قبیح تر از گناه؛ در کلام امام روح الله
“عُجب” همانکه در یک کلام در مورد آن گفته می شود خود پسندی و بزرگ شمردن و فریفته شدن به اعمال و ویژگیهای شخصی، آفتی است که به خرمن عقاید و صفات و اعمال ظاهرا نیکوی انسان می زند و چیزی از آنها در توشه آخرتی فرد باقی نمی گذارد.
البته حضرت امام همان ابتدا تذکر می دهند که اشتباه نشود “مسرور شدن به آن (عمل) با تواضع و فروتنی کردن از برای خدای تعالی و شکر ذات مقدس حق کردن بر این توفیق و طلب زیاده کردن عجب نیست و ممدوح است” یعنی آنکه در عین آنکه همیشه خود و اعمالمان را ناقص و کم ببینیم و بدانیم ،آنچه بر آن موفقیم را نعمت و لطف خدا بدانیم و بتر سیم از آنکه او این نعمت را از ما دریغ کند.
جملاتی در این بخش از کتاب چهل حدیث است که درس بزرگی برای امثال ماست که خود را حزب اللهی و مذهبی می دانیم آنجا که ایشان می فرمایند:
“مرتبه اولی (از مراتب عجب) که از همه بالاتر و هلاکش بیشتر است ،حالی است که در انسان به واسطه شدت عجب پیدا شود که در قلب خود بر ولی نعمت خود و مال الملوک به ایمان یا خصال دیگرش منت گذارد،گمان کند که به واسطه ایمان او در مملکت حق وسعتی یا در دین خدا رونقی پیدا شد،یا به واسطه ترویج او از شریعت یا ارشاد و هدایت او یا امر به معروف و نهی از منکر او یا اجرای حدود یا محراب و منبرش به دین خدا رونقی بسزا داده یا به واسطه آمدن در جماعت مسلمین یا برپا کردن تعزیه حضرت ابی عبدالله الحسین علیه السلام رونقی در دیانت حاصل شد که به سبب آن بر خدا و بر سید مظلومان و بر رسول اکرم صلی الله علیه و آله منت دارد،هر چند اظهار این معنی نکند در دلش منت می گذارد و از همین باب است منت گذاری بر بندگان خدا در امور دینیه.”
امام می فرمایند نشانه این عجب این است که فرد در دل خود را از اولیای الهی و بهترین ها بشمارد هرچند در ظاهر از روی ریا شکسته نفسی کند و یا اینکه خود را به واسطه اعمالش در دنیا و آخرت از خدا طلبکار بداند و حال آنکه اگر خدا با عدلش با بشر رفتار کند احدی نجات نمی یابد؛نشانه دیگر و مرتبه بعد آنکه خود را از دیگران ممتاز میداند و در اعمال خوب دیگران خدشه می کند و اعمال بد خود را توجیه می نماید.
حضرت امام می فرمایند اینچنین شخصی یک وقت که چشم دنیایی ملکی او بسته شد و سلطان برزخ و قیامت طلوع کرد ببیند حال اهل معاصی کبیره از او بهتر است ،آنها را خداوند مستغرق بحار رحمت خود فرموده به واسطه ندامتی که داشتند یا اعتمادی که به فضل الهی داشتند و این بیچاره چون خود را مستقل (ونه مستظل!)دیده بود و در باطن ذاتش از فضل حق بی نیاز شمرده بود با عدل با او رفتار کرده و سر از عذاب الیم و خلود در جحیم در می آورد.
حضرت صادق علیه السلام می فرمایند: شیطان گوید: اگر در سه چیز چیره گردم به پسر آدم باکی ندارم زیرا هرچه بکند، از او قبول نشود؛ وقتی که بسیار شمارد عمل خود را و فراموش کند گناه خود را و راه یابد در او عجب.
حقیقتا عجب و خودپسندی و بهتر دانستن خود از دیگران مخالف روح بندگی و نگاه توحیدی است و سرچشمه بسیاری از انحرافات بعدی انسان است پس خدایا “تو کلمه مبارکه توحید را به قلوب قاسیه مکدره ما وارد کن ،ما اهل حجاب و ظلمتیم و اهل شرک و نفاق،ما خود خواه و خود پسندیم،تو حب نفس و حب دنیا را از دل ما بیرون کن ؛تو ما را خدا خواه و خدا پرست کن؛انک علی کل شیئ قدیر".
صفحات: 1· 2