• تماس  

سرداری که آمپول مُسكن نمی زد!

19 تیر 1392 توسط 313

شهید عسکری من را به خاطر همشهری بودن می شناخت. او روحیات سردار کمیل را خوب می دانست كه در حین عملیات و برای همدردی با مجروحان و جانبازان قصد تزریق آمپول مُسكن را ندارد. به من گفت:

- «اگر كمیل از تو پرسید كه چه آمپولی می خواهی بزنی، نگو كه مُسكن است، اگر بگویی نمی گذارد كه بزنی.»

من از پیش آنها رفتم تا وسایل تزریق را آماده كنم. بعد از آماده كردن آمپول برگشتم. سردار كمیل با دیدن آمپول پرسید:

- «اول بگو این آمپول چیه كه می خواهی به من بزنی؟»

گفتم:

- «آمپول است و برای شما هم چون درد دارید لازم است.»

او فهمید كه محتوای آمپول مسكن است، به همین خاطر گفت:

- «نه، من می خواهم مثل بسیجی ها باشم، مُسكن نمی زنم، مگر شما به مجروحان مُسكن زده اید؟»

هر چه اصرار كردم، او نگذاشت آمپول را تزریق كنم و با همان حال رفت. طی مدتی كه فرمانده در بهداری ماند و قسمت های مختلف را بازدید كرد، من به اتفاق شهید عسکری دوری زدیم. به من گفت:

- «سید شماها مثل فرشته هائید، انگار شما بالای سر همه هستید. اینجا كه نشسته بودی، انگار پنج نفر بودند.»

برای اینكه پاسخی داده باشم گفتم:

- «مگر خداوند نگفته كه جلو چشم دیگران اینجوری می شود؟»

او اظهار كرد:

- «من كه دیگران نیستم.»

ولی من گفتم:

- «چون در لباس پرستاری نیستی، این طوری به نظر می آید. اگر مجروح شدی بدانی كه این پرستاران اند كه در لباس بسیجی و رزمندگی به مجروحین با جان و دل و عشق رسیدگی می كنند.»

مدتی با همین صحبت ها گذشت. انگار كه مرغ سعادت روی شانه هایش نشسته باشد. در همین هنگام سردار کمیل آمد و با هم رفتند و در گرماگرم عملیات قرار گرفتند.

سردار شهید محمدرضا عسکری برای كنترل و هدایت نیروها به خطوط مقدم رفت و از ما جدا شد. او در عملیات شركت كرد و شب، بچه های پیک خبر آوردند كه برادر عسکری شهید شد و جنازه اش در منطقه ی عملیاتی مانده و مفقود است.

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 1 نظر

موضوعات: چفیه خاکی لینک ثابت

نظر از: محمدی [عضو] 
  • من انقلابیم

خداکند که شهدا مارا شفاعت کنند
اجرتون با شهدا
موفق باشی
فاطمیه جلفا

1392/04/19 @ 12:26


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس