ریحانه پیامبر در اوج تقوا
و همه معارف و مفاهیم و برنامه های دینی، کلاس ها و وسایلی می گردند تا انسان بپرورند و تا ملکه احساس مسئولیت در برابر خدا، خویشتن، انسان ها و طبیعت و تاریخ را در او زنده و پویا و پایا و شکوفا سازند.
و راستی که ریحانه پیامبر در اوج این تقوا و عفاف و اخلاق و پروا بود و گستره جان و کران تا کران وجودش آراسته به این حقیقت.
او نه تنها آراسته به پروا به مفهوم خویشتن داری از لغزش و گناه، که بر اوج تقوا و کمال پر کشیده بود؛ چرا که از امور مشتبه نیز خویشتن را سخت پاک و دور نگاه می داشت و در همه ابعاد زندگی، از اندیشه تا گفتار، از قلمرو خانه و خانواده و نزدیکان تا دیگران، از سیاست تا مذهب، از اقتصاد تا اجتماع، از هنر تا فرهنگ، از زندگی خصوصی، تربیت فرزندان، برخورد با زیردستان، دعوت به ارزش ها و هشدار از ضدارزش ها سخت مراقب خویش بود و همه جا در اوج پروا عمل می کرد و تقوا راه و رسم هماره او بود. برای نمونه:
او در پروا و عفت و اخلاق در اوجی می اندیشد که با وجود جهاد علمی، فرهنگی، هنری، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، حقوقی، فکری و تلاش خستگی ناپذیر در دیگر میدان های زندگی تاریخ ساز و پرفراز و نشیب خویش با ابرمرد تاریخ، از نابینا نیز خویشتن را می پوشاند و می فرماید: اگر او مرا نمی بیند، من وی را می بینم. اگر او از نعمت بینایی محروم است، می تواند بوی خوش استشمام کند، پس چه بهتر که در برابر او نیز وقار و متانت و کرامت انسانی رعایت گردد.
“ان لم یکن یرانی فانی اراه و هو یشم الریح. فقال رسول الله: اشهد انک بضعة منی.” (4) .
و با الهام از قرآن در گفتارش، هماره با لحن و سبکی سنجیده سخن می گوید و با وقار و متانت رفتار می کند تا مبادا دل های بیمار به تزلزل بیفتند.
“فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض” (5) .
بر اثر پروا و عفاف، از “اسماء"، یکی از شاگردان برجسته اش می خواهد تا ترتیبی اتخاذ کند که پیکر زنان به هنگام تشییع در پوششی قرار گیرد که با وقار و عفاف و احترام همراه باشد و فراز و نشیب بدنشان بر روی تخته- که تا آن روز مرسوم بود- هویدا نباشد.
در اوج پروا و تقوا و عفاف، به مسئولیت های اجتماعی خویش می اندیشد و به پیکار با ستم و فریب برمی خیزد و با دنیایی وقار و معنویت، با پوشش مناسب در حلقه بانوان به مسجد می آید و در جایگاهی مناسب قرار می گیرد تا باران حقایق را بر کویر دل ها و مزرعه تاریخ بباراند و از آغاز تا انجام حماسه بزرگش به راستی تقوای الهی هوید است.
همتای بی نظیرش در وصف تقوای وصف ناپذیر او می فرماید:
“انت ابر و اتقی و اکرم و اشد خوفا من الله…"؛
بانوی من! تو نیکوکردارتر و پرواپیشه تر و پرشکوه تر و خداترس تر از آن هستی که من بتوانم عظمت و پروای تو را وصف کنم… .
در زیارتنامه حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام می خوانیم: “السلام علی البتولة الطاهرة و الصدیقة المعصومة و البرة “التقیة” سلیلة المصطفی و حلیلة المرتضی و ام الائمة النجباء"؛
درود بر تو ای زن پاکیزه از هر بدی و آلودگی! سلام بر تو ای زن بسیار راستگو، دور از هر گناه، نیکوکار، باتقوا، فرزند مصطفی، همسر مرتضی و مادر پیشوایان گرامی و با کرامت. (6) .
“السلام علیک أیّتها “التقیة” النقیة"؛ دورد بر تو ای زن پاکدامن و با تقوا! (7) .
(1) نهج البلاغه، خ 157.
(2) نهج البلاغه، خ 16.
(3) نهج البلاغه، خ 230.
(4) بحارالانوار، ج 43، ص 91.
(5) احزاب، 32.
(6) بحارالانوار، ج 100، ص 197، ح 15.
(7) بحارالانوار، ج 100، ص 199، ح 20.
صفحات: 1· 2