• تماس  

شیخ مفید و مناظره ای مفید!

02 خرداد 1392 توسط 313

قاضي: اين روايت،صحيح است.

شيخ مفيد: منظور از كلمة «مولي» در اين روايت چيست؟

قاضي: منظور، آقائي و اولويّت است.

شيخ مفيد: اگر چنين است پس طبق فرمودة پيامبر‌ـ صلّي‌ اللّه عليه وآله ـ،‌ علي‌ـ عليه السّلام ـ آقائي و اولويّت بر ديگران دارد، بنابراين، اين همه اختلاف و دشمني‌ها بين شيعه و سنّي براي چيست؟

قاضي: اي برادر! اين حديث (غدير) روايت (و مطلب نقل شده) است، ولي خلافت ابوبكر، «درايت» و امري مسلّم است، و آدم عاقل، به خاطر روايتي، درايت را ترك نمي‌كند!!

شيخ مفيد: شما دربارة اين حديث چه مي‌گوييد كه پيامبر‌ـ صلّي‌ اللّه عليه وآله ـ، در شأن علي‌ـ عليه السّلام ـ فرمود:

«يَا عَليُّ حَرْبُكَ حَرْبِي وَ سِلْمُكَ سِلمِي»: «اي علي! جنگ تو،‌جنگ من است، و صلح تو،‌ صلح من است»

قاضي: اين حديث،‌صحيح است.

شيخ مفيد: بنابراين آنان‌كه جنگ جَمَل را به راه انداختند مانند طلحه و زبير و عايشه و…و با علي ـ عليه السّلام ـ جنگيدند، طبق حديث فوق و اعتراف شما به صحّت آن، بايد (با شخص رسول خدا‌ـ صلّي‌ اللّه عليه وآله ـ جنگيده باشند) و كافر باشند.

قاضي: اي برادر! آن‌ها (طلحه و زبير و …) توبه كردند.

شيخ مفيد: جنگ جمل، درايت و قطعي است، ولي در اين‌كه پديد آورندگان جنگ، توبه كرده‌اند، روايت و شنيدني است، و به گفته تو نبايد درايت را فداي روايت كرد، و مرد عاقل به خاطر روايت، درايت را ترك نمي‌كند.

قاضي، در پاسخ اين سؤال فرومانده، پس از ساعتي درنگ ، سرش را بلند كرد و گفت : «تو كيستي؟»

شيخ مفيد: من خادم شما محمّد‌‌‌بن محمّد‌بن نعمان هستم.

قاضي همان‌دم برخاست و دست شيخ مفيد را گرفت و بر جاي خود نشانيد و به او گفت:

«اَنْتَ الْمُفِيدُ حقّاً»: «تو در حقيقت، مفيد (فايده بخش) هستي»

علماي مجلس از رفتار قاضي رنجيده خاطر شدند و همهمه كردند، قاضي به آن‌ها گفت: من در پاسخ اين شيخ (مفيد)، درمانده شدم، اگر هر يك از شما پاسخي دارد، برخيزد و بيان كند.

هيچ كس برنخواست، به اين ترتيب، شيخ مفيد،پيروز شد و لقب «مفيد» در اين مجلس، براي او بر سر زبان‌هاي مردم افتاد.[1]

——————————————————————————–

[1]. مجالس المؤمنين، ج 1، ص 200 و 201

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: اخلاق لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس