عمر طولانی امام عصر (عج) ؛چگونه؟!
شیخ مفید در فصل ششم از کتاب الفصول العشره فی الغیبة، شبهههایی درباره طول عمر حضرت را مطرح کرده و از راههای مختلف، به آنها پاسخ داده است.(۴)
شیخ طوسی نیز یک بار در اوایل کتاب الغیبة،(۵) و یکبار در اواخر این کتاب، به این موضوع اشاره کرده است.(۶)
۳.پاسخ به شبهه طول عمر امام مهدی(عج)
پاسخهایی را که در کتابهای مختلف به شبهه طول عمر امام مهدی(عج) داده شده است، میتوان به شرح زیر دستهبندی کرد:
یک ـ شواهد تاریخی از عمرهای طولانی
براساس شواهد تاریخی که در ادیان و ملل مختلف، پذیرفته شده است، در طول تاریخ، افراد زیادی بودهاند که عمرهای طولانی ـ حتی بیش از هزار سال ـ کردهاند، مانند:
۱.حضرت آدم علیه السلام ۹۳۰(۷) تا ۱۰۳۰سال(۸)
۲.حضرت حوا علیه السلام ۹۳۱ تا ۱۰۳۱سال(۹)
۳.شیث، پسر آدم ۹۱۲(۱۰) تا ۱۰۴۰سال(۱۱)
و… .
علی محمدعلی دخیل در کتاب خود، بیش از دویست نفر از دراز عمران تاریخ را که بین ۱۳۰ تا ۳۶۰۰ سال عمر کردهاند، نام برده است.(۱۲)
باتوجه به فهرست طولانی اسامی افرادی که در گستره تاریخ، از ابتدای آفرینش تا سدههای اخیر، چند برابر عمر متوسط انسانها، زندگی کردهاند، نتیجه میگیریم که داشتن عمر طولانی، امری غیرممکن و بیسابقه نیست و از نظر عقل و منطق کاملاً قابل تصور است که امام مهدی(عج) نیز بیش از هزار سال عمر کند.
دوـ امکان علمی عمر طولانی
بیشتر کسانی که در دوران معاصر، درباره طول عمر امام زمان(عج) کتاب یا مقاله نوشتهاند، با بهرهگیری از آخرین دستاوردهای علوم زیستی و نظریههای جدیدی که درباره پیری و عوامل آن مطرح شده است، عمر طولانی را امری امکانپذیر و منطبق بر نظریههای علمی دانستهاند و بر همین اساس، عمر طولانی امام مهدی(عج) را بهصورت علمی، توجیه کردهاند.
شهید سید محمدباقر صدر در این زمینه مینویسد:
اگر ما آن نظر علمی را بپذیریم که میگوید ناتوانی و پیری، نتیجه نبرد و کشمکش با عوامل مشخص خارجی است، معنایش این میشود که از جنبه نظری، امکان دارد وقتی بافتهای تشکیلدهنده جسم انسان را از عوامل تأثیرگذار، دور نگه داریم، حیات طولانی شود و در نهایت بر پدیده پیری فایق آید.
اگر نظریه دیگر را بپذیریم که میگوید پیری یک قانون طبیعی برای سلولها و بافتهای زنده است، به این نتیجه میرسیم که آنها تخم نیستی را با خود حمل میکنند و زمانی به مرحله ناتوانی و پیری رسیده و در نهایت میمیرند، ولی ما میگوییم:
حتی اگر این نظریه را هم بپذیریم، معنایش این نیست که هرگز این قانون طبیعی انعطافپذیر نباشد، بلکه این قانون بر فرض ثبوت، قانون انعطافپذیری است؛ زیرا ما در زندگی خود میبینیم و دانشمندان در آزمایشگاههای علمی خود مشاهده میکنند که پیری یک پدیده فیزیولوژی است و وابسته به زمان نیست. گاهی زود فرامیرسد و گاهی با فاصله زمانی بیشتری آشکار میشود.
گاهی فردی بسیار مسن، نشانهای از پیری بر تن ندارد. به این موضوع، پزشکان هم اعتراف دارند، بلکه دانشمندان توانستهاند عملاً از انعطافپذیری این قانون که تصور میرود طبیعی باشد، بهره برده و عمر برخی حیوانات را صدها بار نسبت به عمر طبیعیشان بیشتر کنند و اینکار با ایجاد زمینهها و عواملی بوده است که کاربرد قانون پیری را به تأخیر میاندازد… .
درباره «عمر حضرت مهدی(عج) و در پاسخ به ابهامات، بایستی گفت طول عمر برای انسان، از نظر منطق و علم، امری ممکن است و علم تلاش میکند بهتدریج این امکان نظری را به امکان عملی تبدیل سازد. بنابراین جایی برای بعید شمردن تحقق این مسئله برای شخص امام زمان باقی نمیماند، جز این اعجاب که چگونه حضرت مهدی(عج) توانسته است بر علم پیشی گیرد و قبل از اینکه دست علم به سطح این تحول، یعنی امکان فعلی برسد، آن حضرت توانسته باشد امکان نظری را به امکان عملی تغییر دهد؟!
این همانند کسی است که در کشف داروی بیماری صرع و سرطان، بر علم پیشی گرفته باشد. اگر مشکل همین باشد که چگونه اسلام ـ اسلامی که عمر این رهبر را طراحی کرده است ـ در این زمینه بر حرکت علم پیشی گرفته و چنین تحولی را ایجاد کرده است، جوابش این است که این تنها موردی نیست که اسلام از کاروان علم پیشی گرفته است. آیا شریعت اسلام، در مجموع، سالهای سال بر حرکت علم و تحولات طبیعی فکر انسان پیشی نگرفت؟
آیا شریعت اسلام به طرح شعارهای زیربنایی درامور اجرایی نپرداخت، که انسانها پس از گذشت صدها سال، شایستگی رسیدن به آن را یافتند؟ آیا شریعت اسلام قوانینی حکیمانه نیاورده است که انسان تا زمان گذشته نزدیک، اسرار علل آن را نمیتوانست درک کند؟(۱۳)
سه ـ امکان عمر طولانی با اعجاز الهی
برخی نویسندگان برای اثبات امکان عمر طولانی امام مهدی(عج)، به قدرت بیپایان خدای تعالی در تحقق اراده خود استدلال کرده و این موضوع را یکی از مصداقهای اعجاز الهی دانستهاند. این استدلال، بر مقدمات زیر استوار است:
۱. براساس دلایل قطعی و تردیدناپذیر، تعداد پیشوایان معصوم از نسل پیامبراکرم صلی الله علیه و آله که جانشینان آن حضرت به شمار میروند، مشخص و معین است و هرگز از دوازده نفر تجاوز نخواهد کرد.
۲. با شهادت امام یازدهم، امام حسن عسکری علیه السلام ، استمرار سلسله ولایت، تنها با وجود امام مهدی(عج) امکانپذیر خواهد بود.
۳. امام مهدی علیه السلام ، تحققبخش وعده الهی، یعنی حاکمیت قسط و عدل و استقرار حکومت صالحان بر زمین است.
۴. با توجه به نکات یاد شده، برای استمرار سلسله امامت و تحقق وعده الهی در حاکمیت صالحان، لازم است که خداوند متعال براساس قدرت بیمنتهای خود، عمری طولانی به امام مهدی علیه السلام عطا کند تا آن حضرت بتواند در روز موعود و پس از فراهم شدن زمینههای لازم، قیام عدالتگستر خود را آغاز کند.
بیان شهید صدر در این زمینه چنین است:
… معجزه طول عمر، از نظر یک مسلمان که عقیده خود را از قرآن و سنت برگرفته است، دور از انتظار و منحصر به فرد نیست. مثلاً قانون طبیعت این است که جسمی که حرارت بیشتری دارد، در جسمی که حرارت کمتری دارد اثر میگذارد تا برسد به جایی که هر دو یکسان شوند. قاطعیت این قانون از قانون پیری هم بیشتر است، درحالیکه
میدانیم این قانون برای حفظ زندگی حضرت ابراهیم علیه السلام از تأثیر افتاد؛ زیرا تنها راه برای نگهداری او بود.
وقتی آن حضرت به آتش درافتاد، وحی آمد: «یا نارُ کونی بَرْداً و سَلاماً؛ ای آتش! بر ابراهیم، خنک و سلامت باش.» و ابراهیم، سالم، بدون هیچ گزندی از آتش بیرون آمد! و همچنین است دیگر قوانین طبیعی که برای شماری از پیامبران و حجتهای الهی در زمین از کار افتاد: دریا برای موسی شکافته شد؛ رومیان تصور کردند عیسی را دستگیر کردهاند. درحالیکه اشتباه میکردند؛ پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله درحالیکه گروه زیادی از قریش خانهاش را در محاصره داشتند و ساعتها در کمین او بودند از خانه بیرون آمد و از میان آنان گذشت، درحالیکه خداوند، وی را از دید آنها پنهان داشت.
در همه این نمونهها قانون طبیعت برای حمایت و حفاظت یک شخص از کار میافتد؛ زیرا حکمت الهی اقتضای زنده ماندن او را داشته است و قانون پیری هم میتواند در زمره یکی از [این] نمونهها باشد.(۱۴)
پی نوشت ها :
۱.ابراهیم شفیعی سروستانی ،معرفت امام زمان،ج۱،صص۵۲-۶۴.
۲.شیخ طوسی،کتاب الغیبه ،ص۱۰۸.
۳.کمال الدین و تمام النعمه ،ج۲،باب ۴۳،صص۵۳۳-۶۳۹.
۴.الفصول العشره فی الغیبه،مندرج در مؤتمرالعالمی لالفیة الشیخ المفید، ج۳،صص۹۱-۱۰۳.
۵.کتاب الغیبه ،صص۷۸-۸۷.
۶.همان،صص۲۵۸-۲۶۰.
۷.تورات،سفر پیدایش ،باب پنجم،بند ۵.
۸.محمد بن جریر طبری،تاریخ طبری،ج۱،صص ۸۱-۸۳.
۹.همان،ص۸۴.
۱۰.تورات،سفر پیدایش ،باب پنجم،بند ۵.
۱۱.علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی ،ج۲،ص۲۴۳.
۱۲.عیل محمد علی دخیل،الامام المهدی ،صص۱۴۶-۱۸۶.
۱۳.سید محمد باقر صدر،رهبری بر فراز قرون،صص۶۶-۶۹.
۱۴.همان،صص۷۳-۷۵.
منبع:نشریه گلبرگ،شماره ۱۲۱
صفحات: 1· 2