نگران نباشید خداوند باز هم مهمانی دارد!
مهمانی خداوند
هنوز تمام نشده است:«أهلُ طاعَتی فی ضِیافَتی »
در اولین فراز از این حدیث زیبا و خواندنی خداوند متعال می فرماید که درست است که من در طول سال یک مهمانی ویژه برای آسمانی شدن زمینیان برگزار می کنم،اما این مهمانی اولین و آخرین نیست و در ماه های دیگر نیز ضیافت های بسیاری برای بندگان خود برگزار می کنم تا همه توفیق حضور در ضیافت من را بدست آورند.
مهمانی خداوند چه شروط و معیارهایی لازم است؟
اولین شرط حضور در مهمانی خداوند و بهره مندی از نعمت های ویژه خداوند اطاعت است،چرا که خداوند در این حدیث قدسی می فرماید: افرادی که زندگی آنها در مدار آیات و دستورات و توصیه های طلایی خداوند است در مهمانی او هستند وگرنه افرادی که سبک زندگی خود را بر مدار شیطان تنظیم کرده اند نمی توانند بر سر این سفره حضور پیدا کنند.
و طبق آیات الهی در قرآن مجید اولین گام برای اطاعت الهی،توبه و استغفار است،و برکات این سفره آن قدر گسترده است که با همین اولین گام می توانید از نعمت های بی حد و حصر این ضیافت بهره مند شوید چنانچه در سوره هود می خوانیم:
«وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ یُمَتِّعْکمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَلٍ مُسَمًّى وَ یُۆْتِ کلَّ ذی فَضْلٍ فَضْلَهُ وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکمْ عَذابَ یَوْمٍ کبیرٍ: و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید، سپس به درگاه او توبه کنید، [تا اینکه] شما را با بهرهمندى نیکویى تا زمانى معیّن بهرهمند سازد، و به هر شایسته نعمتى از کرَم خود عطا کند، و اگر رویگردان شوید من از عذاب روزى بزرگ بر شما بیمناکم»[هود:۳]
طبق این فراز حدیث قدسی مهمانی خداوند دائمی بوده است و هر فردی در هر برهه ای از زمان می تواند در این ضیافت حضور یابد،منتهی با کسب معیارها و شرائطی که اولین و آخرین آن همان اطاعت از خدا و رسول خداست که رمزی برای بهره مند شدن از رحمت بی کران الهی است:
«وَ أَطیعُوا اللَّهَ وَ الرَّسُولَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُون: خدا و رسول را فرمان برید، باشد که مشمول رحمت قرار گیرید.» [آلعمران:۱۳۲]
مهارتی برای موفقیت در زندگی:«و أهلُ شُکری فی زِیادَتی»
در این قسمت با یکی دیگر از وعده های حتمی خداوند آشنا می شویم،وعده ای که با معیار سپاسگذاری بیان شده است و به انسان هایی که روحیه شکرگزاری را در شخصیت خود قرار داده اند،نوید موفقیت در ابعاد مختلف زندگی را می دهد،نوید و وعده ای که می تواند هم موقعیت اقتصادی ما را متحول کند و هم موقعیت معنوی را با صعود مواجه کند و این همان وعده حتمی خداوند متعال در آیات الهی است که فرمود:
«وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکمْ لَئِنْ شَکرْتُمْ لَأَزیدَنَّکمْ وَ
لَئِنْ کفَرْتُمْ إِنَّ عَذابی لَشَدید: و آنگاه که پروردگارتان اعلام کرد که اگر واقعاً سپاسگزارى کنید، [نعمت] شما را افزون خواهم کرد، و اگر ناسپاسى نمایید، قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.»[إبراهیم :۷]
بهره مندی از نعمت های ویژه خداوند« و أهلُ ذِکرِی فی نِعمَتی »
مسلما همه موجودات در این دنیا از نعمت های خداوند بهره مند می شوند و این همان رحمت عامی است که برای بهره مندی از آن نه انسان بودن شرط است و نه اعتقاد به خداوند و دین و عقیده خاصی،بلکه هر موجودی می تواند از این رحمت گسترده بهره مند شود،اما خداوند متعال نعمت های ویژه ای دارد که آنها را تنها در اختیار افرادی قرار می دهد که همواره به یاد او باشند و هیچ گاه او را در مراحل مختلف زندگی فراموش نکنندو این ویژگی یکی از مهمترین اسرار خوشبختی و موفقیت در دنیا و آخرت است که در آیات متعددی به آن اشاره شده است:
«فَإِذا قُضِیَتِ الصَّلاةُ فَانْتَشِرُوا فِی الْأَرْضِ وَ ابْتَغُوا مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَ اذْکرُوا اللَّهَ کثیراً لَعَلَّکمْ تُفْلِحُونَ: و چون نماز گزارده شد، در [روى] زمین پراکنده گردید و فضل خدا را جویا شوید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که شما رستگار گردید.»[الجمعة:۱۰]
وقتی خداوند علاقه و عشق خود را ابراز می کند« إن تابُوا فأنا حَبیبُهُم ، و إن دَعَوا فَأنا مُجِیبُهُم »
به راستی چقدر شنیدن صدای عشق آن هم از زبان خداوند لذت بخش و آرامش دهنده جسم و جان است وقتی حتی اینچنین با گناهکاران درگاهش سخن می گوید و آنان را از اقیانوس بی کران عشق خود آگاه می سازد که اگر توبه کنند من دوست آن ها هستم و اگر مرا بخوانند یقینا پاسخگوی آنان خواهم بود و آدمی تا چه مقدار می تواند گرفتار مادیات باشد که این صدای عشق و علاقه آفریدگار خود را با گوش جان نشوند و هنوز در بارگاه شیطان حضور دارند.
این حدیث قدسی وسیله ای برای ابراز عشق و علاقه خداوند به تمامی بندگان خود چه گناهکار و چه متقی است و آدمی تا زمانی که این صدای عشق را با گوش جان بشنود می تواند در خان گسترده رحمت الهی حضور پیدا کند اما آن هنگام که به تعبیر قرآن مجید کر و لال و کور شود«صُمٌّ بُکمٌ عُمْیٌ فَهُمْ لا یَرْجِعُون: کرند، لالند، کورند؛ بنابراین به راه نمىآیند.»[البقرة :۱۸] دیگر امیدی برای بازگشت او وجود نخواهد داشت.
صفحات: 1· 2