روایتی خواندنی از زمینه سازی ظهور توسط ایرانیان
***
حدیثی از رسول اکرم صلیالله علیه و آله و سلم دربارهی امام مهدی علیهالسلام
دوازدهمين فرزندم از نظرها پنهان ميگردد و ديده نميشود و زماني بر پيروان من خواهد آمد كه از اسلام جز نام و نقشي باقي نماند. در اين هنگام خداوند بزرگ به او اجازه ميدهد و اسلام را با او آشكار و تجديد ميكند.
متن عربی
“ان الثاني عشر من ولدي يغيب حتي لا يري… باذن الله تبارك و تعالي له بالخروج فيظهرالاسلام به و يجدد الدين“(2)
***
حدیثی از امام صادق علیهالسلام دربارهی امام مهدی عجلالله
هرگاه قائم ما قیام کند، مردم را دوباره به اسلام دعوت می نماید و آنان را به سوی امری که کهنه شده و عمده ی مردم از آن گمراه شده اند ، هدایت و راهنمایی می نماید. و همانا قائم به نام «مهدی» نامگذاری شده ؛ زیرا او به سوی گمشده هدایت می شود و به نام «قائم» نامیده شده ؛ زیرا او به حق قیام می کند.
متن عربی
“اذا قام القائم(ع) دعا الناس الی الاسلام جدیدا"، و هداهم الی امر قد دثر و ضلّ عنه الجمهور، و انّما سمّی القائم مهدیّا"، لانّه یهدی الی مضلول عنه، و سمّی القائم لقیامه بالحقّ»(3)
***
طرح گرافیکی
چه زیباست شکیبایی و انتظار فرج
برای دریافت پوستر و مجموعه تصاویر مسجد جمکران در ابعاد بزرگ روی تصاویر کلیک کنید
***
ویژگیهای امام مهدی علیهالسلام
احياء و زنده كردن دين خدا و اعتلاى كلمهی اللّه
در دعاى ندبه مىخوانيم: “أين محيي معالم الدّين و أهله"؛ كجاست آنكه نشانهها و آثار دين و اهل دين را زنده كند؟ و نيز در تفسير آيهی لِيُظْهِرَهُ عَلَى اَلدِّينِ كُلِّهِ(4)؛ “تا او را بر همه [مجموعههاى] دين پيروز گرداند.” آمده است: با ظهور حضرت قائم عليهالسلام اين كار انجام خواهد شد.(5)
و در بحار ضمن يك حديث طولانى از پيغمبر اكرم صلّى اللّه عليهوآله روايت شده كه فرمود: نهمين آنها قائم خاندان من و مهدى امت من است، او در اندام و گفتار شبيهترين مردم به من مىباشد. البته بعد از غيبتى طولانى ظاهر خواهد شد، دين خدا را آشكار خواهد كرد، با كمك الهى تأييد و حمايت و به وسيلۀ فرشتگان خداوند يارى خواهد شد. پس زمين را از عدلوداد پر كند چنانكه از ستم و بيداد پر شده باشد.(6)
نيز در بحار در حديث مفصلى از حضرت ابوجعفر باقر عليهالسّلام آمده: سپس به سوى كوفه باز خواهد گشت. آنگاه سيصد نفر را به تمامى مکانها مىفرستد؛ بين شانه و سينههايشان دست مىكشد؛ پس در هيچ قضاوتى در نمىمانند، و هيچ سرزمينى نماند مگر اينكه در آن بانگ شهادت به لاإله إلاّ اللّه وحده لا شريك له و أنّ محمّدا رسول اللّه بلند شود.(7)
آیتالله جوادی آملی در خصوص این ویژگی امام مهدی علیهالسلام در صفحهی 94 کتاب امام مهدی موجود موعود میفرماید:
“هیچ تردیدی در ظهور موفور السرور امام عصر نیست و عالم همه در انتظار ظهور ایشان به سر میبرند".
اما یکی از معانی ظهور یا لازمِ معنای آن، پیروزی است؛ چنانکه یکی از بارزترین مصادیق “امرالله” همان دین الهی است. انگیزه نهایی بعثت پیامبران، پیروزی دین خدا بر تمام مکتبهای باطل یا منسوخ است: “لِیظْهِرَهُ عَلَی الدِّینِ کلِّهِ وَ لَوْ کرِهَ الْمُشْرِکونَ“(8) و مهم ترین عامل تحقق چنین هدفی، رهبری انسان های کامل معصوم به ویژه وجود مبارک حضرت مهدی است؛ زیرا آن حضرت با تأیید خاص خدا و در ظلّ زمینه سازی معصومان پیشین که همه آنان المستقرین فی أمر الله هستند.(9) و شکوفایی خردورزی و عقلگرایی مردم از یک سو و بالندگی عدالت پروری جامعه از دیگر سو، موفق میشود امر خدا و دین او را اظهار و بر سایر آرا و مکاتب برتری بخشد و در پرتو غلبه فکری و فرهنگی، سایر پیروزی ها را به دست آورد…
***
صوت
سخنرانی حجت الاسلام و المسملین ماندگاری پیرامون آداب انتظار و منتظران
***
وظایف منتظران ظهور امام مهدی علیهالسلام
منتظرانی که آرزوی یاوری امام مهدی علیهالسلام احیاگر دین اسلام را دارند، لازم است خود را به این صفت آراسته کرده و زمینه را برای ظهور آن منجی عالم فراهم کنند.
امام خمینی(ره) در این خصوص میفرماید: همه ما انتظار فرج داريم و بايد در اين انتظار خدمت كنيم. انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و ما بايد كوشش كنيم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پيدا كند و مقدمات ظهور انشاءاللَّه تهيه شود.(10)
مقام معظم رهبری میفرماید: ما آن وقتی میتوانیم حقیقتاً منتظر به حساب بیاییم كه زمینه را آماده كنیم. برای ظهور مهدی موعود (ارواحنا فداه) زمینه باید آماده بشود، و آن عبارت از عمل كردن به احكام اسلامی و حاكمیت قرآن و اسلام است. همانطور كه عرض كردم، فرمودهاند: “والله لتمحصن” و “والله لتغربلن"(11) این تمحیص و این امتحان بزرگ كه مریدان و شیعیان ولی عصر (ارواحنا فداه) با آن مواجه هستند همان امتحان تلاش برای حاكمیت اسلام است. برای حاكمیت اسلام باید كوشش كنید، ملت بزرگ ما این یك قدم را برداشتند. (12)
آن روزى كه اين انقلاب به پيروزى رسيد، وضع اسلام در دنيا اين نبود كه امروز هست؛ خيلى متفاوت بود. آن روزى كه اين نهضت شروع شد، وضع اسلام و دين و ديندارى در داخل همين كشور هم اين نبود كه شما امروز مشاهده مىكنيد؛ دين، غريب و مظلوم و منزوى بود؛ از دين برائت مىجستند؛ حتّى ديندارها از ديندارى خجالت مىكشيدند! وضع فرهنگ غيردينى -بلكه ضد دينى- به جايى رسيده بود كه بزرگترين تعريف دينى از يك جوان اين بود كه بگويند فلان جوان نمازخوان است! همه چيز به سمت دورى از اسلام و دورى از خدا بود. در و ديوار اين كشور را به گناه آلوده كرده بودند. بعضى از ظواهر محفوظ بود؛ اما از بواطن دين، از روح دين، از حركت عمومى به سمت هدفهاى دين خبرى نبود؛ و اين در ايران بود كه مردمش يكى از متدينترين مردمان مسلمان در كشورهاى گوناگون بودند. در بعضى كشورهاى ديگر اسلامى، وضع مثل اينجا بود؛ در بعضى جاها هم وضع بدتر بود. سران كشورهاى اسلامى يادشان نمىآمد كه مسلمانند! در مجامع سياسى و رسمىِ اسلامى، چيزى كه مطلقاً به ياد كسى نمىآمد، اين بود كه يك حركت و يك تظاهر اسلامى انجام بگيرد، يا از يك تظاهر ضد اسلامى جلوگيرى بشود؛ اصلاً چيزى به عنوان اسلام مطرح نبود…
امروز كار به جايى رسيده است كه دشمنان اسلام و دين -منظور، دشمنان فردى و شخصى و اعتقادى نيست؛ دشمنان سياسى است؛ آنهايى كه ديندارى مردم را سدى در مقابل اطماع و هوسها و شهوات خود مىبينند- از گسترش دين در سطح عالم، به عنوان يك پديدهى خطرناك ياد مىكنند.
ما كه هنوز به اهداف خودمان نرسيدهايم؛ ما كه هنوز با آن صحنهى عظيمى كه از گسترش تفكر اسلامى پديد مىآيد و خداى متعال در آيات قرآنى آن را ترسيم كرده است -كه “ليظهره على الدّين كلّه و لو كره المشركون"- خيلى فاصله داريم. راه، همين راه است: راه جهاد، راه تلاش، راه علم و عمل، راه اخلاص، راه صفا، راه ذكر و توجه به خدا، راه توسل به اهلبيت، راه زنده نگهداشتن يادگارها و ارزشهاى اسلامى؛ نه فقط در دل و ذهن، بلكه حتّى در عمل؛ اينهاست كه ما را به نتايج خواهد رساند.(13)
امام خمینی در این باره می فرماید : ما با خواست خدا، دست تجاوز و ستم همة ستمگران را در کشورهای اسلامی میشکنیم و با صدور انقلابمان که در حقیقت صدور اسلام راستین و بیان احکام محمدی است، به سیطره و سلطه و ظلم جهانخواران خاتمه میدهیم و به یاری خدا راه را برای ظهور منجی مصلح و کل و امامت مطلق حق امام زمان ـ ارواحنا فداه ـ هموار میکنیم.(14)
***
ایرانیان زمینهساز ظهور
علی الکورانی در صفحه214 کتاب عصر ظهور خود به نقل از بحار مینویسد:
“روزى اشعث بن قيس از ميان صفوف جماعت گذشت تا خود را به نزديكى اميرمؤمنان علیهالسلام رساند، بعد رو به آن بزرگوار كرده و گفت: اى اميرمؤمنان اين سرخرويان (ايرانيان) كه اطراف شما را گرفته و نزديك شما نشستهاند بر ما چيره شدهاند. در اين لحظه كه حضرت كاملاً سكوت فرموده و سرش را به زير افكنده و با پاى خود آرام به منبر مىكوبيد (يعنى اشعث چه گفتى) ناگهان صعصعة بن صوحان كه يكى از ياران باوفاى حضرت بود گفت: ما را با اشعث چكار! امروز امير مؤمنان (ع) دربارۀ اعراب مطالبى را مىفرمايد كه هميشه بر سر زبانها خواهد ماند و فراموش نمىگردد، سپس حضرت پس از درنگى اندك، سر را بالا گرفته و فرمود: كداميك از اين شكمپرستان بىشخصيت مرا معذور مىدارد و حكم به انصاف مىكند، كه برخى از آنها مانند الاغ در رختخواب خود مىغلطد و ديگران را از پند آموختن محروم مىسازد! آيا مرا امر مىكنى آنان (ايرانيان) را طرد كنم، هرگز طرد نخواهم كرد. چون در اين صورت از زمرۀ جاهلان خواهم بود؛ امّا “سوگند به خدايى كه دانه را شكافت و موجودات زنده را آفريد، ایرانیان شما (اعراب) را براى اينكه به آئين اسلام برگرديد سركوب مىكنند آنگونه كه شما در اوائل، آنان (ايرانيان) [را] مىزديد تا داخل در دين اسلام شوند.(15)
***
تشرفات
تشرف سید محمد قطیفی محضر مبارک امام زمان علیهالسلام
عالم عامل، سيد محمد قطيفي (رحمة الله عليه) فرمود: شب جمعهاي قصد کردم به مسجد کوفه بروم.
در آن زمان راه مخوف و تردد بسيارکم بود مگر آن که کسي با جمعي که مستعد باشند و بتوانند خود را از شر دزدان و قطاعالطريق رها کنند، به آن جا برود. به همراه من يک نفر از طلاب بود.
وقتي وارد مسجد شديم کسي غير از يک مرد صالح در آن جا نبود ما هم شروع به انجام اعمال و آداب مسجد کرديم تا آن که نزديک غروب آفتاب شد. در اين وقت در مسجد را بستيم و پشت آن به قدري سنگ و کلوخ و آجر ريختيم که مطمئن شديم معمولاً نميشود آن را باز کرد. بعد هم برگشتيم و مشغول بقيه اعمال شديم.
پس از اتمام عبادات، من و رفيقم در دکة القضاء (محلي که اميرالمؤمنين عليهالسلام درآن جا بين مردم قضاوت ميکردهاند رو به قبله نشستيم. آن مرد صالح در دهليز، نزديک باب الفيل(16) با صداي حزن آوري مشغول خواندن دعاي کميل بود. شب صاف و مهتابي بود.
من به طرف آسمان نگاه کردم ناگاه ديدم بوي خوشي در هواپيچيد و فضا را پر کرد عطري بود که از بوي مشک و عنبر خوشبوتر بود. بعد هم شعاع نوري را ديدم که مثل شعله آتش در خلال شعاع نور ماه ظاهر شده است. اين نور بر نور ماه غالب شد.
در اين حال صداي آن مؤمن که به خواندن دعا بلند بود، خاموش شد و ناگاه شخص جليلي را ديدم که از طرف در بسته مسجد وارد شد. او در لباس اهل حجاز و بر کتف شريفش سجادهاي بود همان طوري که معمول اهل حرمين (مکه ومدينه) است.
آن بزرگوار در نهايت آرامش و وقار و هيبت و جلال راه مي رفت و متوجه آن دري که به سمت مقبره جناب مسلم (عليه السلام) باز مي شود، بود. در اين جا براي ما از حواس چيزي جز چشم خيره شده، نمانده بود و دلهايمان هم از جا کنده شده بود. وقتي مقابل مارسيد، سلام کرد.
رفيقم به طور کلي مدهوش و توانايي رد سلام برايش نمانده بود، ولي من خيلي سعي کردم تا به زحمت جواب سلام را دادم.
وقتي وارد صحن جناب مسلم شد، به حال طبيعي خود برگشتيم و گفتيم: اين شخص چه کسی بود و از کجا وارد شد؟ به طرف آن شخصي که مشغول دعا خواندن بود، رفتيم ديديم جامه خود را دريده و مانند مصيبت زدگان گريه مي کند.
سؤال کرديم: جريان چيست؟ گفت: من چهل شب جمعه به نيت ملاقات با امام زمان (عليه السلام) به اين مسجد آمده و امشب شب جمعه چهلم است و نتيجه زحماتم به دست نيامد جز آن که در اين جا همان طوري که ديديد به خواندن مشغول بودم ناگاه ديدم که آن حضرت بالاي سرمن ايستاده اند.
به طرف ايشان متوجه شدم فرمودند: چه مي کني؟ (يا چه مي خواني؟) من نتوانستم جوابي بدهم.
ايشان هم همان طوري که ديديد، تشريف بردند.
دراين جا سه نفري به طرف در مسجد رفتيم، ولي با کمال تعجب ديديم، به همان شکل که آن را بسته بوديم، بسته است. با افسوس و شکرگزاري مراجعت نموديم.(17)
***
شعر
بی تو پاییزم
با تو آب و سبزه و آیینه معنا می شود / در تو، پاکی، خرّمی، تصویر پیدا می شود
ای حضور جاریت سرسبز تر از روح باغ / از نگاهت فصل رویش سبز و زیبا می شود
صبح تا خورشید می خندد میان چشم تو/ آسمان در چشم من غرق تماشا می شود
بی تو پائیزم، ملولم، زردم و پژمرده ام/ با تو امّا غنچه جانم شکوفا می شود
بی تو معنایی ندارد فصل تکرار بهار/ با تو در من روز شب - پاییز حاشا می شود
دست احساس مرا، ای دوست محکم تر بگیر/ ورنه طبع شاعرت خاموش تنها می شود
با تو ام روح لطیف صبح یک روز بهار!/ با تو آب و سبزه و آیینه معنا می شود(18)
***
امام مهدی علیهالسلام در کلام شهدا
ما، در دوران غيبت امام دوازدهم مهدى (عج) تعالى فرجه زندگى مىكنيم و خود را آمادهى ظهور امام مىكنيم. دشمن نمىخواهد اين را ببيند و حملهور شده است بر حكومت اسلامى ما و مىخواهد اين غنچهى تازه سر برآورده را نابود كند كه نخواهد توانست تا وقتى كه رهروان راه حسين علیهالسلام در اين صحنهى پيكار هستند، ضربهاى به اين انقلاب بزند. اين انقلاب، زمينه ساز حكومت امام زمان(عج) است. شهيد محمد اسماعيل پاسدار (19)
***
نوا
مناجات با امام زمان(عج)
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج منصور ارضی
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج سعید حدادیان
مناجات با امام زمان(عج) با نوای حاج حسن خلج
———————————————–
پینوشتها و منابع:
1- (سوره قصص/آیه 5)
2- بحارالانوار/ج36/ص283
3- بحارالانوار/ج51/ص 30، الارشاد شیخ مفید/ ص344
4- سوره فتح، آیه 38
5- اصول کافی/ ج1/ ص432
6- بحارالانوار/ ج52/ ص379
7- مکیال المکارم/ ج1/ صص92-91
8- سوره توبه آیه 33، سوره صف آیه 9
9- البلدالامین ص298، من لا یحضره الفقیه /ج2/ص609
10- کتاب در انتظار ولی اعظم/ص86 به نقل از صحیفه امام/ج8/ص375
11- اشاره به حدیثی از امام باقر علیهالسلام: و الله لتمیزن، و الله لتمحصن، و الله لتعزبلن کما یغربل الزوان من القمح (و فی روایة عن الصادق (ع) بزیادة: حتی لا یبقی منکم الا الأقل ثم کفه تقلیلا… حضرت امام باقر (ع) فرمود: بخدا قسم تمیز کرده میشوید. بخدا قسم خالص و پاک میشوید بخدا قسم غربال میشوید همچنانکه دانههای غیر گندم از گندم در موقع غربال کردن جدا میگردد.امام صادق شبیه این حدیث را روایت کرده و فرمودند: تعداد کمی از شما همراه قائم(ع) باقی می ماند. (دوران رهایی ترجمه ی کتاب یوم الخلاص ص 191، به نقل از غیبت نعمانی ص109، الزام الناصب ص79)
12- سخنرانی در اجتماع بزرگ مردم قم، در سالروز میلاد حضرت مهدی (عج)30 /11/1370
13- بیانات مقام معظم رهبری در دیدارجمعی از روحانیون 01/12/1370
14- کتاب در انتظار ولی اعظم/ص88 به نقل از صحیفه امام/ج20/ص345
15- بحارالانوار/ج 60/ص216
16- از امام صادق(ع) نقل شده است: روزی امیرالمومنین(ع) در کوفه بر فراز منبر مشغول خطبه بود که ناگهان اژدهایی در حالی که به شدت به طرف مردم میدوید و آنها از او میگریختند پدیدار شد. حضرت فرمود: “راه را برای او باز کنید. “اژدها جلو آمد و از منبر بالا رفت و پاهای حضرت(ع) را بوسید و خود را به پاهای مبارک حضرت مالید و سه بار دمید، سپس پایین آمد و رفت و حضرت خطبه را ادامه داد. وقتی مردم توضیح خواستند ایشان فرمود: او مردی از جن بود که میگفت: فرزندش را یکی از انصار به نام جابر بن سمیع، بدون این که به او آزاری رسانده باشد با سنگ کشته است و اکنون خون فرزندش را می طلبید.” (بحارالانوار، ص 172) قابل ذکر است، دری که اژدها از آن وارد و خارج شده بود به “باب الثعبان” (درب اژدها) مشهور شد. پس از شهادت امیرالمومنین(ع)، معاویه که نمیخواست ذکری از فضایل آن حضرت گفته شود دستور داد فیلی آوردند و به آن در بستند. آنقدر فیل را در آنجا نگاه داشت تا به بابالفیل مشهور شد و هم اکنون نیز، “باب الفیل” (درب فیل) نامیده میشود. (بحارالانوار،ص 171)
17- کتاب برکات حضرت مهدی (عج) ص 139 برگرفته از کتاب عبقری حسان/ ج2،ص146،س9
18- کتاب یار غایب از نظر/ص131/شعر از حبیب الله رسولی
19- وبلاگ مهدی یار 313
صفحات: 1· 2