر انسانی در زن و مرد رشد پیدا كند، این یك مسأله ارزشی است… مسأله حجاب مسألهای است كه اگر چه مقدمه است برای چیزهای بالاتر، اما خود یك مسأله ارزشی است. ما كه روی حجاب این قدر مقیدیم به خاطر این است كه حفظ حجاب به زن كمك میكند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاههای بسیار لغزندهای كه سر راهش قرار دادهاند نشود.»
حال برای تأمین این هدف چه باید كرد؟ وقتی حجاب یكی از اساسیترین عناصر جامعه اسلامی و رمز صلاح و سداد زن مسلمان - به عنوان ركن خانواده- تلقی میشود و دشمن هم به همین سبب بیش و پیش از هر چیز آن را هدف قرار داده، برای محافظت از آن و گسترش آن چه باید كرد؟
با منطق رفتار كنید
رهبر انقلاب در اینجا ضمن تأكید بر دغدغه همیشگی خود در خصوص ترویج كتابخوانی و توسعه زمینههای رشد علمی و آگاهیهای فرهنگی زنان به آموزش و تربیت اشاره میكنند3 و - ضمن در نظر گرفتن ضرورت وجود اقدامات قانونی- فعالیت فرهنگی و تبلیغی را كارآمدترین راه حل میدانند و تأكید میكنند كه برای درمان یك بیماری و حل یك مشكل، باید از همان مسیر و موضعی عمل كرد كه مشكل آغاز و منتشر شده است: «بهترین راه تأمین حجاب هم همین است كه با منطق برخورد شود… آن چیزی كه در اساس لازم است و مهمتر از همه، این است كه شما ذهن این دختر جوان، یا این زن را - كه عمده هم خانمهای جوان هستند- با اهمیت حجاب آشنا كنید، یعنی به او تفهیم كنید كه حجاب از لحاظ شرعی و از لحاظ منطقی این است. در ذهن او استدلال صحیح را در مورد رعایت حجاب راسخ كنید. شما با تبلیغات كار كنید، یعنی همان حربهای را كه افراد مورد نظر شما برای سست كردن اعتقاد به حجاب به كار میبرند شما هم به كار ببرید… از لحاظ اجتماعی هم به ترویج دیدگاه خودتان بپردازید.»
این محورهای اصلی - و برخی محورهای فرعی سخنان ایشان مانند تأكید بر ویژگیهای بومی و ملی فرهنگ حجاب - اگر به درستی و با شیوههای حرفهای و عالمانه و كارآمد به زبان محصولات فرهنگی ترجمه شوند و بر اساس آنها راهبردهای عملیاتی و اجرایی در سیاستگذاریهای فرهنگی شكل گیرد قطعاً حاصل بسیار ارجمندتری خواهند داشت.
در آن صورت بیتردید نیازی به این همه كار موازی و تكراری و گاه كمنتیجه كه بدون مبنای فكری و نظری و نقشه دقیق اجرایی و مشخص در دستگاههای مختلف صورت میگیرد نخواهد بود و از این وضع آشفته و بیسامان در صورتبندی فرهنگی جامعه به در خواهیم آمد.
امروز با توجه به ضرورتی كه همه دلسوزان دارای دغدغه و نهادهای فرهنگی و اجتماعی مسئول - و بعضاً حتى نهادهای غیر فرهنگی و غیر مسئول- برای فعالیت در زمینه حجاب احساس میكنند ناخواسته به سمت و سویی میرویم كه گاه برخی فعالیتها نه تنها نتیجه مثبت ندارد بلكه یا دارای نتیجه كاملاً منفی یا حداقل خنثىكننده فعالیتهای دیگر است.
اگر در نرمستیز فرهنگی امروزمان حقیقتاً رهبر انقلاب را به عنوان فرمانده در جایگاه رصد و تشخیص خطر و تعیین اصول كلان برای مقابله و دفاع مقدس فرهنگی میدانیم باید صادقانه در فكر و باور و مجدّانه در عمل و واقع همه طراحیها وسیاستگذاریهای فرهنگی - در سطوح مختلف از گردآوری اطلاعات صحیح تا ارزیابی مواضع خطر و طراحی نقشه عملیات- با توجیه یك فرمانده صورت گیرد نه اینكه سخنان و رهنمودهایشان را در زمینههای مختلف تنها برای تعارف و تزیین به كار بریم و در عمل به كار خود - حتى با نیت خیر- بپردازیم.4
پینوشت:
1. شاید به همین دلیل انتشار و تدوین گفتهها و نوشتههای رهبر معظم انقلاب و ترجمه آنها - یا لااقل گزیدههای موضوعی آنها- به زبانهای دیگر اهمیت بیشتری پیدا میكند و كوتاهی در این زمینه به هر دلیل و توجیهی كه باشد جای گله افزونتری باقی میگذارد.
2. این عبارات را از مجموعهای برگزیدهام كه با عنوان «حجاب در پرتو رهنمودهای مقام معظم رهبری» در خرداد 89 به همت ستاد فرهنگی فجر انقلاب اسلامی منتشر شده است.
3. همین توجه و اهتمام جدی جمهوری اسلامی و رهبر انقلاب به رشد فكری و علمی بانوان از درخشانترین نقاط كارنامه فرهنگی نظام و دستاوردهای ملموس انقلاب است كه میتوان و باید در دنیا مطرح كرد و روی آن ادعا داشت. ولی متأسفانه - مثل بسیاری دیگر از بركات انقلاب اسلامی- چنانكه باید مورد اهتمام و توجه نبوده است.
4. در غیر این صورت و با نهایت تأسف خواهیم دید كه وضعیت همه موضوعات فرهنگی دیگر هم مانند حجاب، هرچه بگذرد به سمت و سوی مطلوب نخواهد رفت و برخی رهنمودهای كلان ایشان بعد از بیست سال همچنان، چنانكه شایسته است به قالبهای اجرایی درنخواهند آمد.
صفحات: 1· 2