ما ملت گریه سیاسی هستیم/ عزاداری را به شکل سنتی ادامه دهید
محرّم و صفر است که اسلام را نگه داشته است. فداکارى سید الشهدا- سلام اللَّه علیه- است که اسلام را براى ما زنده نگه داشته است؛ زنده نگه داشتن عاشورا با همان وضع سنتى خودش از طرف روحانیون، از طرف خطبا، با همان وضع سابق و از طرف تودههاى مردم با همان ترتیب سابق که دستجات معظم و منظم، دستجات عزادارى به عنوان عزادارى راه میافتاد. باید بدانید که اگر بخواهید نهضت شما محفوظ بماند، باید این سنتها را حفظ کنید. البته اگر یک چیزهاى ناروایى بوده است سابق و دست اشخاص بی اطلاع از مسایل اسلام بوده، آنها باید یک قدرى تصفیه بشود، لکن عزادارى به همان قوّت خودش باید باقى بماند و گویندگان پس از اینکه مسایل روز را گفتند، روضه را همانطور که سابق میخواندند و مرثیه را همانطور که سابق میخواندند، بخوانند و مردم را مهیا کنند براى فداکارى (3).
حتى یک قطره اشک
آن مطلبى را که راجع به آقایان خطبا عرض میکنم این است که عمق این کارى را که شما دارید و عمق ارزش مجلسهاى عزادارى، کم معلوم شده است و شاید پیش بعضى هیچ معلوم نشده است. اینکه در روایات ما براى یک قطره اشک براى مظلوم کربلا آنقدر ارزش قائلند، حتى براى تباکى- به صورت گریه درآمدن- ارزش قائلند، نه از باب این است که سید مظلومان احتیاج به این کار دارد و نه آن است که فقط براى ثواب بردن شما و مستمعین شما باشد. گرچه همه ثوابها هست، لکن چرا این ثواب براى این مجالس عزا آنقدر عظیم قرار داده شده است، و چرا خداوند تبارک و تعالى براى اشک و حتى یک قطره اشک و حتى تباکى آنقدر ثواب داده است؟ کم کم مساله از دید سیاسیاش معلوم میشود و ان شاء اللَّه بعدها بیشتر معلوم میشود. اینکه براى عزادارى، براى مجالس عزا، براى نوحه خوانى، براى اینها، اینهمه ثواب داده شده است، علاوه بر آن امور عبادیش و روحانیش، یک مساله مهم سیاسى در کار بوده است. آن روزى که این روایات صادر شده است، روزى بوده است که این فرقه ناجیه مبتلا بودند به حکومت اموى و بیشتر عباسى و یک جمعیت بسیار کمى، یک اقلیت کمى در مقابل قدرتهاى بزرگ در آن وقت، براى سازمان دادن به فعالیت سیاسى این اقلیت، یک راهى درست کردند که این راه، خودش سازمانده است و آن، نقل از منابع وحى [است] به اینکه براى این مجالس اینقدر عظمت است و براى این اشکها آنقدر در دور و برِ این اشکها و عزاداریها، شیعیان با اقلیت آنوقت اجتماع میکردند و شاید بسیارى از آنها هم نمیدانستند مطلب چه هست، ولى مطلب، سازماندهى به یک گروه اقلیت در مقابل آن اکثریتها [بود]. و در طول تاریخ، این مجالس عزا که یک سازماندهى سرتاسرى [در] کشورها است، کشورهاى اسلامى است و در ایران که مهد تشیع و اسلام و شیعه است، در مقابل حکومتهایى که پیش میآمدند و بناى بر این داشتند که اساس اسلام را از بین ببرند، اساس روحانیت را از بین ببرند، آن چیزى که در مقابل آنها، آنها را میترساند، این مجالس عزا و این دستجات بود (4).
ملت حماسه
هیچ قدرتى نمیتواند این ملتى که از همه جوانب به او هجوم شده است و از همه قدرتهاى بزرگ براى او توطئه چیدهاند، این توطئهها را خنثى کند، الّا همین مجالس عزا. در این مجالس عزا و سوگوارى و نوحه سرایى براى سید مظلومان و اظهار مظلومیت؛ یک کسى که براى خدا و براى رضاى او جان خودش و دوستان و اولاد خودش را فدا کرده است، اینطور ساخته جوانانى را که میروند در جبههها و شهادت را میخواهند و افتخار به شهادت میکنند و اگر شهادت نصیبشان نشود متأثر میشوند و آنطور مادران را میسازد که جوانهاى خودشان را از دست میدهند و باز میگویند باز هم یکى دو تا داریم. این مجالس عزاى سیدالشهداست و مجالس دعا و دعاى کمیل و سایر ادعیه است که میسازد این جمعیت را اینطور، و اساس را اسلام از اول بنا کرده است به طورى که با همین ایده و با همین برنامه به پیش برود. و چنانچه، واقعاً بفهمند و بفهمانند که مساله چه هست و این عزادارى براى چه هست و این گریه براى چه اینقدر ارج پیدا کرده و اجر پیش خدا دارد، آن وقت ما را «ملت گریه» نمیگویند، ما را «ملت حماسه» میخوانند. اگر بفهمند آنها که حضرت سجاد- سلام اللَّه علیه- که همه چیزش را در کربلا از دست داد و در یک حکومتى بود که قدرت بر همه چیز داشت، این ادعیه اى که از او باقى مانده است، چه کرده است و چطور میتواند تجهیز بکند، به ما نمیگفتند که ادعیه براى چیست؟ (5).
بعد سیاسی عزاداری
ملت ما قدر این مجالس را بدانند، مجالسى است که زنده نگه میدارد ملتها را. در ایام عاشورا زیاد و زیادتر و در سایر ایام هم غیر این ایام متبرکه، هفته ها هست و جنبش هاى این طورى هست. اگر بُعد سیاسى اینها را اینها بفهمند، همان غربزده ها هم مجلس بپا میکنند و عزادارى میکنند، چنانچه ملت را بخواهند و کشور خودشان را بخواهند. من امیدوارم که هرچه بیشتر و هرچه بهتر این مجالس بر پا باشد. و از خطباى بزرگ تا آن نوحه خوان در این تأثیر دارد. آن که ایستاده پاى منبر چند شعر میگوید و چند شعر میخواند با آن که در منبر است و خطیب است، اینها هر دو در این مسئله تأثیر دارند؛ تأثیر طبیعى دارند(6).
غفلت نکنید
از مراسم عزادارى ائمه اطهار و بویژه سید مظلومان و سرور شهیدان، حضرت ابى عبداللَّه الحسین- صلوات وافر الهى و انبیا و ملائکة اللَّه و صلحا بر روح بزرگ حماسى او باد- هیچ گاه غفلت نکنند. و بدانند آنچه دستور ائمه- علیهم السلام- براى بزرگداشت این حماسه تاریخى اسلام است و آنچه لعن و نفرین بر ستمگران آل بیت است، تمام فریاد قهرمانانه ملت ها است بر سردمداران ستم پیشه در طول تاریخ الى الابد. و میدانید که لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنى امیه- لعنة اللَّه علیهم- با آنکه آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریاد ستم شکن است.
و لازم است در نوحه ها و اشعار مرثیه و اشعار ثناى از ائمه حق- علیهم سلام اللَّه- بهطور کوبنده فجایع و ستمگریهاى ستمگران هر عصر و مصر یادآورى شود(7).
1- صحیفه امام، ج10، ص: 315
2- صحیفه امام، ج13، ص: 327
3- صحیفه امام، ج15، ص: 331
4- صحیفه امام، ج16، ص: 343
5- صحیفه امام، ج16، ص: 346
6- صحیفه امام، ج16، ص: 347
7- صحیفه امام، ج17، ص: 58
8- صحیفه امام، ج21، ص: 400
صفحات: 1· 2