خانه های قدیمی را دوست دارم
خانه های قدیمی را دوست دارم
تاریخ در آنها به زیبایی در حرکت است
همه چیز عمر دارد
حرف دارد
برکت دارد
تکنولوژی آن ها را له نکرده
یاغی گری ها ی مدرن تغییرشان نداده
هنوز حیاط هست
حوض است
کوزه هست
قناری می خواند
ماهی شنا می کند
دیوارهای اتاق های کوچک
مهمان جمعیتی زیاد است
سفره ها گسترده اند
نه دو نفره
نه چهار نفره
صدای پیرها شنیده می شود
حضورشان برکت خانه است
صفحات: 1· 2
صبرم تمام شده ...
این روزها زیاد یاد مادری می افتم که رفت خدمت آقا امام صادق (علیه السلام) …. گفت : خیلی وقت است پسرم از مسافرت برنگشته ، خیلی نگرانم …
حضرت فرمودند : صبر کن پسرت بر می گردد …. رفت و چند روز دیگر برگشت و گفت : پس چرا پسرم برنگشت ؟… حضرت فرمودند : مگر نگفتم صبر کن …. خب پسرت بر می گردد دیگر ….
رفت اما از پسرش خبری نشد …. برگشت ؛ آقا فرمودند : مگر نگفتم صبر کن …
مادر دیگر طاقت نیاورد … گفت : آقا چقدر صبر کنم ؟ … نمی توانم صبر کنم … به خدا طاقتم دیگر تمام شده …
حضرت فرمود : برو خانه ، پسرت برگشته است … رفت خانه دید واقعا پسرش برگشته …
آمد خدمت آقا امام صادق ، عرضه داشت : آقا جریان چیست ؟ نکند مثل رسول خدا به شما هم وحی نازل می شود ؟ آقا فرموده بودند به من وحی نازل نمی شود اما
” عند فناء الصبر یاتی الفرج “
صبر که تمام بشود فرج می آید ….
این روزها به خودم میگم : فلانی چه طاقتی داری تو …
و دعا کن برای مادری که هنوز فرزندش برنگشته …
وسائل الشیعه ، جلد ۱۵ ، باب استجاب الصبر فی جمیع الامور ، حدیث ۲۰۴۶۲
نگاهی به زندگانی مادر امام رضا(ع)
از آنجا که مادر بزرگوار امام رضا(ع) و حضرت فاطمه معصومه(س)، در یک کشور و فرهنگ دیگری غیر از ممالک اسلامی به دنیا آمده است و تا موقعی که ایشان، توسط یک کاروان برده فروش به عنوان یک کنیز وارد مدینه نشده بود، اطلاع چندانی از زندگی او در دسترس نیست، به همین خاطر نام اصلی او که موقع تولد، توسط پدر و مادرش انتخاب شده است، به طور قطع معلوم نیست، ولی آنچه که در میان بیشتر تاریخنویسان و محققان در این زمینه مشهور شده است، این است که اولین نامی که این بانوی بزرگوار، پس از ورود به منزل امام به آن نام شناخته شده بود، «تکتم» بوده است.
مرحوم شیخ صدوق (بزرگ محدث شیعه) در کتاب عیون الاخبار خود به این مسئله تصریح میکند، آنجا که به نقل از صولی (یکی از قدیمیترین مورخین و محدثین) میگوید: «تُسَمّی تُکْتَمَ و عَلَیْهِ استَقَرَّ اسْمُهَا حِینَ مَلِکَهَا أبُوالْحَسَنِ مُوسَی بْنِ جَعْفَرٍ(ع)»
و در این خصوص، چند احتمال کلی را میتوان در نظر رفت:
احتمال نخست اینکه؛ این نام، در واقع همان نام اولیه آن بانو است که توسط پدر و مادرش برای وی انتخاب شده بود، اما هر چند که این احتمال، هیچ منافاتی با منقولات مربوطه ندارد؛ چرا که در هیچ منبعی تصریح نشده است که امام(ع) این نام را برای وی انتخاب کردهاند، ولی اگر ما این احتمال را بپذیریم، این سوال مطرح میشود که آیا این نام، با فرهنگ آن مناطقی که این بانو در آنجا به دنیا آمده است، مناسبت دارد یا نه؟!
صفحات: 1· 2
قصه غریب الغربائی حضرت رضا علیه السلام
هیچگاه با خود اندیشیده ایم که آیا ما قدر نعمت امام هشتم شیعیان و قرار گرفتن حرم مبارک این امام همام را در این کشور می دانیم؟ براستی اگر ما قدر امام رضا علیه السلام را بدانیم همچنانکه زائری که قدردان او باشد حقیقتا بهشتی است ، جامعه ای که قدردان این چشمه جوشان هدایت و کرامت و معنویت باشد حقیقتا لبریز از سعادت خواهد بود و در فضای اینچنین جامعه ای بوی بهشت وزیدن خواهد گرفت.
چه کسی قدر امام رضا را می داند؟
بسیاری از ایرانیان مومن در سرتاسر این کشور پاک و حتی دلباختگان اهل بیت علیهم السلام در کشور های دیگر آرزوی زیارت حرم ملکوتی این امام عزیز را دارند اما باز باید از خود بپرسیم که براستی قرب به او و بهره بردن از فیوضات وجودی امام تنها با نزدیک شدن به حرم او و در آغوش کشیدن ضریح و مقبره او میسر است؟
و نیز با خود بیندیشیم که آیا این همه اثر معنوی که برای زیارت امام هشتم در احادیث شمرده شده به صرف در آغوش کشیدن ضریح این امام بزرگوار در وجود ما و زندگی ما سرازیر می شود و اگر نه چه عنصری در این ابراز ارادت ها و زیارت ها مفقود است که آنچنان که باید فیوضات معنوی و سعادات اخروی این منبع فیض در زندگی ما جاری و ساری نمی شود؟
صفحات: 1· 2
محبوب ترین پنجره دنیا
یک پنجره و یک دنیا خاطره و حرف. پنجره ای که تقریبا برای همه آشناست و برای بعضی ها، یادآور لحظه های عجیبی که فقط خودشان می دانند چگونه گذشته است. این گوشه از صحن انقلاب، یک خاطره مشترک برای همه زائران امام هشتم(ع) است. پنجره ای که به نماد کرامت و بازکردن گره های بسته زندگی تبدیل شده است. این جا«پنجره فولاد» حرم امام رضا(ع) است. محبوب ترین پنجره دنیا.
صفحات: 1· 2