نگاهى به آموزه هاى تربیتى در زندگى حضرت خدیجه علیهاالسلام
پیامبر اكرم در مورد همسر گرامى خویش مىفرماید: «خدیجه زنى بود كه چون همه از من روى مىگردانیدند او به من روى مىكرد و چون همه از من مىگریختند، به من محبت و مهربانى مىكرد و چون همه دعوت مرا تكذیب مىكردند به من ایمان مىآورد و مرا تصدیق مىكرد. در مشكلات زندگى مرا یارى مىداد و با مال خود كمك مىكرد و غم از دلم مىزدود.»
پیامبر اكرم پیكر پاك او را در حجون با دستهاى خویش به قبر گذاشت و از شدت حزن و اندوه سال وفات او را كه با فاصله اندكى از رحلت ابوطالب علیه السلام رخ داده بود، عام الحزن (سال اندوه) نامید. امیرالمؤمنین على علیه السلام به پاس خدمات آن دو بزرگوار به جهان اسلام اشعارى جانسوز سروده و در بخشى از آن حزن و ماتم قلبى خویش را بیان داشته است:
اعینى جودا بارك الله فیكما على هالكین لا ترى لهما مثلا
على سید البطحاء وابن رئیسها و سیدة النسوان اول من صلى
مهذبة قد طیب الله خیمها مباركة والله ساق لها الفضلا
فبت اقاسى منهما الهم والثكلا مصابهما ادجى الى الجو والهواء (1)
«اى چشمان من! احسنت بر شما، [اشك بریزید] در فراق آن دو بزرگوارى كه نظیر ندارند. بر سرور سرزمین بطحاء و فرزند رئیس آن و بر بانوى بانوان كه نخستین نمازگزار بود. (آن بانوى) پاكدامنى كه خداوند خصلتهاى او را پاكیزه كرده است. (بانوى) مباركى كه خداوند برترى را به سوى او رانده است .
مصیبت این دو عزیز فضا را بر من تیره و تار ساخته و [از این پس] شبها را در اندوه و حزن این دو سر مىكنم.»
در این نوشتار بر آن شدیم كه نقش این بانوى خجسته را در گسترش آموزههاى مكتب تربیتى اسلام مورد توجه قرار داده و مواردى قابل توجه از آن را به خوانندگان گرامى تقدیم داریم. به امید این كه بتوانیم از این شخصیت برجسته و بانوى نمونه در جهان اسلام درسها آموخته و با شناخت فضائل و مناقب آن بزرگوار، از او به عنوان اسوه و الگوى تربیتى پیروى كنیم .
1- فضائل اخلاقى و علمى
مطالعه تاریخ زندگى حضرت خدیجه علیهاالسلام نشان مىدهد كه او هم در دوران جاهلیت و هم بعد از بعثت خاتم الانبیاء داراى فضائل اخلاقى و كمالات معنوى بوده است. او در جامعه خود به عنوان یك الگوى زن برتر، تاثیر بسزایى در گسترش صفات نیك انسانى داشته است. سخاوت، كرامت، ایثار و فداكارى، عفت و پاكدامنى، دوراندیشى و درایت و توجه به مستمندان، عطوفت و مهربانى و صبر و استقامت، از جمله فضیلتهاى پسندیده ایست كه صفحات تاریخ این زن نمونه را نشان مىدهد .
به همین جهت آن بانوى یگانه در میان زنان رسول خدا شرایط هم كفو بودن را احراز نمود و یك همتاى واقعى براى حضرت محمد صلى الله علیه و آله بود. عدم ازدواج مجدد پیامبر اكرم در زمان حیات خدیجه كبرى علیهاالسلام نشانگر جاذبههاى معنوى و فضائل اخلاقى بىشمار در وجود آن حضرت است، كه بدون تردید برخوردارى از آن صفات نقش مهم و اساسى در زندگى رسول خدا داشته است. به همین جهت پیامبر این بانوى تربیتیافته را از برترین زنان بهشتى شمرده و مىفرماید: «افضل نساء اهل الجنة خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیة بنت مزاحم امراة فرعون (2)؛ بهترین زنان اهل بهشت عبارتند از: خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد و مریم دختر عمران و آسیه دختر مزاحم [یعنى] زن فرعون.»
مشركان با سخنان توهین آمیز و اعمال وقیحانهاى پیامبر اكرم را ناراحت مىكردند و از این ناحیه مشكلات فراوانى پیش روى پیامبر اكرم بود، اما همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه علیهاالسلام جبران مىشد. او شخص پیامبر و مشكلات آن حضرت را آگاهانه درك مىكرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىكرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانید .
وفادارى این بانوى آسمانى در راه رسیدن به اهداف والاى همسر خویش، مورد توجه سیرهنویسان و محققان قرار گرفته است. او از اولین لحظات بعثت، به رسول خدا ایمان آورد و تا آخرین لحظات بر ایمان خود پاى فشرد و لحظهاى شك و تردید به دل راه نداد .
گذشته از فضائل اخلاقى، او از كمالات علمى نیز برخوردار بود. تاریخ گواهى مىدهد كه خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درایت و زیركى بر تمام زنان حتى بسیارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراین او داراى تمام كمالات و امتیازهایى بود كه یك زن مىتواند داشته باشد .
با توجه به نكات یاد شده، خدیجه به عنوان اولین بانوى مسلمان در ترویج فرهنگ اسلامى و الگوهاى یك زن مسلمان و با كمال، نقش والاى خود را ایفا كرده است و بانوان بسیارى از تربیت عملى وى درسها آموختهاند. اهمیت فضائل اخلاقى و كمالات انسانى در وجود این بانوى با فضیلت آنگاه به اوج خود مىرسد كه نگاهى به وضع زن در ایام جاهلیت و قبل از بعثت پیامبر اكرم بیندازیم .
زن در آن روز نه تنها از حقوق خود محروم بود و با رقت آورترین وضع زندگى مىكرد، بلكه به عنوان مایه ننگ و عار و موجودى شوم زنده به گور مىشد. خدیجه در چنین عصرى اثبات نمود كه یك زن نه تنها حق حیات دارد و باید حقوق مسلم خود را طلب نماید، بلكه مىتواند با اعمال شایسته و تلاش و كوشش، به مرحلهاى برسد كه خداوند متعال به او سلام برساند؛ همچنان كه امام باقر علیه السلام از پیامبر اكرم نقل مىكند: شبى كه در معراج بودم، به هنگام بازگشت از سفر معراج به جبرئیل گفتم: اى جبرئیل! آیا خواستهاى از من دارى؟ گفت: خواهش من این است كه از طرف خداوند و من، به خدیجه سلام برسانى. (3)
حضرت <span style=’background-color:yellow’>خدیجه</span>
2- پرورش فرزندان صالح
بدون تردید، مادر به عنوان مؤثرترین عامل محیطى و وراثتى در پرورش و رشد شخصیت كودك نقش به سزایى دارد. حضرت خدیجه علاوه بر این كه به نص قرآن مادر روحانى همه مؤمنین است، به عنوان مادرى شایسته و با ایمان در دامن خویش، فرزندان نیك و صالحى براى رسول خدا تربیت نمود. وى شش فرزند براى پیامبر به دنیا آورد و در دامن پر مهر خویش پرورش داد كه در میان آنها حضرت فاطمه علیهاالسلام از رتبه خاصى برخوردار است. دخترى كه رهبرى اسلام بعد از پیامبر اكرم و حضرت على علیه السلام از نسل او پدید آمد و ادامه یافت .
این دختر با مادرش آنچنان ارتباط تنگاتنگ داشت كه هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیهاالسلام كه در حدود پنج سال داشت شدیدا بىتابى مىكرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخید و مىگفت: « پدر جان! مادرم كجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند مىفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خدیجه در خانههاى بهشتى با آسیه و مریم زندگى مىكند. (4)
این دختر پاكیزه، هنگام رحلت مادر وقتى احساس كرد كه حضرت خدیجه شدیدا در فراق او و پدر ارجمندش ناراحت است و نگران تنهایى و بىیاورى حضرت محمد صلى الله علیه و آله مىباشد، به مادرش دلدارى داده و گفت: «یا اماه! لاتحزنى ولا ترهبى فان الله مع ابى (5)؛ مادر جان! اندوهگین و مضطرب نباش، زیرا خداوند یار و یاور پدرم مىباشد.»
امامان معصوم علیهم السلام نیز همیشه به وجود چنین مادرى افتخار مىكردند؛ همچنان كه حضرت مجتبى علیه السلام هنگامى كه با معاویه مناظره مىكرد، در مورد یكى از علل انحراف معاویه از محور حق و انحطاط اخلاقى وى و سعادت و خوشبختى خود به نقش مادر در تربیت افراد اشاره كرده و فرمود: معاویه! چون مادر تو «هند» و مادربزرگت «نثیله» مىباشد [و در دامن چنین زن پست و فرومایهاى پرورش یافتهاى] این گونه اعمال زشت از تو سر مىزند و سعادت ما خانواده در اثر تربیت در دامن مادرانى پاك و پارسا همچون خدیجه علیهاالسلام و فاطمه علیهاالسلام مىباشد. (6)
هنگام رحلت حضرت خدیجه، فاطمه علیهاالسلام كه در حدود پنج سال داشت شدیدا بىتابى مىكرد و به دور پدر بزرگوارش مىچرخید و مىگفت: « پدر جان! مادرم كجاست؟» حضرت جبرئیل نازل شد و فرمود: یا رسول الله! خداوند مىفرماید: سلام ما را به فاطمه برسان و به او اطلاع بده كه مادرش خدیجه در خانههاى بهشتى با آسیه و مریم زندگى مىكند.
امام حسین علیه السلام در روز عاشورا براى معرفى خویش و آگاه كردن دلهاى بیدار، به مادرش فاطمه علیهاالسلام و مادربزرگ شایسته و فداكارش حضرت خدیجه اشاره نموده و فرمود: « شما را به خدا قسم مىدهم! آیا مىدانید كه مادر من «فاطمه زهرا» دختر محمد است؟! گفتند: آرى [ … فرمود: ] شما را به خدا قسم مىدهم! آیا مىدانید كه مادربزرگ من خدیجه دختر خویلد، نخستین زنى است كه اسلام را پذیرفت؟! گفتند: آرى.» (7)
حضرت خدیجه علاوه بر این كه در دامان پر مهر و عطوفت خویش فرزندان پیامبر را پرورش داد، فرزندان شایستهاى را نیز قبل از ازدواج با پیامبر تربیت كرده بود كه از جمله آنها هند بن ابى هاله مىباشد . او (هند) در مدت سه شبانه روزى كه پیامبر اكرم در هنگام هجرت در غار ثور مخفى شده بود، به همراه على علیه السلام دور از چشم مشركان مكه محرمانه به پیامبر صلى الله علیه و آله آذوقه مىبرد و برمىگشت. وى مردى بزرگوار، شریف، فصیح و محدث بود و از شوهر دیگر خدیجه به نام ابى هالة بن زرارة تمیمى متولد شده بود. (8)
هند پسر خدیجه همان كسى است كه امام حسن علیه السلام به عنوان دایى خود از وى نام مىبرد. وى اوصاف و شمایل رسول خدا را براى امام مجتبى علیه السلام توصیف مىكرد و بسیار مورد علاقه پیامبر اكرم بود. او بتهاى مشركان را مىشكست (9) و در جنگ جمل در ركاب حضرت على علیهالسلام به شهادت رسید. (10) و (11)
3- توجه به نیازهاى عاطفى و خواستههاى فرزندان
مهرورزى و محبت به كودكان و رفع نیازهاى معنوى و عاطفى فرزندان، یكى دیگر از اصول تربیتى اسلام مىباشد. حضرت خدیجه به عنوان یك مادر دلسوز و مربى آگاه در این مورد حساسیت ویژهاى داشت . ماجراى زیر بیانگر این ویژگى حضرت خدیجه مىباشد .
در ایام بیمارى خدیجه كه به مرگ وى انجامید، روزى اسماء بنت عمیس به عیادتش آمد، او خدیجه را گریان و ناراحت مشاهده كرد و به او دلدارى داده و گفت: تو از بهترین زنان عالم محسوب مىشوى، تو تمام اموالت را در راه خداوند بخشیدى، تو همسر رسول گرامى اسلام هستى و بارها تو را به بهشت بشارت داده است. با این همه چرا گریان و نگران هستى؟
حضرت <span style=’background-color:yellow’>خدیجه</span>
خدیجه علیهاالسلام فرمود: اسماء! من در فكر این هستم كه دختر هنگام ازدواج نیاز به مادر دارد تا نگرانىها و اسرارش را به مادر بگوید و خواستههایش را به عنوان محرم اسرار مطرح نماید، فاطمه كوچك است، مىترسم كسى نباشد كه متكفل كارهاى وى در هنگام عروسى شود و برایش مادرى كند .
اسماء بنت عمیس گفت: اى بانوى من! نگران نباش من با تو عهد مىكنم كه اگر تا آن موقع زنده ماندم به جاى تو براى فاطمه مادرى كنم و نیازهاى روحى و عاطفى وى را برطرف نمایم .
بعد از وفات خدیجه علیهاالسلام هنگامى كه شب ازدواج حضرت فاطمه علیهاالسلام فرا رسید، پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود: همه زنها از اتاق عروس خارج شوند و كسى در آنجا باقى نماند. همه رفتند، اما پیامبر اكرم متوجه شد كه هنوز اسماء بنت عمیس در اتاق باقى مانده است. فرمود: آیا نگفتم همه زنان بیرون روند؟ اسماء گفت: چرا یا رسولالله من شنیدم و قصد مخالفت با فرمایش شما را نداشتم، ولى عهد من با خدیجه مرا بر آن داشت كه در اینجا بمانم؛ چون با خدیجه پیمان بستهام كه در چنین شبى براى فاطمه مادرى كنم. (12)
حضرت رسول اكرم با شنیدن این سخن به گریه در آمد و فرمود: تو را به خدا سوگند براى این كار ایستادهاى؟ اسماء عرض كرد: آرى. پیامبر دست به دعا برداشته و براى اسماء بنت عمیس دعا كرد. (13)
حضرت خدیجه گذشته از فضائل اخلاقى، از كمالات علمى نیز برخوردار بود. تاریخ گواهى مىدهد كه خدیجه در مورد دانش عصر خود اطلاعات فراوانى داشت و از كتابهاى آسمانى آگاه و از نظر عقل و درایت و زیركى بر تمام زنان حتى بسیارى از مردان معاصر برترى داشت. بنابراین او داراى تمام كمالات و امتیازهایى بود كه یك زن مىتواند داشته باشد .
همچنین حضرت خدیجه در مورد آینده دختر خردسال خویش خطاب به پیامبر اكرم دغدغههایى را به این ترتیب بیان نمود: یا رسولالله! این دختر من - با اشاره به حضرت فاطمه علیهاالسلام - بعد از من غریب و تنها خواهد شد. مبادا كسى از زنان قریش او را آزار برساند، مبادا كسى به صورتش سیلى بزند، مبادا كسى صداى خود را بر روى او بلند كند، مبادا كسى با او رفتارى تند و خشن داشته باشد. (14)
4- رعایت آیین شوهردارى
یكى از برنامههاى تربیتى اسلام، آموزش آیین شوهردارى به بانوان مىباشد . اگر به آمار اختلافات خانوادگى و طلاق و ناهنجارىهاى خانوادهها توجه شود، بخش قابل توجهى از این مشكلات به رفتارهاى بانوان و زنان و دختران جوان بر مىگردد و این همه، به خاطر ناآگاهى و عدم توجه به حقوق شوهران، رعایت نكردن آداب معاشرت، عدم آگاهى از اصول شوهردارى در اسلام است. حضرت خدیجه علیهاالسلام در ترویج آیین شوهردارى اسلامى و رعایت حقوق همسر، نهایت تلاش را به عمل مىآورد .
حضرت خدیجه علیهاالسلام با شیوههاى مختلفى فضاى خانواده را آرام نگاه داشته و امنیت روحى و روانى را براى شوهر و فرزندان برقرار و زمینه را براى رشد فضائل اخلاقى فراهم مىآورد. در اینجا به برخى از روشهاى تكریم شوهر و همسردارى حضرت خدیجه اشاره مىكنیم:
الف) ابراز محبت:
حضرت خدیجه در فرصتهاى مناسب به همسر گرامى خویش ابراز علاقه و محبت مىكرد . او در قالب اشعارى زیبا درباره پیامبر اكرم، مكنونات قلبى خویش را چنین ابراز مىدارد:
فلو اننى امشیت فى كل نعمة و دامت لى الدنیا و ملك الاكاسرة
فما سویت عندى جناح بعوضة اذا لم یكن عینى لعینك ناظرة (15)
«اگر تمام نعمتهاى دنیا و سلطنتهاى پادشاهان را داشته باشم و ملك آنها همیشه از آن من باشد، به نظر من به اندازه بال پشهاى ارزش ندارد زمانى كه چشم من به چشم تو نیفتد.»
ب) طرح غیرمستقیم خواستهها
بدون شك هر زنى از شوهر خویش انتظارات و توقعاتى دارد. این درخواستهاى معقول زن، اگر در محیطى محبتآمیز و همراه با حفظ حریمهاى اخلاقى باشد، امرى پسندیدهتر و جذاب خواهد بود . اگر این خواستهها به صورت غیرمستقیم انجام گیرد، در تحكیم روابط خانوادگى و افزایش محبت تاثیرى فوق العاده خواهد داشت. حضرت خدیجه علیهاالسلام خدمات زیادى را در خانه پیامبر اكرم انجام داده و صدمات فراوانى متحمل شده بود، از این رو به صورت طبیعى مىتوانست انتظارات و توقعاتى را نیز از آن حضرت داشته باشد، اما او هیچگاه خواستههاى شخصى خویش را به صورت مستقیم بیان نمىكرد بلكه سعى مىكرد آنها را به عنوان یك پیشنهاد و یا خواهش غیر مهم و در كمال ادب و احترام مطرح نماید.
حضرت خدیجه در آستانه وفات خویش هنگامى كه وصیتهاى خود را بیان مىكرد، آنها را در قالب یك گفت و گوى صمیمانه و محبتآمیز مطرح نمود . وى خطاب به پیامبر اكرم عرض كرد: «یا رسول الله! چند وصیت دارم، البته من در حق تو كوتاهى كردم، مرا عفو كن .
حضرت <span style=’background-color:yellow’>خدیجه</span>
پیامبر صلى الله علیه و آله فرمود: هرگز از تو تقصیرى مشاهده نكردم. تو نهایت درجه تلاش خود را به كار گرفتى و در خانه من زحمات و مشكلات زیادى را متحمل شدى و تمام دارایى خود را در راه خدا مصرف كردى. حضرت خدیجه علیهاالسلام عرض كرد: یا رسول الله! مىخواهم خواستهاى را توسط دخترم فاطمه به شما برسانم و شرم دارم آن را مستقیما بازگو نمایم .
پیامبر از منزل خدیجه بیرون رفت. آنگاه خدیجه دخترش فاطمه را صدا كرد و به او گفت: عزیزم! به پدر بزرگوارت بگو كه مادرم مىگوید: من از قبر هراسناكم، دوست دارم مرا در لباسى كه هنگام نزول وحى به تن داشتى كفن كرده و در قبر بگذارى. فاطمه علیهاالسلام به نزد پدر آمده و پیام مادرش را رساند . پیامبر آن لباس را براى خدیجه فرستاد . هنگامى كه فاطمه علیهاالسلام آن را آورد، نشاط زیادی وجود خدیجه را فرا گرفت. آنگاه حضرت خدیجه با دلى آرام چشم از جهان فرو بست . پیامبر اكرم مشغول تجهیز و غسل و حنوط وى شد، هنگامى كه خواست خدیجه را كفن كند، حضرت جبرئیل امین نازل شد و گفت: یا رسول الله! خداوند سلام مىرساند و مىفرماید: كفن خدیجه به عهده ماست و آن یك كفن بهشتى خواهد بود. پیامبر اكرم اول با پیراهن خود و از روى آن با كفن بهشتى خدیجه را كفن كرد .
ج) دلجویى و دلدارى همسر
خانواده كانون آرامش و راحتىبخش هر انسانى است. مردى كه در بیرون خانه با هزاران مشكل و گرفتارى رو به روست و گاهى در راه رسیدن به هدف و كسب روزى حلال سخنان ناروا شنیده و لطمات روحى و جسمى زیادى را متحمل مىشود، انتظار دارد كه كسى از وى دلجویى كرده و حرف دلش را شنیده و با كلمات شفابخش و برخوردهاى آسایش آفرین مرهم گذار دردهاى انباشته در دل او باشد .
خدیجه پس از ازدواج با پیامبر همه آن ثروت را در اختیار حضرت رسول نهاد و بدین ترتیب از جنبه اقتصادى، دین اسلام را تقویت نموده و در گسترش آن نهایت تلاش خود را به جاى آورد .
حضرت خدیجه چنین همسرى براى پیامبر اكرم بود. مشركان با سخنان توهینآمیز و اعمال وقیحانهاى پیامبر اكرم را ناراحت مىكردند و از این ناحیه مشكلات فراوانى پیش روى پیامبر اكرم بود، اما همه این گرفتارىها به وسیله خدیجه علیهاالسلام جبران مىشد . او شخص پیامبر و مشكلات آن حضرت را آگاهانه درك مىكرد و بدین جهت در پیشرفت اهداف آن حضرت تلاش مىنمود و سخنانش را تصدیق مىكرد و او را از تمام غمها و غصهها مىرهانید .
علامه سید شرف الدین در این مورد مىنویسد: «او مدت 25 سال با پیامبر صلى الله علیه و آله زندگى كرد بدون آنكه زن دیگرى در زندگى او شریك شود و اگر در حیات باقى مىماند، پیامبر باز هم شریك دیگرى انتخاب نمىكرد. او در تمام طول زندگى زناشویى شریك درد و رنج پیامبر بود، زیرا با مال خود به او نیرو مىبخشید و با گفتار و كردار از او دفاع مىنمود و به او در مقابل عذاب و درد كافران كه در راه رسالت و اداى آن نصیبش مىكردند تسلى مىداد. او به همراه على علیه السلام هنگام نزول نخستین وحى آسمانى به پیامبر، در غار حرا بود.» (16)
پیامبر اكرم در مورد همسر گرامى خویش مىفرماید: «خدیجه زنى بود كه چون همه از من روى مىگردانیدند او به من روى مىكرد و چون همه از من مىگریختند، به من محبت و مهربانى مىكرد و چون همه دعوت مرا تكذیب مىكردند به من ایمان مىآورد و مرا تصدیق مىكرد. در مشكلات زندگى مرا یارى مىداد و با مال خود كمك مىكرد و غم از دلم مىزدود.» (17)
خدیجه آنچنان در روح و جان همسر بزرگوارش تاثیر گذاشته بود كه مدتها بعد از رحلت حضرت خدیجه علیهاالسلام، هرگاه حضرت رسول صلى الله علیه و آله گوسفندى را ذبح مىكرد، مىفرمود سهمى هم برای دوستان خدیجه بفرستید، زیرا من دوستان خدیجه را هم دوست مىدارم .
حضرت <span style=’background-color:yellow’>خدیجه</span>
5- برترین معیارهاى انتخاب همسر
هر جوانى در زندگى خویش نیاز به ازدواج دارد و ازدواج در اسلام، یك امر مقدس و عبادت محسوب مىشود. دختر و پسرى كه مىخواهند به سوى امر مقدس ازدواج قدم بردارند، اولین گام را از خود دوستى به سوى غیردوستى بر مىدارند، آنان با امضاى پیمان مقدس زناشویى از دایره خودخواهى بیرون رفته و با وارد شدن به مرحله جدیدى از زندگى، بخشى از كمبودهاى خود را جبران مىكنند كه از جمله آنها مىتوان به بقاى نسل، رسیدن به آرامش و سكون، تكمیل و تكامل، تامین نیاز جنسى، سلامت و امنیت اجتماعى و تامین نیازهاى روحى و روانى اشاره كرد . اما در این میان مهمترین دغدغههاى هر دختر و پسر جوان كه در آستانه ازدواج قرار مىگیرد، برترین معیارها و ملاكهاى ازدواج در انتخاب همسر آیندهاش مىباشد .
حضرت خدیجه علیهاالسلام به عنوان الگوى دختران و زنان مسلمان در مورد انتخاب حضرت محمد صلى الله علیه و آله به عنوان همسر آینده خویش ملاكها و اصولى را مطرح مىكند كه از گفت و گوى وى با پیامبر اكرم صلى الله علیه و آله معلوم مىشود .
خدیجه هنگام پیشنهاد ازدواج با رسول خدا صلى الله علیه و آله به وى گفت: به خاطر خویشاوندیت با من، بزرگواریت، امانتدارى تو در میان مردم، اخلاق نیك و راست گوئیت، مایلم با تو ازدواج كنم . (18)
ارزش این انتخاب خدیجه آنگاه نمایان مىشود كه بدانیم او در آن هنگام، موقعیتى عالى و ممتاز در جامعه خود داشت و تمام امكانات و زمینهها براى ازدواج وى با هر یك از جوانان نامدار و ثروتمند قریش فراهم بود .
پىنوشتها:
1) بحار الانوار، ج 35، ص143/ دیوان امام على علیه السلام، ص359 و مستدرك سفینة البحار، ج4، ص73 .
2) مناقب امیرالمؤمنین علیه السلام، ج2، ص186 .
3) بحارالانوار، ج18، ص385 .
4) امالى شیخ طوسى، ص175 .
5) فرهنگ سخنان حضرت فاطمه علیهاالسلام، ص164 .
6) الاحتجاج، طبرسى، ج1، ص282 .
7) الامالى شیخ طوسى، ص463 .
8) همان .
9) اكمال الكمال، ج1، ص119 .
10) مكارم الاخلاق، ص11 .
11) برخى از متفكران اسلامى معتقدند كه حضرت خدیجه قبل از حضرت رسول صلى الله علیه و آله ازدواج نكرده بود و فرزندانى همچون هند خواهرزادگان وى بودند كه حضرت خدیجه آنان را در دامان خود پرورش داد .
12) اعیان الشیعه، ج1، ص380 .
13) شجره طوبى، ج2، ص334 .
14) همان .
15) مستدرك سفینة البحار، ج5، ص44 .
16) خدیجه، على محمد على دخیل، ص31 .
17) بحارالانوار، ج43، ص131 .
18) كشف الغمه، ج2، ص132 .
منبع:
مجله مبلغان، شماره 35 ، عبدالكریم پاكنیا .
صفحات: 1· 2