علت سکوت خداوند در مقابل ظلم ظالمان چیست؟
پاسخ تفصیلی
اگرچه در بسیاری از موارد ظالمان و ستمگران در همین دنیا نیز به سزای بخشی از اعمال خود میرسند، اما نظام هستی بر این قرار گرفته است که تمام مجازات در این دنیا نباشد، و اصولاً نمیتوان در این دنیا تمام مجازات برخی از ظالمان را اجرا کرد. فردی که هزاران نفر را به قتل رساند، چه مجازاتی در این دنیا میتواند برایش مناسب باشد؟
قرآن کریم در مورد چنین افرادی میفرماید: «وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهینٌ»؛[1] آنها که کافر شدند، (و راه طغیان پیش گرفتند،) تصور نکنند اگر به آنان مهلت مىدهیم، به سودشان است! ما به آنان مهلت مىدهیم براى اینکه بر گناهان خود بیفزایند و براى آنها، عذاب خوارکنندهاى (آماده شده) است!
از مجموع آیات قرآن استفاده میشود که خداوند افراد گناهکار را در صورتى که زیاد آلوده به گناه نشده باشند، به وسیله زنگهاى بیدار باش و عکس العملهاى اعمالشان، و یا گاهى به وسیله مجازاتهاى متناسب با اعمالى که از آنها سرزده است، بیدار مىسازد و به راه حق بازمىگرداند. اینها کسانى هستند که هنوز شایستگى هدایت را دارند و مشمول لطف خداوند مىباشند و در حقیقت مجازات و ناراحتیهاى آنها، نعمتى براى آنها محسوب مىشود. چنانکه قرآن کریم مىفرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ»؛[2] به سبب اعمال مردم، فساد در خشکى و دریا آشکار شد تا به آنان جزاى بعضى از کارهایشان را بچشاند، باشد که بازگردند.
ولى آنها که در گناه و عصیان، غرق شوند و طغیان و نافرمانى را به مرحله نهایى برسانند، گاه خداوند بنابر مصالحی آنها را به حال خود وامىگذارد و به اصطلاح به آنها میدان میدهد تا پشتشان از بار گناه سنگین شود و استحقاق حد اکثر مجازات را پیدا کنند.
اینها کسانى هستند که تمام پلهای پشت سر خود ویران کردهاند، و راهى براى بازگشت نگذاشتهاند و لیاقت و شایستگى هدایت الهى را کاملاً از دست دادهاند.
آیه فوق، این معنا را تأکید کرده و مىفرماید؛ گمان نکنند آنهایى که کافر شدند، مهلتى که به ایشان میدهیم براى آنها خوبست، بلکه مهلت میدهیم تا به گناه و طغیان خود بیفزایند و براى آنان عذاب خوار کننده است.[3]
این معنا در خطبهاى که حضرت زینب(ع) در شام در برابر یزید طغیانگر -که از مصادیق روشن گناهکار غیر قابل بازگشت بود. به آن استدلال کرده است، استفاده میشود. آنجا که مىفرماید: «تو امروز شادى مىکنى و چنین مىپندارى که چون فراخناى جهان را بر ما تنگ کردهاى و کرانههاى آسمان را بر ما بستهاى و ما را همچون اسیران از این دیار به آن دیار میبرى، نشانه قدرت تو است، و یا در پیشگاه خدا قدرت و منزلتى دارى و ما را در درگاه او راهى نیست؟! اشتباه میکنى، این فرصت و آزادى را خداوند از آنرو به تو داده تا پشتت از بار گناه، سنگین گردد و عذاب دردناک در انتظار تو است … پس اندکى آرام و آهسته باش، آیا سخن خدا را فراموش کردهاى که فرمود: «آنها که کافر شدند (و راه طغیان را پیمودند) تصوّر نکنند که اگر به آنها مهلت مىدهیم به سود آنها است، ما به آنها مهلت مىدهیم که بر گناهانشان بیفزایند و عذاب دردناکی در انتظار آنها است».[4]
خلاصه اینکه آیه 178 سوره آل عمران، به سؤال فوق که در ذهن بسیارى وجود دارد، پاسخ میگوید که چرا جمعى از ستمگران و ظالمان این همه غرق نعمتاند و مجازات نمىبینند؟ قرآن میفرماید؛ اینها افراد غیر قابل اصلاحى هستند که طبق سنت آفرینش و اصل آزادى اراده و اختیار به حال خود واگذار شدهاند، تا به آخرین مرحله سقوط برسند و مستحق حد اکثر مجازات شوند.
البته، از بعضى آیات قرآن، استفاده مىشود که خداوند گاهى به اینگونه افراد، نعمت فراوانى میدهد و هنگامى که غرق لذت پیروزى و سرور شدند، ناگهان همه چیز را از آنان میگیرد، تا حد اکثر شکنجه را در زندگى همین دنیا ببینند؛ زیرا جدا شدن از چنین زندگى مرفهى، بسیار سخت و ناراحت کننده است: «فَلَمَّا نَسُوا ما ذُکِّرُوا بِهِ فَتَحْنا عَلَیْهِمْ أَبْوابَ کُلِّ شَیْءٍ حَتَّى إِذا فَرِحُوا بِما أُوتُوا أَخَذْناهُمْ بَغْتَةً فَإِذا هُمْ مُبْلِسُونَ»؛[5] هنگامى که پندهایى را که به آنها داده شده بود، فراموش کردند درهاى هر خیرى به روى آنان گشودیم تا شاد شوند، ناگهان هر آنچه داده بودیم از آنها بازگرفتیم؛ لذا فوق العاده ناراحت و غمگین شدند.[6]
[1]. آل عمران، ۱۷۸.
[2]. روم، 41.
[3]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 3، ص 183- 184، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1374ش.
[4]. ابن طاووس، على بن موسى، اللهوف على قتلى الطفوف، ترجمه، فهرى، سید احمد، ص 181- 182، جهان، تهران، چاپ اول، 1348ش. «فَقَامَتْ زَیْنَبُ بِنْتُ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ ع فَقَالَتْ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِینَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ صَدَقَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ کَذَلِکَ یَقُولُ ثُمَّ کانَ عاقِبَةَ الَّذِینَ أَساؤُا السُّواى أَنْ کَذَّبُوا بِآیاتِ اللَّهِ وَ کانُوا بِها یَسْتَهْزِؤُنَ أَ ظَنَنْتَ یَا یَزِیدُ حَیْثُ أَخَذْتَ عَلَیْنَا أَقْطَارَ الْأَرْضِ وَ آفَاقَ السَّمَاءِ فَأَصْبَحْنَا نُسَاقُ کَمَا تُسَاقُ الْأُسَرَاءُ أَنَّ بِنَا هَوَاناً عَلَیْهِ وَ بِکَ عَلَیْهِ کَرَامَةً وَ أَنَّ ذَلِکَ لِعِظَمِ خَطَرِکَ عِنْدَهُ فَشَمَخْتَ بِأَنْفِکَ وَ نَظَرْتَ فِی عِطْفِکَ جَذْلَانَ مَسْرُوراً حَیْثُ رَأَیْتَ الدُّنْیَا لَکَ مُسْتَوْثِقَةً وَ الْأُمُورَ مُتَّسِقَةً وَ حِینَ صَفَا لَکَ مُلْکُنَا وَ سُلْطَانُنَا فَمَهْلًا مَهْلًا أَ نَسِیتَ قَوْلَ اللَّهِ تَعَالَى وَ لا یَحْسَبَنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا أَنَّما نُمْلِی لَهُمْ خَیْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّما نُمْلِی لَهُمْ لِیَزْدادُوا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذابٌ مُهِینَ…».
[5]. انعام، 44.
[6]. ر. ک: تفسیر نمونه، ج 3، ص 185.
منبع:اسلام کوئست
صفحات: 1· 2