هواپیمای مسافربری که از رادارها محو شد
نيروهاي سپاه، همزمان با مقابله با ناوهای آمریکایی به آتش بالگردها نیز پاسخ میدهند و در این درگیری یک فروند بالگرد آمریکایی هدف قرار گرفته و به قعر آبهای نیلگون خلیجفارس سقوط میکند.
ساعت 10 صبح (بندرعباس)
هواپیمای جمهوری اسلامی ایران پرواز 655 با 15 دقیقه تأخیر در ساعت 10 و 5 دقیقه از برج مراقبت فرودگاه بندرعباس تقاضای پرواز کرد، مدت پرواز تا دوبی 30 دقیقه و حداکثر 14هزار پا تعیین شد. در ساعت 10و 17 دقیقه، هواپیمای ایرباس 300 به پرواز درآمد. دقایق نخستین پرواز و مراحل اوجگیری تا ارتفاع 12 هزارپایی مطابق طرح پرواز انجام شد و خلبان به طور پیوسته با برج مراقبت فرودگاه بندرعباس و مرکز کنترل راه های هوایی ایران و امارات تماس داشت.
خلیج فارس
ناو جنگی آمریکایی «وینسنس» که در تاریخ هفتم خرداد از بندر «سندیهگو» وارد خلیجفارس شده بود، به قصد یک ماجراجویی هوایی به آبهای مرزی ایران نزدیک شد. «ایچنرمارک» قلب این رزمناو به شمار میرفت. وظیفه اصلی آن، کشف هدفهای پرنده، اعم از موشک، هواپیما و پردازش اطلاعات، تعقیب صدها هدف به طور همزمان و کنترل آتش آنها بود، همچنین این رزمناو به موشکهای زمین به هوا با برد 408 کیلومتر نیز مجهز بود.
چند لحظه پیش از ورود هواپیمای ایرباس 300 به منطقه کنترل هوایی امارات، در محلی به نام «مولبیت» خلبان به مرکز کنترل هوایی کشور اطلاع داد که قصد دارد به 14 هزارپایی صعود کند.
ساعت 10 و 22 دقیقه (خلیجفارس)
در این لحظه ناو وینسنس که خود را به بهترین و نزدیکترین موقعیت رسانده بود، به دستور ناخدا «ویل راجرز» فرمانده ناو، موشک استاندارد2 به سوی پرواز 655 شلیک کرد. ناگهان هواپیما از صفحه رادارهای زمینی محو شده و در طوفانی از دود و آتش به پهنه آبهای نیلگون خلیجفارس فرو رفت. با عدم اطلاع از سرنوشت هواپیما، برج مراقبت فرودگاه بندرعباس، در تماس با دبی، پیگیر سرنوشت پرواز 655 شده ولی آنها اظهار بیاطلاعی کردند. بلافاصله ستاد تأمین استان هرمزگان وضعیت اضطراری اعلام و فعالیت خود را آغاز کرد.
با شناسایی دقیق محل سقوط، بالگردها و شناورها به موقعیت 26 و 42 عرض شمالی و 56 درجه و 3 دقیقه طول شرقی منتقل شدند.
بلافاصله پس از این جنایت هولناک، مقامات آمریکایی اعلام کردند که یک فروند هواپیمای اف 14 جمهوری اسلامی ایران را مورد هدف قراردادهاند. پس از روشن شدن نوع هواپیما، آمریکایی ها سعی کردند تا به نحوی وانمود کنند که در این مورد مرتکب اشتباه شدهاند، اما شواهد بعدی، این نظر آنان را کاملاً مردود جلوه داد.
مقامات نظامی آمریکا اعلام کردند که هواپیمای ایرباس در خارج از دالان هوایی پرواز میکرده و رزمناو آمریکایی نیز هفتبار اخطار رادیویی برای هواپیمای ایران مخابره کرده ولی جوابی دریافت نکرده است!
این ادعا به دلایل زیر، غیر قابل قبول بود زیرا:
1ـ قطعات متلاشیشده هواپیما و اجساد سرنشینان آن در سطح وسیعی از آبهای سواحل جنوبی جزیره هنگام، درست در داخل آبهای ایران پراکنده شده بودند. این محل درست در زیر مرکز دالان هوایی بینالمللی بندرعباس دوبی (آمبر56) قرار دارد و نشان میدهد که هواپیما درست در مسیر پیشبینیشده درحال پرواز بوده است و همان طور که چهارسال بعد روزنامه «نیویورکتایمز» در گزارشی که حاوی چند نکته تازه بود، گفت که ناو وینسنس در آبهای فلات قاره ایران بوده است نه در آبهای بینالمللی و پنتاگون (وزارت دفاع آمریکا) در آن زمان بر این حقیقت سرپوش گذاشته شده است.
دریاسالار «ویلیام کراو» رئیس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا در دوره زمامداری ریگان در گفتوگو با شبکه «بیبیسی» تأکید کرد: ناو وینسنس بدون هیچ دلیل روشنی با وجود برخورداری از توپها و موشکهای دوربرد به کمانه آبهای ایران آمده بود. این نشاندهنده آن است که ناو به عمد برای عمل سوء آماده شده بود.
2ـ هواپیمای مسافربری ایرباس از نظر حجم، شکل، اندازه و توانایی پرواز کاملاً با هواپیمای اف 14 متفاوت است.
3ـ با توجه به ارتباط کلامی و ارتباط ناوبری هر هواپیمای بازرگانی و مسافربری، ناو آمریکایی میتوانست به راحتی با شنیدن مکالمات خلبان به ماهیت هواپیمای مسافربری پیببرد.
4ـ مقامات ناو آمریکایی ادعا کردهاند که سه اخطار روی باند نظامی فرستادهاند ولی پاسخی دریافت نکردهاند. مسلماً اخطار نظامی ارسال شده به گوش خلبان 655 نرسیده است، ولی سه اخطار روی باند غیرنظامی (اضطراری) را هیچ منبع غیرنظامی دریافت نکرده است و از آنجا که کلیه خلبانان دو منطقه همیشه در این باند به گوش هستند، این ادعایی واهی بیش نبود.
مقامات آمریکایی که سرنگونی یک هواپیمای مسافربری کرهجنوبی در سال 1362 را «بربریت» نامیدند و خواستار تحریم بینالملل خطوط هواپیمایی شوروی سابق شدند. پس از ارتکاب جنایت حمله به هواپیمای مسافربری ایران سعی کردند با توسل به تبلیغات کذب و طرح ادعاهای بیاساس، فاجعه را کوچک و کشتار 290 انسان بیگناه را که در نوع خود در تاریخ هواپیمای غیرنظامی بیسابقه است، امری عادی جلوه دهند.
در شهریور 62 یک هواپیمای بوئینگ 747 شرکت هواپیمایی کرهجنوبی (ک.ال.ال) در حالی که با 269 مسافر از مسیر عادی خود منحرف شده بود و حدود 500 کیلومتر مسافت را زمانی نزدیک به دو ساعت در داخل خاک شوروی سابق طی کرده بود، به دلیل بیتوجهی به اخطارهای مکرر هواپیماهای شکاری این کشور توسط سیستم دفاع موشکی شوروی سرنگون شد.
در این ماجرا ریگان ابراز عقیده کرد که هیچ مطلبی نمیتواند توجیهکننده سرنگون ساختن یک هواپیمای غیرمسلح باشد. وی اعلام کرد: شوروی (سابق) با حمله به یک هواپیمای مسافربری، دست به یک عمل تروریستی زده است و یکی از اعضای کمیته امور خارجه مجلس آمریکا، دولت این کشور را به مقابله به مثل ترغیب کرد.
تبلیغات وسیع آمریکا در این خصوص، دست کم برای مدت ششماه ادامه داشت. شورای امنیت پیرامون این واقعه و جهت محکومکردن عمل شوروی (سابق) چهاربار تشکیل جلسه داد و متحدان اروپایی آمریکا پیرامون این موضوع شدیداً واکنش نشان دادند.
آمریکا برای رسیدن به اهدافش از بهکارگیری هیچ وسیلهای ابا ندارد؛ حقوق بشر، حقوق بینالملل، وجدان بینالملل و افکار عمومی در راستای اهداف مذبور توجیه و یا سرکوب میشوند. در فاجعه ایرباس، اساسیترین حقوق بشر پایمال گردید و حقوق بینالملل به بازیچه گرفته شد؛ وجدان بینالمللی مجبور به سکوت شد و افکارعمومی منحرف گردید؛ سایر دولت های جهان با بیتفاوتی خود، میدان را برای ارائه چنین بازیای از سوی آمریکا بازگذاشتند و این گویای این حقیقت تلخ است که حقوق بشر تحریف شد و حقوق بینالملل بهراحتی قابل نقض است. واشنگتن هنوز هم واقعیت نقض حقوق بشر در مورد ایرباس را رد میکند. در حالیکه با تعریفهای خاص خود حتی در امور داخلی دیگر کشورهای جهان از ایران گرفته تا چین دخالت کرده و هیچگونه انتقادی در مورد اقدامات سبوعانه پنتاگون را نمیپذیرد.
فاجعه ایرباس مهمترین مورد نقض حقوق هواپیمای کشوری در تاریخ محسوب میشود. فرمانده ناو وینسنس به خاطر جنایتش نشان لیاقت گرفت و پرصداترین محافل سیاسی غرب در مقابل این فاجعه سکوت اختیار کردند و یا آن را در چارچوب اخبار کذب پنتاگون ارزیابی و تحلیل نمودند.
هرگونه کوتاه آمدن یا به فراموش سپردن این حادثه و یا موضعگیری نکردن در مقابل چنین حوادثی در عرصه جهانی، پیامدهای بسیار دردناکی را برای بشریت خواهد داشت. اگر آن روز، مردم ژاپن «قانون تسلیم زورشدن» را نپذیرفته بودند، پس از آن مردم جهان این همه تاوان تسلیم زورشدن را نمیپرداختند، ولی این قانون باید روزی شکسته شود. گویا تحولات امروزه جامعه بشری، زمینه مساعدی را در کشورهای تحت ستم برای درهم شکستن این قانون و ساختن نظام نوین برپایه اخلاق و عدالت فراهم ساخته است.
بزرگترین عامل ماندگاری و جاودانگی قیام امام حسین(ع) درهمین اصل «تسلیم زور نشدن» بوده است. هرچند او بهای گرانی را برای آن پرداخت، اما درس بزرگی به انسانها آموخت، درسی که امروزه درچهره انقلاب اسلامی در سراسر جهان خودنمایی میکند. انقلابی که با تکیه بر «ارزشهای دینی واخلاقی» در صدد نجات بشر امروز است و بشر امروز نیز با ناامیدی از تمدن مادی غرب به سوی آن آغوش گشوده است.
در مورد ایرباس، واشنگتن مدعی است همه چیز با قرار پرداخت خسارت پایان یافته است اما پرداخت خسارت شاید بتواند بخشی از ضایعات مادی جنایت را جبران کند، ولی ضایعات معنوی آن جبران ناپذیراست.
نکته آخر اینکه آنها که هنوز چشم به سوی غرب دارند و فکر میکنند در سایه تمدن غرب و رابطه با آمریکا، زندگی راحتی خواهند کرد باید بدانند که اساس تمدن غرب بر «تسلیم و ذلت دیگران» پایهریزی شده است و آنها جهان را به ورطه نیستی و نابودی کشاندهاند. ما نهتنها باید به نجات خویش بیندیشیم بلکه باید به نجات همه جهان فکر کنیم و این امر تنها در سایه مبارزه و مقاومت درمقابل این منطق مخرب غرب ممکن است.
حقوق بشر، دموکراسی، صلح و ثبات، علم و فناوری، رشد و توسعه… اینها همه خوبند و شایسته که همه به دنبال آن باشند، اما همه اینها امروز به دست سردمداران غرب گرفتارند و وسیلهای برای سرکوب جهان سومیها شده است.
وینسنس هرچه بود، ماشین بود و فاقد اراده انگشت «ویل راجرز» فرمانده وینسنس اگرچه ماشه را چکاند اما به تیمارستان روانه شد. او هیچکاره بود و فقط یک آدمک بود. فرمان حمله از واشنگتن صادر شده بود و موشکهای وینسنس از پنتاگون دستور آتش گرفتند.
بدون شک این روسیاهی، همیشه بر چهره کریه آمریکای جنایتکار باقی خواهد ماند و سقوط ایرباس سند محکمی بر این حقیقت است که آمریکا سردمدار تروریسم درعصر ماست و امروز 25 سال پس از آن حادثه غیرانسانی و موحش، خوی و خصلت تجاوزگر و خودمحور آمریکا هیچ تغییری نکرده است.
25 سال از فاجعهای سخت که قلب هر انسانی را به درد میآورد گذشته است و ملت ایران همچنان سوگوار کودکان و زنانی است که در حادثه ضدبشری جان باختند.
صفحات: 1· 2