زندگى اجتماعى امام باقر (ع)
به آن حضرت نزديك شدم و سلام كردم.
او نفس زنان و عرق ريزان، سلامم را پاسخ گفت.
فرصت را غنيمت شمرده، به او گفتم:
خداوند، كارهايت را سامان دهد! چرا بزرگى چون شما در چنين شرايطى به فكر دنيا و طلب مال باشد! براستى اگر مرگ در چنين حالتى به سراغ شما بيايد، چه خواهيد كرد!
امام باقر (ع)، دست از دست خدمتكاران برگرفت و ايستاد و فرمود:
به خدا سوگند، اگر در چنين حالتى مرگ به سراغم آيد، بحق در حالت اطاعت از خداوند، به سراغم آمده است.اين تلاش من خود اطاعت از خداست، زيرا با همين كارهاست كه خود را از تو و ديگر مردم بىنياز مىسازم (تا دست حاجت و تمنا به كسى دراز نكنم) .
من زمانى از خدا بيمناك هستم كه هنگام معصيت و نافرمانى خدا، مرگم فرا رسد!
محمد بن منكدر مىگويد:
پس از شنيدن اين سخنان، به آن حضرت عرض كردم: خداى رحمتت كند، منمىخواستم شما را موعظه كنم، اما شما مرا راهنمايى كرديد. (1)
صفحات: 1· 2