نگاهی به جایگاه فاطمه (س) در آیه مباهله
«مباهله» نفرين كردن دو فرد يا دو گروه بر عليه يكديگر در يك امر مذهبی است كه با تضرع از خدا میخواهند دروغگو را رسوا سازد. گروهی از نصارای نجران به حضور پيامبر گرامی(ص) آمدند و درباره حضرت عيسی(ع) گفتوگو كردند و قرار شد فردای آن روز مباهله صورت گيرد.
به نقل همه اهل سنّت، روز بعد پيامبر به جای «انفسنا» حضرت علی(ع) را و به جای «نسائنا» حضرت فاطمه (ع) را و به جای «ابنائنا» حسنين(ع) را برای مباهله به عنوان گواه نبوّت از بين همه امّت به همراه بردند. اين عمل پيامبر گواه بزرگی بر صداقت و عصمت فاطمه زهرا (س) است.
آيه مباهله از ديدگاه دانشمندان اهل سنّت اصل اين قضيه كه پيامبر اكرم(ص) از بين همه امّت تنها حضرت علی(ع) را در جای «انفسنا» و حضرت فاطمه (ع) را در جای «نساءنا» و حضرات حسنين(ع) رادر جای «اَبناءَنا» برای مباهله انتخاب كرد، متفق عليه بين اهل تفسير و حديث است؛ چنان كه برخی از مفسّران اهل سنّت همچون «امام فخر رازی» (م 604 ق) و «نظام الدين نيشابوری» (م 728 ق) به اين موضوع تصريح نمودهاند. «نيشابوری» سپس اضافه میكند كه مراد از «انفسنا، علی(ع) است و اهل تفسير و حديث بر اين ديدگاه اجماع كردهاند.
«امام ابوبكر جصّاص»(م 370 ق) میگويد: «راويان تاريخ و ناقلان آثار و اخبار هيچ گونه اختلافی ندارند در اينكه پيامبر(ص) در روز مباهله در حالی كه دست حسن(ع) و حسين(ع) را به دست داشت و علی(ع) و فاطمه(ص) همراهش بودند، برای مباهله با نصارا حاضر شد و مسيحيان نجران را به مباهله دعوت كرد.»
«زمخشری» (م 538 ق) م گويد: «هيچ دليل و مدركی قویتر و مهمتر از آيه مباهله بر فضل و برتری اصحاب كسا موجود نيست و اصحاب كسا علی(ع)، فاطمه(ص)، حسن(ع) و حسين(ع) هستند. آيه «مباهله» بر عظمت و صداقت حضرت فاطمه زهرا (ع) و مقام بلند آن بانوی نمونه دو جهان دلالت دارد. «آلوسی» (م 1270 ق) بر شهرت اين روايت اعتراف و تصريح نموده است و میگويد: «دلالت آيه بر فضيلت آل پيامبر، كه آل اللّه میباشند و فضيلت آل رسول از اموری است كه قابل ترديد برای هيچ مؤمنی نيست و نصب (دشمنی و عداوت با خاندان پيامبر) ايمان را از بين میبرد.
عظمت بی نظير حضرت فاطمه (ع) پيامبر اكرم (ص) جای «نساءنا» (كه كلمه جمع است و حداقل آن سه نفر است) تنها حضرت فاطمه (ع) را برای مباهله همراه برد و حال آنكه در آن زمان، چندين تن از امّهات المؤمنين حضور داشتند ولی آن حضرت(ص) هيچ كدام از زن های خود را برای مباهله نبرد؛ زيرا در مباهله، نبوت آن جناب زير سؤال بود. او بايد كسانی را به همراه می برد كه اگر نبی نباشند، شريك كار رسالت و نبوت او باشند و حضرت فاطمه(ع) چنين بود. در مباهله قرار بود دروغ گويان رسوا شوند.
بنابراين، اگر پيامبر كسی را میبرد كه در عمر خود دروغ گفته باشد، ديگر او نمیتوانست بر دروغگويان لعنت بفرستد؛ زيرا خودش از اول دروغ گفته است. از اينجا عصمت حضرت فاطمه(ع) معلوم میشود كه او هيچ دروغی در زندگی نداشته و مصداق اكمل و اتم صداقت است. اين شأن و عظمت فوق العاده زهرای مرضيه (ع) را میرساند. اين عظمت حضرت فاطمه(ع) را اسقف نجران هم در همان جا به قوم خود اعلام نمود: «اِنّی لأری وُجوها لو سألُوا اللّهَ اَن یُزيل جبلاً مِن مكانِه لازَاله بِها فلا تُباهلوا فتُهلِكوا ولایَبقی علیِ وجهِ الارضِ نصرانیٌّ الی يومِ القيامةِ»
پيامبر اكرم (ص)، فاطمه زهرا (ع) را به عنوان گواه نبوت و رسالت برای مباهله به همراه برد و پيش از آنكه به ميدان بروند، حضرت علی(ع)، فاطمه(ص) و حسنين(ع) را جمع نمود و فرمود: «خدايا، اينها اهل بيت من هستند. پيامبر(ص) در اينجا اهل بيت حقيقی خودش را به امّت معرفی نمود، بهويژه آنكه از ميان زنها فقط حضرت فاطمه (ع) است كه مصداق حقيقی «نساءنا» را دارد.
راويان روايات مباهله با بيش از 51 طريق از 37 تن از صحابه و تابعين و نيز از اهل بيت عصمت و طهارت (ع) از جمله امام علی(ع)، امام حسن (ع)، امام علی بن حسين (ع)، ابی جعفر محمّد بن علی الباقر (ع)، امام ابی عبداللّه جعفر بن محمّد الصادق(ع) و امام موسیبنجعفر(ع) نقل شده است.
يكی از استادان صاحب تفسير، اديب و ائمّه قرائت، «زمخشری» (م 538 ق)، در ذيل آيه میگويد:« اين دليلی است كه قویتر از آن بر فضيلت اصحاب كسا وجود ندارد و اين برهان روشنی بر صحّت نبوّت رسول خدا (ص) است . چطور اين بزرگان و نامداران بلاغت و ادب نفهميده باشند كه اين روايات نسبت غلط به قرآن میدهند و لفظ جمع را در مورد يك نفس و مفرد استعمال كردهاند و حال آنكه در قرآن، چندين مورد لفظ جمع استعمال شده و مراد از آن ها فقط يك نفر است؛ مانند آيه «إِذْ قَالَتِ الْمَلآئِكَةُ یَا مَرْیَمُ إِنَّ اللّهَ یُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِّنْه» (آلعمران: 45) در اين آيه، كلمه «ملائكه» جمع است، ولی فقط يك فرد يعنی تنها جبرئيل مراد است.
همچنين كلمه «نساء» نيز در قرآن برای دختر هم استعمال شده است؛ مانند آنكه آيه درباره فرعون می گويد: «یُذَبِّحُونَ أَبْنَاءكُمْ وَیَسْتَحْیُونَ نِسَاءكُم» (بقره: 49) و آيه «وَلِلنِّسَاء نَصِيبٌ مِّمَّا تَرَكَ الْوَالِدَانِ وَالأَقْرَبُون» (نساء: 7) وقتی اين اصل ثابت شد كه «نساء» بر دختر هم اطلاق می شود، فرقی نمیكند كه آن، دختر گوينده باشد يا شنونده. از اين رو، اطلاق «نساء» بر دختر يك اصل قرآنی است.
اين آيه بر عصمت و صداقت حضرت فاطمه (س) دلالت تام دارد و اين يكی از فضايل بلند آن بانو به شمار می رود. بايد توجه داشت به اينكه آيه مباهله حضرت فاطمه(س) را يكی از افراد «نسائنا» ندانسته و ايشان يكی از مصاديق «نسائنا» نيست، بلكه «نساءنا» اصلاً مصداق ديگری ندارد و حضرت فاطمه(س) تماميت تفسير «نسائنا» است.
صفحات: 1· 2