کمک به فلسطین
توضيح آن كه: براساس اصول و آموزه هاي ديني، جامعه اسلامي پيكره واحدي است؛ چنان كه قرآن مي فرمايد: «ان هذه امتكم امةً واحدةً و انا ربكم فاعبدون» (4) بر اساس اين آيه، همبستگي عميقي بين همه مسلمانان دنيا، صرف نظر از هرگونه مرزبندي و جغرافيايي به جهت وحدت كلمه و اعتقاد به تعاليم الهي، وجود دارد، هم دردي، هم دلي و هم نوايي، يكي از خصايص بارز و برجسته امت اسلامي است كه دل هاي آنان را به يكديگر نزديك مي كند. پيامبر گرامي اسلام در بيان اين واقعيت مي فرمايند: «حكايت مؤمنان در دوستي و مهرباني چون اعضاي يك پيكر است؛ وقتي يكي از آنها رنجور مي شود، ديگران به مراقبت و حمايت از او همداستان مي شوند» (5)
نظام جمهوري اسلامي ايران در دستيابي به اهداف خود در سطح بين الملل براساس توانايي و امكانات خويش و اجازه شرايط بين الملل از تمامي ابزارهاي سياست خارجي نظير ديپلماسي، تكنيك هاي اقتصادي و فرهنگي و… در چارچوب اصول مكتبي و مقررات بين المللي استفاده مي نمايد.
به عنوان نمونه فلسطين يكي از كشورهايي است كه از جهات مختلف موضوع سياست خارجي ما قرار گرفته است: اين جهات عبارتند از:
1- مسلمان بودن مردم آن كشور و وضعيت بسيار وخيم اوضاع اقتصادي و امنيتي آن كشور؛ كه خود في نفسه براساس مباني مكتبي و اصول قانون اساسي باعث همدلي و همكاري دولت اسلامي مي شود.
2- دستاوردها و ثمرات مختلفي كه حمايت نظام اسلامي ايران در راستاي تعقيب و تحقق ابعاد مختلف سياست خارجي ما از تبليغ و ترويج اسلام اصيل و ارزشهاي آن به عنوان يک وظيفه اسلامي گرفته ، تا توجه به وحدت اسلامي ، تحقق منافع و امنيت ملي و مقابله با استکبار جهاني با توجه به اين موضوع مهم که امروز غزه و لبنان خط اول مواجهه دنياي کفر جهاني به سرکردگي آمريکا و اسرائيل با جهان اسلام است و هرگونه غفلتي در اين زمينه آثار زيانبار و غير قابل جبراني را به دنبال خواهد داشت.
3- بخشي از اين كمك ها (مانند مواد غذايي، دارو، پوشاك و…) در شرايط فعلي، حياتي بوده و از مسؤوليت هاي فراملي دولت اسلامي محسوب مي شود.
4- با توجه به نيازهاي ضروري و حياتي مردم فلسطين و امكانات نسبتا خوب كشورمان، كمك هايي محدود بوده و تأثير منفي در روند آباداني و حل مشكلات اقتصادي و معيشتي ما بر جاي نمي گذارد. به علاوه نتايج مثبتي را در كوتاه مدت و طولاني مدت، در سطح منطقه اي و بين الملل، براي كشورمان به ارمغان مي آورد.
5- فشارها و مشكلات جامعه هراندازه زياد باشد دربرابر وضعيت پيش آمده براي برادران و خواهران آواره فلسطيني و… اصلا قابل قياس نيست.
6- مسلمين امت واحده و داراي سرنوشت مشتركي هستند. استعمارگران همواره درپي جداسازي وتفرقه ميان ملت هاي مسلمانند تا از اين رهگذر سلطه خود را بر جهان اسلام بيشتر استوار سازند. بنابراين اگر مادست از ياري برادران مظلوم مسلمان خود برداريم درواقع به پاره سازي امت واحد اسلامي كه هدف دشمنان است كمك كرده ايم.
7- همان طور كه درروايت است كمك هاي فردي موجب افزايش نعمت و بركات الهي است كمك هاي اجتماعي نيز چنين است.
8- امروزه درتمام جهان سرمايه هايي براي كمك به جوامع محروم اختصاص داده مي شود و دراين حركت انسان دوستانه مسلمانان و جمهوري اسلامي بايد جلودار باشند.
9- انجام حمايت هاي اقتصادي، سياسي و تبليغاتي در حد وسع و توان از ملت هاي مسلمان ديگر خصوصا فلسطين، نه تنها با منافع ملي ما تعارض ندارد بلكه در راستاي تأمين منافع ملي ايران به حساب مي آيد؛ زيرا:
اولاً، منافع ملي يك كشور فقط در مرزهاي جغرافيايي آن محدود نمي شود. لذا دولت ها به ميزان هزينه هايي كه در كشورهاي ديگر مبذول مي دارند، از توان و قدرت تصميم گيري و تأثيرگذاري بيشتري نيز در آينده آن كشور و معادلات منطقه اي برخوردار مي باشند.
ثانيا، حفظ موجوديت، استقلال و تماميت ارضي و امنيت ملي كشور كه از عناصر كليدي و حياتي تشكيل دهنده منافع ملي مي باشد، نيازمند صرف چنين هزينه ها و كمك به ملت هايي كه در خط اول مبارزه با دشمنان ما قرار دارند مي باشد. آينده نگري و تأمين منافع بلندمدت خود بهترين دليل بر انجام چنين اقداماتي مي باشد، زيرا آرمان ها و اهداف توسعه طلبانه رژيم صهيونيستي هرگز به فلسطين محدود نبوده بلكه آرزوي سيطره بر جهان اسلام و خصوصا ام القراي آن يعني جمهوري اسلامي ايران را در سر مي پروراند.
10- اين اعانات يكپارچگي ما را بهتر حفظ مي كند و قدرت جمعي ما را بر دشمنان افزون مي سازد و براي مصونيت خود ما از خطرات دشمن مفيد است.
11- ارسال اين قبيل كمك ها مختص ايران نيست بلكه كشورهاي بزرگ جهان مانند آمريكا، عليرغم وجود بسياري مشكلات داخلي، باز هم در جهت اهداف و منافع نامشروع خود كمك هاي بسيار زيادي را به اسرائيل كه واقعا هيچ بهره اي براي ملت آمريكا ندارد ارسال مي نمايند، حال آيا رواست كه كشورهاي اسلامي از انجام كمترين وظايف ديني و انساني خود در قبال مشكلات مردم فلسطين و ساير جهان اسلام دريغ ورزند؟ اما از طرف ديگر با توجه به واقعياتي از قبيل وجود مرزبندي هاي بين الملل، حفظ و تقويت نظام جمهوري اسلامي ايران، ارائه الگويي نمونه بر اساس اصول و ارزش هاي اسلامي و …؛ توجه به نيازهاي داخلي نيز حائز اهميت مي باشد.
حال اگر زماني بين نيازهاي داخل و خارج، تزاحم به وجود آمد، رعايت اصول زير، ضروري مي نمايد:
الف) بر اساس آيات و روايات متعدد، جمهوري اسلامي ايران به عنوان يك نظام اسلامي، داراي يك سري مسؤوليت هايي فراملّي، نسبت به ساير مسلمانان است. اين مسؤوليت ها در مورد تزاحم بين نيازهاي داخلي و خارجي، حتما بايد مراعات شود. مثلاً اگر در كشورهاي ديگر، مسلماناني نيازمند به ضروري ترين نيازهاي حياتي (از قبيل غذا، دارو، پوشاك و…) باشند؛ بدون شك نمي توان نيازمندي هاي غيرحياتي و كم اهميت تر داخلي را اولويت داد؛ چون مسأله زندگي و حفظ جان مسلمانان در ميان است.
ب) ملاك تقدم نيازهاي داخل يا خارج در امور غيرمتيقن مسؤوليت هاي فراملي، رعايت اصل اهم و مهم است. به بيان ديگر، حاكم اسلامي با كمك گرفتن از متخصصان و كارشناسان رشته هاي مختلف و با درك شرايط و مقتضيات زماني و مكاني، بايد مشخص كند كه اولويت با رفع نيازهاي داخلي است يا نيازهاي خارجي دولت اسلامي. در هر حالت، بايد قدر متيقن مسؤوليت هاي برون مرزي و كمكهاي حياتي را سر لوحه سياست خارجي خود قرار دهد.
در غير آن موارد، چه بسا در مواردي، بر اساس نظرات كارشناسي و تخصصي ثابت شود كه وظيفه اي برون مرزي بر نيازهاي داخل اولويت دارد (مانند حمايت ايران از حزب الله لبنان و مردم مسلمان غزه در مقابل رژيم غاصب اسرائيل) و در مواردي نيز ممكن است مسائل داخلي اولويت دارد مانند تقدم دفاع از مرزهاي كشور در برابر حمله عراق آن هم در زماني كه برخي در انديشه آزادسازي ارتفاعات جولان از اشغال اسرائيل بودند. مسلما اگر مردم ما با واقعيات و الزامات جهاني، روش هاي پيشبرد اهداف سياست خارجي و تأمين امنيت و منافع ملي و… آشنايي كامل داشته باشند و در جريان امور قرار بگيرند، مثبت بودن اعطاء چنين كمك ها و سرمايه گذاري ها را تصديق مي نمايند. نظام جمهوري اسلامي ايران از همان ابتدا، بيشترين سعي و توان خود را در جهت محروميت زدايي و مبارزه با فقر و مظاهر آن داشته و سياست هاي متعددي را به منظور تأمين اجتماعي، حقوق كار و اشتغال، به كار انداختن انفال و ثروت هاي عمومي، توزيع عادلانه منابع طبيعي كشور، استرداد ثروت هاي نامشروع و… دنبال كرده و نتايج درخشاني گرفته است. اما به دلايل متعددي از قبيل وضعيت نابسامان ساختار اقتصادي كشور، وابستگي به نفت، رشد سريع جمعيت، وقوع جنگ تحميلي، محاصره هاي اقتصادي، كم توجهي ها به اجراي كامل عدالت اجتماعي، عدم نظارت دقيق بر مصرف بودجه ها و هزينه هاي عمومي و سياست زدگي و گرايشات جناحي هنوز ما در برخي موارد شاهد وجود مشكلات و معضلات اجتماعي و اقتصادي هستيم. در هر صورت وجود اين قبيل مشكلات و معضلات، نمي تواند توجيه كننده كناره گيري و بي توجهي ايران، از وضعيت نابسامان ساير مسلمان و اهداف سياست خارجي خود باشد. بلكه همراه با انجام وظيفه برون مرزي خود بايد به حل مشكلات درون نيز بپردازيم.
پي نوشت ها
1. مثلاً يكي از اهداف سياست خارجي ايالات متحده آمريكا، بسط و گسترش ايدئولوژي ليبرال، سرمايه داري به عنوان تنها مدل نظام سياسي، در سطح جهان مي باشد.
2. جهت اطلاع بيشتر ر.ك: اصول سياست خارجي و سياست بين الملل، عبدالعلي قوام، انتشارات سمت، ص 135
3. همان، ص 206.
4. سوره مؤمنون، آيه 52.
5. نهج الفصاحه، ش 2712
صفحات: 1· 2