به مناسب ترور شهید علی صیاد شیرازی؛ اینفوگرافی امیر سرافراز میهن
هنرمند ارزشی یعنی… / اینفوگرافیک
خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
او را از اوایل پیروزی انقلاب میشناختم
من تقريباً از اوّلين روزهاى پيروزى انقلاب اين شهيد را شناختم. از اصفهان پيش ما مىآمد، گزارش مىداد و كمك مىخواست؛ از آن وقت ما با ايشان آشنا شديم. او سپس به كردستان رفت و بعد هم در دوران جنگ تحميلى فعّاليت كرد؛ بعد از جنگ هم كه معلوم است. اينكه شما مىبينيد يك ملت، بزرگش، كوچكش، زن و مردش، جوانش، پيرش، امروزيش، ديروزيش، براى ابراز احترام به پيكر اين شهيد، يك اجتماع عظيم را به وجود مىآورند - كه جزو تشييعهاى كم نظير در دوران انقلاب بود - بهخاطر همين اخلاص و همين صفاست. خداى متعال دلها را متوجّه مىكند. ما اين را لازم داريم و الحمدلله امروز هم افرادِ اينگونه داريم.
نبوغ نظامی
شايد امروز هم بعضى خيال كنند - كه عملياتى مثل عمليات بيتالمقدّس، فقط يك هجوم انبوه انسانى بود! اينها سخت در اشتباهند. هيچ امواج انسانى، بدون فرماندهىِ قادرِ قاطعِ هوشيار، نمىتواند هيچ عملى را انجام دهد. در جنگ نظامى، سازماندهى و عمليات و فرماندهى و تاكتيك و دقّتنظر و موقعشناسى و دهها عامل در كنار هم، دانش نظامى را به وجود مىآورد و استعداد و نبوغ نظامى را نشان مىدهد. اين اتّفاق، در عمليات فتح خرّمشهر - يعنى همان عمليات بيتالمقدّس - روى داد، كه همين شهيد عزيزِ اخيرِ ما - شهيد صيّاد شيرازى - يكى از كارگردانان اصلى اين عمليات بود و خودِ او مثل ظهر چنين روزى، از آنجا با تلفن با بنده تماس گرفت و مژده پيروزى را داد و گفت سربازان عراقى صف طولانى كشيدهاند تا بيايند اسير شوند! ببينيد اين عمليات چقدر هوشمندانه و قوى و همهجانبه بود كه نيروهاى دشمن احساس اضطرار مىكردند كه براى حفظ جان خودشان بيايند خود را تسليم اسارت كنند! كه در آن روز هزاران نفر از نيروهاى دشمن متجاوز - كه آن همه با غرور و تكبّر، فرياد سر داده بودند - آمدند دودستى خودشان را تسليم رزمندگان اسلام كردند!
صفحات: 1· 2
نام آوینی در حد یک لفظ باقی مانده است
سید مرتضی آوینی مردی بود فراتر از هنر. همانکه مردم زمانش او را نمی فهمیدند و باید اذعان نمود که حتی هنوز هم دوره فهم او فرا نرسیده است. نظریات او بعنوان یک تئورسین فرهنگی به حدی عمیق و ژرف بود که عده ای کج فهم، از سر نافهمی به مخالفت با او می پرداختند و سد راهش می شدند. شاید اگر امامش او را «سید شهیدان اهل قلم» نمی نامید امروز عمق مظلومیت او با نظریات فرهنگی اش برابری می کرد.
مخالفت ها با آوینی تا جایی ادامه یافته بود که وی در اواخر عمر کاری اش علی رغم حجم بالای مستندسازی در جهاد و تلویزیون از آنجا خارج و یا شاید هم اخراج شده بود و به نزدیکانش گفته بود که دیگر تاب ماندن در حوزه هنری را هم ندارم و از آنجا هم می روم؛ که رفت اما برای همیشه و از «مشهد» فکه!
سید مرتضی هرچند هیچگاه اسیر بازی های سیاسی سیاستمداران نمی شد اما از سوی دیگر برای دغدغه های فرهنگی اش با کمتر کسی تعارف داشت. سید محمد خاتمی وزیر که تا سال1370 وزیر ارشاد دولت میرحسین موسوی و اکبرهاشمی رفسنجانی بود، هیچگاه از گزند قلم سید مرتضی در امان نمانده بود. او به سیاستهای این دوران انتقادهای زیادی دارد. انتقاد به نقطه نظر او درباره آزادی و یا مثلا انتقاد به سیاستهای ادبی وزارت ارشاد در حوزه داستان از این موارد است.
صفحات: 1· 2