• تماس  

پنج روز اعتکاف در گلزار شهدا برای دیدار رهبري

13 تیر 1392 توسط 313


دوربین‌های رسانه ملی و خبرگزاری‌ها و سایر رسانه‌ها مشروح این جریانات را انعکاس می‌دهند و مردم نیز در اقصی نقاط ایران آن را تماشا می‌کنند. غالباً غلیان شور و احساسات مردم را می‌بینیم که در دیدار با رهبرشان به اوج می‌رسد؛ آنان گل پرت می‌کنند، اشک می‌ریزند و از تیر برق و درختان بالا می‌روند تا رهبرشان را ببینند. اگرچه حواشی این استقبال متنوع است ولی رشته‌ی ولایتمداری آنها را به هم پیوند می‌زند.

در این میان، کتاب «ماه بندان» روایتی است از حاشیه‌های اتفاق افتاده در این سفر 9 روزه و هفتمین کتابی است که با محوریت سفر رهبر انقلاب به استان‌های مختلف نوشته می‌شود.

نویسنده «ماه‌بندان» در این کتاب 196 صفحه‌ای تلاش کرده تا با توجه به حاشیه‌هایی که ممکن است چندان به چشم نیایند، روایتی جذاب و البته تاثیرگذار ارائه کند. او در کنار روایت صحنه‌های جالب توجهی که در پیش چشمانش رقم خورده، به گفت‌وگو با قشرهای مختلفی که در طول این سفر با آنها برخورد داشته، پرداخته است.

در خلال همین گفت‌وگوهای بعضا کوتاه است که خواننده می‌تواند با انگیزه‌های آنها از حضور در مراسم استقبال یا سایر دیدارهای رهبری آشنا شود. جملات کوتاهی که بین راوی و این افراد رد و بدل می‌شود، مجموعاً منظومه کاملی را می‌سازد که می‌توان از خلال آن به پاسخ سوالی رسید که نویسنده در ابتدای کتاب آن را مطرح می‌کند و رسیدن به همان پاسخ را هم انگیزه خود از حضور در این سفر ذکر می‌کند.

پیرزنی که بساط واکسی دارد، طلبه‌های سنی مذهب، پیرمرد سفیدگر، دانش‌آموز تیزهوشانی، دختر بچه دبستانی، جوان موبایل فروش و… برخی از افرادی هستند که در این کتاب حضور دارند.

اگرچه در نگارش این کتاب مانند برخی از سفرنامه‌های قبلی از شیوه حاشیه نویسی استفاده شده است، اما آنچه «ماه‌بندان» را از نمونه‌های مشابه متمایز می‌کند، توجه بیشتر نویسنده به رویدادها و موضوعاتی است که دورتر از مرکز کانونی سفر قرار دارند. برای مثال می‌توان به حضور راوی در گلزار شهدا و برخوردش با مردمی اشاره کرد که هر روز ساعت‌ها به آنجا آمده‌اند تا شاید رهبر را ببینند؛ یا ماجرای دختربچه‌ای که در همان روز استقبال نامه‌ای به رهبر می‌نویسد و هنوز سفر تمام نشده پاسخ خود را دریافت می‌کند هم از این دست است.

برای نمونه‌ای در خصوص توجه راوی به موضوعات حاشیه‌ی سفر که کمتر به آن پرداخته شده است، می‌توان به ماجرایی اشاره کرد که او را از میانه دیدار دانشجویان با رهبری بیرون می‌آورد و به خیابان‌های اطراف مصلی می‌کشاند و نهایتاً موجب می‌شود تا محافظ‌ها به او مشکوک شوند و…:

«از بالای سکو که نگاه می‌کنم تقریبا همه در قسمت خانم‌ها چادر به سر دارند. البته چند نفری چادر را روی دوش انداخته‌اند که معلوم است خیلی هم چادری نیستند. واضح است که فضای دانشگاه‌های ما این نیست. آیا دختران دانشجو و دانش‌آموز گزینشی دعوت شده‌اند؟ نکند فقط به چادری ها کارت داده اند؟ شاید به دخترها گفته اند که حتما باید برای ورود به مصلی چادر داشته باشند؟ اصلا ممکن است دم در چادر توزیع کرده باشند! ذهنم بدجور درگیر این سوالات است. دوست دارم بزنم بیرون و از چند و چون ماجرا سر در بیاورم اما صحبت‌های آقا چیزی نیست که بشود از دستش داد…»

نویسنده اثر درباره تمایز اصلی کتاب «ماه بندان» با سفرنامه‌های قبلی گفته به همان حاشیه نویسی اشاره کرده است. «در حاشیه‌های سفر، اتفاقاتی که یک مقدار از دور و با فاصله می‌افتند که شاید دیدن و تعریف کردنش خیلی ارزشمند باشد ولی چون در مرکز نبوده است به چشم نمی‌آیند؛ یعنی افرادی که در اطراف این سفر هستند ولی دورند. مثل پیرمردی که توان اینکه بیاید و به ماشین حضرت آقا نزدیک شود را ندارد. پیرزنی که نمی‌تواند روز استقبال به میان آن جمعیت بیاید و فقط از دور همه‌چیز تماشا می‌کند. یا افرادی که در طول سفر مشغول انجام امور اجرایی و… هستند و اصلا نه در دیدارها و نه در روز استقبال حضور ندارند. یعنی سعی کردم در این کتاب تمام استان و تمام شهر که خیلی هم به رهبر نزدیک نبوده است را هم روایت کنم. طوری که آن‌ها هم دیده شوند. شاید این با بیان این مسئله جذابیت‌هایش هم بیشتر شود.»

یکی دیگر از امتیازات این کتاب استفاده از تصویر است. در انتهای کتاب تصاویر منتخبی از سفر که البته مابه ازای متنی دارند، آورده شده‌اند و کنار هر یک هم یکی دو جمله از متن که با تصویر مربوط به آن است درج شده است.

چاپ اول (1392) کتاب ماه بندان نوشته محمدرضا شهبازی در 196 صفحه با شمارگان 2000 نسخه، قیمت 61000 ریال از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی در تهران چاپ و منتشر شده است.

علاقه‌مندان برای تهیه این اثر می‌توانند با شماره تلفن‌های 5-22211182 تماس حاصل نمایند

صفحات: 1· 2

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 نظر دهید »

موضوعات: پاتوق کتاب لینک ثابت


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس