نماز خواندن ابوبکر به جای پیامبر(ص)
در نقل دیگری گفتهاند: «رسول خدا صلى اللّه علیه وآله در حال بیمارى از منزل خارج و وارد مسجد شد [دقت شود که مسجد و منزل یک جا بود]. دید ابوبكر ایستاده و مردم به او اقتدا كردهاند. وقتى ابوبكر متوجّه شد عقب رفت. رسول خدا صلى اللّه علیه وآله به او اشاره كرد كه همان جا بمان; سپس رسول خدا صلى اللّه علیه و آله كنار ابوبكر نشست. ابوبكر نمازش را با اقتدا به پیامبر خواند، در حالى كه مردم به ابوبكر اقتدا كرده بودند.» (الموطّأ: 1 / 136، كتاب نماز جماعت، حدیث 18)
یعنی ابوبکر همزمان هم مأموم شده بود و هم امام جماعت؟! آیا در احکام اسلامی و تاریخ اسلام چنین نمازی شنیده یا دیده شده است - آن هم در حضور شخص پیامبر اکرم (ص)؟!
ب - جالب آن که این قصهپردازیها با اقوال مندرج در متون معتبر خود آنها (اهل سنّت) منافات دارد؛ مانند:
«پیامبر مریض شد و مردم پشت سر او در حالی که نشسته بود ، نماز میخواندند و ابوبکر تکبیر میگفت و تکبیر پیامبر را به مردم میرسانید» (سنن ابن ماجه، محمد قزوینی ابن ما جه ، ج 1، ص 393) و نیز (صحیح مسلم به شرح نووی، جزء 6 - 4 ، ص 141)
حتی در تاریخ اهل سنت تصریح شده که در موقفی دیگر که ابوبکر به امامت جماعت ایستاده بود، پیامبر اعظم (ص) سریع خود را رساند، او را عقب راند و خود به امامت ایستاد.
بخاری محدّث مشهور جهان تسنن، در صحیح خود نقل میكند: «روزی پیامبر به سوی قبیلة بنی عمرو بن عوف رفته بود. وقت نماز فرا رسید، ابوبكر (ص) به جای پیامبر ایستاد، و امامت در نماز را به عهده گرفت. وقتی پیامبر به مسجد آمد و مشاهده كرد كه نماز شروع شده است، ناچار شد كه صفهای جماعت را بشكافد، و در محراب بایستد و پیشوایی در نماز را به عهده بگیرد و ابوبكر عقبتر برود و در صف بعدی بایستد.» (صحيح بخاری، ج2/ ص25)
ج - هر چند اگر پیامبر اکرم (ص) شخصاً ابوبکر یا هر کس دیگری را برای اقامه نماز میفرستادند [که نفرستادند]، هیچ دلیلی بر حقانیت وی بر ولایت، امامت و خلافت نبود. چنان که همگان نقل میکنند که ایشان فرمودند: حالم مساعد نیست، یک نفر از خود مردم به امامت بایستد. پس هر کسی میایستاد دال بر حقانیت او بر ولایت و امامت نبود.
ولایت، امامت و خلافت مقولهای است که به وحی تبیین شده، به عقل به اثبات میرسد و مصداق یا مصادیق آن نیز از سوی خدا تعیین و از سوی رسول اکرم (ص) به مردم ابلاغ میشود، چنان چه در غدیر خم شد و از ابوبکر و عمر و بقیه نیز مبنی بر فهم و قبول آن بعیت گرفته شد.
د - آیا اینان از خود نمیپرسند که اگر پیامبر اکرم (ص) شخصاً ابوبکر را برای امامت جماعت به مسجد فرستاده بودند، یا اگر فرموده بودند یکی از خودشان به امامت بایستد، پس چرا تا شنیدند ابوبکر ایستاده، با آن حالی که نمیتوانستند راه بروند، خود را به مسجد رساندند؟!
واقعیت موضوع اینگونه است (اقوال مشترک):
شیخ مفيد در ارشاد چنین روايت مىكند: هنگامى كه پيامبر صلی الله و علیه وآله را براى نماز خواستند، فرمود: يكى از خود مردم با ايشان نماز بگزارد، زيرا من حالم مساعد نيست. عايشه گفت به ابوبكر بگویيد، و حفصه گفت به عمر بگویيد. پيامبر (صلی الله و علیه وآله) به آن دو فرمود:
دست برداريد شما همانند زنانی هستید كه با يوسف چنان كردند. و خود براى انجام نماز برخاست؛ ولى از ضعف نمىتوانست به تنهایى بر زمين بايستد. از اين رو دستهای مبارکش را على علیه السلام و فضل بن عباس گرفته و بر آن دو تكيه فرمود، و در حالی كه پاهايش بروى زمين كشيده مىشد به سوى مسجد رفت. چون وارد شد ابو بكر را ديد كه به سوى محراب رفته، به او اشاره فرمود كه از آنجا كنار برود. ابوبكر كنار رفت و پيامبر خود به جاى او ايستاد. تكبير گفت و نمازى را كه ابو بكر آغاز كرده بود از نو آغاز نمود و به ادامه دادن آن چه از آن گذشته بود اكتفا نكرد.
پس این نقل با آن چه در کتب معتبر اهل سنّت آمده مشترک است.
منبع: http://www.x-shobhe.com
صفحات: 1· 2