نظریه مسیحیت صهیونیستی
تحلیل محتوا
مسیحیان صهیونیست ، از خواسته ها و ویژگی های خاصی برخوردارند:
تشویق گفتوگوهای یهودی و مسیحی ، مقابله با افکار ضدیهودی ، آموزش با نگرش به ریشه های یهودی دین مسیح ، مخالفت با مقامات یهودی میانه روی اسرائیلی که طرفدار روش مصالحه جویانه ی حلِ بحران خاورمیانه هستند، و نیز آخرالزمان شناسی از کتاب مقدس.
پیروان این نظریه و مکتب ، خود را از مبلغان انجیلی میدانند و اعتقاد دارند هوادارانِ مذهب مسیحیت صهیونیستی ، مسیحیان دوباره متولد شده ای هستند که فقط آنها اهل نجات اند و دیگران هلاک خواهند شد. آنها تعصب ویژه ای به صهیونیسم نشان میدهند. تعصب این مسیحیان ، بیش از صهیونیست های مقیم اسرائیل و امریکا است. به هر روی ، کنکاش بیشتر در اندیشه مسیحیت صهیونیستی ، جنبه های دیگری از عقاید آنان را روشن میسازد که در زیر به آنها اشاره میشود.[۳۲]
دوره سرخوشی :
مسیحیت,صیهونیستی,مسیحیت صیهونیستی,موعود,موعودگرایی,یهود,دولت یهود,اسرائیل,مسیح,صیهونیسم
مسیحیان صهیونیست ، معتقد به هفت مرحله یا هفت مشیت الهی اند که قرار است به این ترتیب در آخرالزمان به وقوع بپیوندند:
۱- بازگشت یهودیان به فلسطین
۲- ایجاد دولت یهود در آن
۳- موعظه شدن بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا به وسیله انجیل
۴- دوره وجد یا سرخوشی ؛ یعنی به بهشت رفتن کلیه کسانی که به کلیسا ایمان آورده اند
۵- دوره هفت ساله حکومتِ دجال یا آنتی کراست ( ضد مسیح ) و فلاکت یهودیان و سایرین
۶- وقوع جنگ آرماگدون یا جنگ همه گیر که در آن ، همه زمین نابود خواهد شد
۷- شکست لشکریان دجال و ایجاد حکومت مسیح به پایتختی قدس ( اورشلیم ).
در این دوره ، یهودیان به مسیح ایمان می آورند. اعتقاد بر آن است که مرحله اول پیش از سال ۱۹۴۸ و مرحله دوم نیز در سال ۱۹۴۸ تحقق یافته و اینک ، دنیا در مرحله سوم ( کلیسای تلویزیونی ) به سر می برد و بقیه مراحل تا سال ۲۰۰۷ و به اعتقاد برخی تا سال ۲۰۲۶ تحقق خواهند یافت. در مرحله چهارم این نظریه ، گرچه اختلاف به چشم میخورد، ولی یکی از روایت ها از این مرحله، چنین است: مرحله چهارم ، دوره ای است که مسیح میآید و در برابر مسیحیان صهیونیست ظاهر میشود و عدهای - به روایتی صد و چهل و چهار نفر - را با سفینه به بهشت می برد و از آنجا به مشاهده نابودی جهان طی جنگ آرماگدون مینشینند، اما مسیح در گیرودار نابودی جهان ، به زمین برمیگردد و در جنگ آرماگدون بر سپاه شر پیروز میشود. [۳۳]
هفت سال فلاکت :
نویسنده ای دیگر، مراحل هفت گانه اندیشه مسیحیت صهیونیستی - که به اعتقاد آنان در کتاب های مقدس ( عهد عتیق و جدید ) آمده و یا پیش بینی شده - را با کمی تفاوت ، اینگونه برمیشمارد:
۱- بازگشت یهودیان به ارض موعود ( فلسطین )
۲- ایجاد دولت یهودی در ارض موعود
۳- موعظه شدن بنی اسرائیل و دیگر مردم دنیا به انجیل
۴- به بهشت رفتن کلیه کسانی که به کلیسا ایمان آورده اند
۵- دوران هفت ساله فلاکت. در این مرحله یهودیان و دیگر مومنان، از سوی دجال مورد ظلم واقع خواهند شد
۶- وقوع جنگ آرماگدون ، جنگی که در صحرای مگیدو یا مجدو و در اسرائیل به وقوع میپیوندد
۷- شکست لشکریان دجال و استقرار هزارساله پادشاهی مسیح در اورشلیم.
صفحات: 1· 2
باور مسیحیان نسبت به رجعت چیست؟
«رجعت» از عقاید عمومی و قدیمی است که در ملل مختلف جهان، میان همه اقوام و مذاهب شرق و غرب قبل از اسلام - چه در ادیان آسمانی و چه در ادیان دیگر- وجود داشته و کم و بیش هنوز وجود دارد، اگر چه در پارهای از مذاهب، تأکید بیشتری روی آن شده است، ناگفته نماند که عقیده به رجعت، در هر دینی به نوع خاص خود مطرح شده است، چنانچه در فرهنگ عقیدتی و سیاسی جهان مشاهده میشود که هر ایده و اندیشهای برای بسط و ترویج افکار و عقاید خود همت میگمارد.
ُ
به همین منظور در سلسله مباحثی با تکیه بر کتاب «رجعت در عصر ظهور» تألیف محمدعظیم محسنی دایکندی به طور اجمال به مقوله رجعت و بازتاب آن میان اقوام و ملل مختلف اشاره میکنیم:
1 - توجه به عمومی بودن مسأله، یعنی یک نوع نگاه به آینده تاریخ و بشر، از دریچه تعالیم ادیان.
2 - توجه به اصول مشترکی که در برنامه آن روز میان همه وجود دارد؛ یعنی نجات فردی و اجتماعی و استقرار کمال و عدالت، در گروه آن روز خواهد بود.
* رجعت در دین مسیحیت
اندیشه رجعت باوری در مسیحیت، از جایگاه خاص و والایی برخوردار است، باور این عقیده، یکی از ویژگیهای خاص دین مسیحیت شده است، ریشه این عقیده را باید میان باورهای یهودیان درباره منجی موعود جست و جو کرد. زیرا مسیحیت بر پایه دین یهود شکل گرفت.
مسیحیان اولیه، کتب یهودیان را قبول داشته و به اعتقادات و اعمال و آداب و سنن یهودی پایبند بودند و حتی کسانی از غیر یهودیان را که میخواستند در دین خود بپذیرند، به یهود و انجام شریعت آن از قبیل رعایت حلال و حرام، شرکت در کنیسه و مراسم عبادی یهودیان، ختان و … وادار میکردند، تنها چیزی که آنها را از دیگر یهودیان متمایز میساخت، این بود که عیسی، همان مسیح موعود است.
مسیحیت، دینی است که بر اساس اعتقاد به ماشیح بودن عیسی شکل گرفت و بر اساس رجعت دوباره و آخرین موعود بودن عیسی در ذهن همه ریشه دوانده و گسترش یافت و به عنوان دینی جدید، عالم گیر شد، از این زمان به بعد از اندیشه مسیحایی در جامعه جوان مسیحی از سنت یهودی خود فاصله گرفت، اگر چه در زمینه کارکرد، هنوز هم مسیحیان بر آنند که عیسی با تشکیل یک حکومت جهانی، در میان همه امتها داوری خواهد کرد و ملکوت آسمانی خود را در جهان استوار خواهد ساخت.
رجعت در عقیده مسیحیت، در دو بخش قابل بررسی است:
1 - بازگشت عیسی
بنا بر عقیده مسیحیان، عیسی یک بار مُرد و به صلیب کشیده شد، وی روز یکشنبه، سومین روز پس از مصلوب شدن و دفن، بر مرگ پیروز شده و از قبر بیرون آمد و بر شاگردانش ظاهر شد و مدت چهل روز، میان مردم زندگی کرد، سپس به آسمانها رفت و نزد خدای پدر زندگی میکند، او باز میگردد تا ملکوت خدا را برپا کند.
صفحات: 1· 2
حضرت عیسی علیه السّلام، آخرین اتمام حجت
1. تولد و ظهور عیسی علیه السّلام
یکی از اندیشه هایی که از دیرباز در میان قوم بنی اسرائیل وجود داشت، اعتقاد به یک منجی نهایی بود که خداوند به وسیله او جهان را مبارک می سازد. این منجی در زبان عبری «ماشیَح» (1) نام دارد که واژه فارسی «مسیحا» از روی آن ساخته شده است و در اصل به وجود مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره دارد. مورخان یهودی (2) بر این باورند که این اندیشه در دوره پس از سلیمان علیه السّلام و با تجزیه حکومت و وقایع پس از آن تحول یافت و به صورت یک اصل ثابت دین یهود درآمد. در این فضا بود که یحیای تعمید دهنده در تب و تاب انتظار و دوران سیطره ظالمانه رومیان، ندای نزدیکی ملکوت را در داد. پس از قتل یحیی علیه السّلام از سوی هیرودیس به سبب احساس خطر او برای حکومت خاندان آدوم، یکی از شاگردان وی به نام عیسای ناصری - که آگاهی چندانی از شریعت کاهنان نداشت - در میان بنی اسرائیل ظهور کرد و مسیحا بودن خود را برای اندکی از شاگردان برگزیده خویش آشکار کرد. وی یحیای تعمیددهنده را همان الیاس دانست که در سنت کاتبان به عنوان شخصیت ظهورکننده پیش از مسیحا اعلام شده بود. (3)
این خلاصه ای است از آنچه یهودیان و مسیحیان در مورد شخصیت بزرگ عیسای مسیح بدان معتقدند. یهودیان او را مدعی ای می دانند که در دوران آشفته و ظالمانه حکومت رومیان در کنار دیگر مدعیانی که به دروغ در این دوره سر برداشتند، ادعای مسیحایی کرد و توانست گروه هایی از طبقات پایین جامعه را به سوی خود جذب کند؛ و در مقابل، مسیحیان او را همان مسیحای موعود می دانند که اندکی پیش از ظهور، یحیی بشارت آمدن وی را داده بود. بر این اساس هنوز یهودیان منتظر ظهور مسیحای منجی هستند که از این جهت ایشان را به اندیشه مهدویت نزدیک می کند. مسیحیان نیز اگر چه معتقد به ظهور مسیحا در قالب عیسی علیه السّلام هستند، اما بر این باورند که وی پس از مصلوب شدن زنده شده و به آسمان عروج نموده است. بازگشت مسیح در آخرالزمان نیز این گروه را به اندیشه مهدویت پیوند می زند، به ویژه آن که نزول مسیح در آخرالزمان - پس از عروج و نه مصلوب شدن - از اعتقادات جدی مسلمانان به شمار می رود.
صفحات: 1· 2
اعتقاد به مهدویت در ادیان دیگر چگونه است؟
در پاسخ به این سؤال لازم است مقدمه ای را به عنوان مدخل بحث تقدیم نماییم سپس موضوع مهدویت را در ادیان دیگر را بررسی کنیم:
مقدمه:
همان گونه که می دانید مهدویت از واژه هایی است که کارکرد اختصاصی آن به حوزه اسلام و مسلمانان مربوط می شود و این واژه برگرفته از روایات اسلامی در این خصوص است .[1] لیکن در میان پیروان ادیان و مذاهب جهان با اسامی مختلف و گوناگونی مطرح است که در ضمن بحث روشن خواهد شد چرا که این اندیشه (موعود) از خصایص بشری است.[2] و همه ادیان معروف موعود دارند.[3] توجه و اهتمام پیروان ادیان به موضوع موعود (مهدویت) به ضعف و قوت آنان بستگی دارد. یهودیان پس از سقوط دولتشان به وسیله بختنّصر و مسیحیان پس از تشکیل دولتشان به وسیله قسطنطین بیشتر منتظر موعود بوده اند و میان مسلمانان شیعیان اثنی عشری که دلالت نداشته اند از اهل سنت که دست داشته اند بیشتر منتظر بوده اند.[4]پس از بیان اجمالی این اندیشه مصرفی مصادیق عینی مهدویت در ادیان می تواند روشنی بخش باشد. این عنوان را به پادشاهان اسرائیل و کاهنان بزرگ و بالاخره شاهان غیر اسرائیلی مثل کورش که معتقد بودند وی را خدا برگزید و مسح کرد اطلاق می کردند از آن پس عنوان مسیح حکایتگر شخصیت پرجذبه ای بوده است که باید می آمد تا پادشاهی اسرائیل را احیاء کند خصایص او در یهودیت عبارتند از پادشاهی مسح شده، دین مداری عادل، پیامبر آخر الزمان از نسل داود.[5] بنابر باور یهود آن گاه که مسیح بیاید در پادشاهی خدا بر زمین مستقر می شود و همه ملت ها به اورشلیم باز خواهند گشت بدین سان یهودیت انتظار قدیمی را تجربه می کند اما در این اواخر جریانات پیشرو یهودی کمتر بر اندیشه مسیح شخصی گردن می نهند و برخی محافل یهودی برپایی حکومت اشغالگر اسرائیل را به مثابه آغاز رهایی به زنان سوی مسیح می دانند و از طرفی بسیاری از اسرائیلی های سکولار اصولاً هر مشکل از امید به مسیح آینده را رد می کنند.[6]
صفحات: 1· 2
مقتدر مظلوم
رهبر انقلاب: نظام جمهورى اسلامى با حملات گوناگون سیاسى، اقتصادى، نظامى، امنیتى از بین نمیرود بلکه روزبهروز هم قوىتر میشود؛ تا امروز که نظام جمهورى اسلامى نظامى است به معناى واقعى کلمه مقتدر. البته نظام اسلامى، هم مقتدر است، هم مظلوم است. این اقتدار نظام، منافاتى ندارد با مظلومیت؛ مثل امیرالمؤمنین: حاکم مقتدرِ نظام اسلامى در زمان خود، اما درعینحال مظلومترین مظلومان؛ نظام جمهورى اسلامى هم همینجور است. ۱۳۹۳/۶/۱۳