نجوای غربت علی(ع) در فراق زهرای اطهر
+من یاد او را به وسیله روزهاى عزت قطع نمودم ، و هر عزیزى در اینجا ذلیل و خوار خواهد شد.
+مرضهاى دنیا را براى خود فراوان مى بینم ، صاحب آن امراض تا موقع مردن علیل خواهد بود.
+ من مشتاق آن کسى هستم که او را دوست مى دارم ، آیا به سوى آن کس که او را دوست دارم راهى هست ؟
+ خانه مرا دور کرده است ، ولى در عین حال آن شخص که قبل از من از فراق مرده است نیکو بود.
+گوینده اى در داستانها راجع به جدایى مثلى زده و من آن را در روز کوچ نمودن زیاد مثل مى زنم .
+ حقا که از دست دادن من فاطمه را بعد از احمد صلى الله علیه و آله دلیلى است بر اینکه هیچ دوستى دائمى نخواهد بود.
+ بعد از نایافتن آنان زندگى در اینجا چگونه خواهد بود، به جان تو سوگند این مطلبى است که راهى به سوى آن نخواهد بود.
+به زودى از یادنمودن من اعراض مى شود و دوستى فراموش مى گردد، و بعد از من دوستى براى دوست نظیر من ظاهر خواهد شد.
+ شخص ملول و آن کسى که چون من غایب شوم وى را راضى کند دوست من نخواهد بود.
+ ولى دوست من آن است که وصال او دائمى باشد، قلب او مرا حفظ کند و براى کارهاى من دخیل باشد.
+ هنگامى که یک روز از فوت بگذرد یقینا گریه افراد گریه کننده قلیل خواهد شد.
+اراده جوانمرد آن است که دوست نمیرد، در حالى که راهى به سوى آنچه که مى خواهد وجود ندارد.
+ مصیبت مال و مفقودشدن آن بزرگ نخواهد بود ولى مصیبت اشخاص بزرگوار بزرگ است .
+ براى این جهت است که پهلو و پیکرم موافق آرام گرفتن در خوابگاهى نیست ، و در دل من از حرارت فراق تشنگى جایگزین است .
و نیز به هنگام رحلت حضرت زهرا مى فرماید:
دوستى که نظیر او دوستى نخواهد بود، و در قالب من غیر از او بهره اى وجود ندارد.
دوستى که از پیش چشم و جسم من غایب شد، ولى از قلب من غایب نخواهد بود.
و خطاب به حضرت زهرا بعد از فوت او مى فرماید:
مرا چه شده که بر روى قبرها توقف مى نمایم ، و بر قبر دوست سلام مى کنم ولى او جواب سلام مرا نمى دهد.
اى دوست تو را چه شده که جواب سلام ما را نمى دهى ، آیا بعد از من دوستى دوستان را فراموش کردى .
جواب از زبان حضرت زهرا:
دوست در جواب گفت : من چگونه جواب شما را بگویم ، در صورتى که رهین سنگهاى فراوان و خاک قرار گرفتم .
حقا که خاک اعضاى نیکوى بدنم را خورد و من شما را فراموش کردم و از نظر اهل خانه و همسالهایم ناپدید شدم .
از من بر شما باد که رشته دوستى و محبت من و شما با بازماندگانم قطع شد.
صفحات: 1· 2