حضرت عیسی علیه السّلام، آخرین اتمام حجت
1. تولد و ظهور عیسی علیه السّلام
یکی از اندیشه هایی که از دیرباز در میان قوم بنی اسرائیل وجود داشت، اعتقاد به یک منجی نهایی بود که خداوند به وسیله او جهان را مبارک می سازد. این منجی در زبان عبری «ماشیَح» (1) نام دارد که واژه فارسی «مسیحا» از روی آن ساخته شده است و در اصل به وجود مقدس امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف اشاره دارد. مورخان یهودی (2) بر این باورند که این اندیشه در دوره پس از سلیمان علیه السّلام و با تجزیه حکومت و وقایع پس از آن تحول یافت و به صورت یک اصل ثابت دین یهود درآمد. در این فضا بود که یحیای تعمید دهنده در تب و تاب انتظار و دوران سیطره ظالمانه رومیان، ندای نزدیکی ملکوت را در داد. پس از قتل یحیی علیه السّلام از سوی هیرودیس به سبب احساس خطر او برای حکومت خاندان آدوم، یکی از شاگردان وی به نام عیسای ناصری - که آگاهی چندانی از شریعت کاهنان نداشت - در میان بنی اسرائیل ظهور کرد و مسیحا بودن خود را برای اندکی از شاگردان برگزیده خویش آشکار کرد. وی یحیای تعمیددهنده را همان الیاس دانست که در سنت کاتبان به عنوان شخصیت ظهورکننده پیش از مسیحا اعلام شده بود. (3)
این خلاصه ای است از آنچه یهودیان و مسیحیان در مورد شخصیت بزرگ عیسای مسیح بدان معتقدند. یهودیان او را مدعی ای می دانند که در دوران آشفته و ظالمانه حکومت رومیان در کنار دیگر مدعیانی که به دروغ در این دوره سر برداشتند، ادعای مسیحایی کرد و توانست گروه هایی از طبقات پایین جامعه را به سوی خود جذب کند؛ و در مقابل، مسیحیان او را همان مسیحای موعود می دانند که اندکی پیش از ظهور، یحیی بشارت آمدن وی را داده بود. بر این اساس هنوز یهودیان منتظر ظهور مسیحای منجی هستند که از این جهت ایشان را به اندیشه مهدویت نزدیک می کند. مسیحیان نیز اگر چه معتقد به ظهور مسیحا در قالب عیسی علیه السّلام هستند، اما بر این باورند که وی پس از مصلوب شدن زنده شده و به آسمان عروج نموده است. بازگشت مسیح در آخرالزمان نیز این گروه را به اندیشه مهدویت پیوند می زند، به ویژه آن که نزول مسیح در آخرالزمان - پس از عروج و نه مصلوب شدن - از اعتقادات جدی مسلمانان به شمار می رود.
صفحات: 1· 2