یک راه حل ساده و مؤثر برای تغییر پوشش افراد بدحجاب
جوان بود و پر انرژی ، کله اش داغ بود ، سعی می کرد که نمازهایش را با پیامبر بخواند ، یعنی جماعتش به امامت بهترین مخلوق خدا را ترک نمی کرد اما در عین حال نوکری شیطان را هم در زندگی اش داشت ، اهل فحشاء و گناه بود و مردم هم این را فهمیده بودند ؛ قضیه را به عرض پیامبر رساندند ، گفتند جوانی که جماعتش با شما ترک شدنی نیست اهل فساد هم هست ، هر چقدر که آنها نگران بودند پیامبر عظیم الشأن اسلام نگران گمراهی بیشتر این جوان نبود ، پیامبر رحمت به ناقلان خبر رو کرد و گفت : عاقبت روزی نمازش او را از فحشاء دور خواهد کرد…(1)
نماز یکی از الطاف خداوند به بشریت است که به صورت تکوینی در آن حالت بازدارندگی قرار داده است ، حتی نمازی که فقط صورت آن حفظ شده باشد و با دقت و توجه کمتری خوانده شود هم می تواند بر نمازگزار اثرات مثبتی داشته باشد ، این اقتضای ذات نماز است که اگر سائر شرایط هم در کنارش جمع شود تأثیر چشم گیری را در نمازگزار ایجاد خواهد کرد ، البته به شرطی که مانع بزرگتری بر سر راهش ایجاد نکرده باشد ، حال هر چه این نماز با دقت و توجه بیشتری اقامه شود انسان را از زشتی های بیشتری دور خواهد کرد ، این آیه قرآن ما را به این امر هدایت می کند :
أَقِمِ الصَّلاةَ إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر(2)
مرحوم علامه طباطبائی ، صاحب تفسیر گرانسنگ المیزان در ذیل این آیه می نویسد :
این عمل مخصوصا که بنده خدا آن را در هر روز پنج بار به جا بیاورد، و همه عمر ادامه دهد، و مخصوصا اگر آن را همه روزه در جامعه اى صالح به جا بیاورد، و افراد آن جامعه نیز مانند او همه روزه به جا بیاورند، و مثل او نسبت به آن اهتمام بورزند، طبعا با گناهان کبیره سازش ندارد…
پس اگر انسان مدتى کوتاه بر نماز خود پایدارى کند، و در انجام آن تا حدى نیت صادق داشته باشد، این ادامه در مدت کوتاه به طور مسلم باعث مى شود که ملکه پرهیز از فحشاء و منکر در او پیدا شود…
نماز عملى است عبودى، که به جا آوردنش صفتى در روح آدمى پدید مى آورد که آن صفت به اصطلاح معروف، پلیسى است غیبى، و صاحبش را از فحشاء و منکرات باز مى دارد، و در نتیجه جان و دلش را از قذارت گناهان و آلودگى هایى که از اعمال زشت پیدا مى شود، پاک مى نماید. پس معلوم مى شود مقصود از نماز رسیدن به آن صفت است، یعنى صفت بازدارى از گناه…
بازدارى از گناه اثر طبیعى نماز است، چون نماز توجه خاصى است از بنده به سوى خداى سبحان، لیکن این اثر تنها به مقدار اقتضاء است، نه علیت تامه، تا تخلف نپذیرد، و نمازگزار دیگر نتواند گناه کند، نه، بلکه اثرش به مقدار اقتضاء است، یعنى اگر مانع و یا مزاحمى در بین نباشد اثر خود را مى بخشد، و نمازگزار را از فحشاء باز مى دارد، خلاصه یاد خدا، و موانعى که از اثر او جلو مى گیرند، مانند دو کفه ترازو هستند، هر وقت کفه یاد خدا چربید، نمازگزار گناه نمى کند، و هر جا کفه آن موانع چربید کفه یاد خدا ضعیف مى شود، و نمازگزار از حقیقت یاد خدا منصرف مى گردد، و گناه را مرتکب مى شود…
و اگر خواننده عزیز بخواهد این معنا را لمس کند، باید حال بعضى از افراد که نام مسلمان دارند، و در عین حال نماز نمى خوانند، در نظر بگیرد، که اگر رفتار آنها را زیر نظر قرار دهد، مى بیند که به خاطر نخواندن نماز، روزه را هم مى خورد، و حج هم نمى رود و زکات هم نمى دهد، و بالأخره سایر واجبات را هم ترک مى کند، و هیچ فرقى بین پاک و نجس، و حلال و حرام نمى گذارد، و خلاصه در راه زندگى هم چنان پیش مى رود، هر چه پیش آید خوش آید، و هیچ چیزى را در راه خود مانع پیشرفت خود نمى بیند، نه ظلم، نه زنا، نه ربا، نه دروغ، و نه هیچ چیز دیگر. آن وقت اگر حال چنین شخصى را با حال کسى مقایسه کنى که نماز مى خواند، و در نمازش به حد اقل آن یعنى آن مقدارى که تکلیف از گردنش ساقط شود اکتفاء مى کند، خواهى دید که او از بسیارى از کارها که بى نماز از آن پروا نداشت پروا دارد، و اگر حال این نمازگزار را با حال کسى مقایسه کنى که در نمازش اهتمام بیشترى دارد، خواهى دید که دومى از گناهان بیشترى پروا دارد، و به همین قیاس هر چه نماز کاملتر باشد، خوددارى از فحشاء و منکرات بیشتر خواهد بود…(3)
تشویق به نماز ، ترغیب به خواندن آن در اول وقت ، نماز جماعت و نماز جمعه راهکاری غیر مستقیم ، ساده ، دم دستی و مؤثر است که نه تنها مردان و زنان و خصوصا جوان ها را از بدحجابی ، بلکه از سائر اشتباهات و گناهان دیگر می تواند دور کند و ستون دین بودن نماز از همین رو است که اگر وجود داشته باشد می تواند خیمه دین داری را برای انسان حفظ کند.
1: روى أنس: أن فتى من الأنصار کان یصلی الصلوات مع رسول الله ص- و یرتکب الفواحش فوصف ذلک لرسول الله ص- فقال: إن صلاته تنهاه یوما ما
2: سوره عنکبوت آیه 45
3: ترجمه تفسیر المیزان ج 16 صص197 -
صفحات: 1· 2