طوفان شن
آيات قرآن با همين آهنگ در سورهى انبياء پيش مىرود و مىرسد به اينجا كه ما آسمان و زمين را به بازيچه نيافريديم، هدفى وجود دارد، نقشهاى وجود دارد، اين نقشه پيش مىرود و اين نقشه عبارت است از خرد شدن قدرتهاى ظالم و ستمگر در سراسر عالم. اين نقشهى الهى، اين نقشهى طبيعى تاريخ بشر عبارت است از به خاك ماليده شدن بينى امپراطورهاى بزرگ مانند امپراطورى انگليس و امپراطورى امريكا در اين زمان و همهى امپراطوريهاى اقتصادى و سياسى كه بر اسب قدرت سوارند و مىتازند. اين خط طبيعى عالم است، دنيا به سوى اين هدف پيش مىرود، بگذار چند صباحى جولان بدهند كه جولانشان را هم دادند؛ امروز وقت سقوط و فرود آمدن آنهاست. «بل نقذف بالحقّ على الباطل» ما بوسيلهى حق، يعنى بوسيلهى همين شما مردم، امروز حقِ مجسم در عرصهى مبارزات جهانى همين ملت رزمندهى مقاوم ايران است، اين ملت است كه به خاطر حقوق انسانى خود، به خاطر استقلال خود، به خاطر آزادى خود جنگيده است، خون داده است، باز هم خواهد داد. اين ملت است كه مردم را به سوى بزرگراه هدايت الهى دعوت مىكند، مردم را از تبعيت در برابر قوانين و انگيزهها و خواستههاى كارتر و امثال كارتر - اين دزدان غارتگر مجاز بينالمللى - به سوى بزرگراه هدايت دعوت مىكند و از شر آنها خلاص مىكند؛ حق ملت ايران است. «بل نقذف بالحق على الباطل» ما باطل را به دست حق و به بازوى نيرومند حق در خواهيم كوبيد. «فاذا هو زاهق» ناگهان مشاهده مىكنيم كه باطل دونده و رونده و گريزنده است، همچنانى كه در ايران مشاهده كرديد. باورتان نمىآمد كه شاه برود، باورتان نمىآمد كه رژيم پادشاهى در ايران منسوخ بشود، شد. چرا؟ چون بازوى حق و مشت گره خوردهى حق از آستين ملت بيرون آمد، امروز هم همين است.
نماز جمعه تهران؛ ۱۳۵۹/۰۲/۱۲
صفحات: 1· 2