دلایل پذیرش ولایتعهدی توسط امام رضا (ع)
امام علي بن موسي الرضا عليهالسلام هشتمين امام شيعيان در سن 35 سالگي عهدهدار مسئوليت امامت ورهبري شيعيان گرديدند و حيات ايشان مقارن بود با خلافت خلفاي عباسي كه سختيها و رنج بسياري رابر امام رواداشتند .نام مبارك ايشان علي و كنيه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترين لقب ايشان “رضا” به معناي “خشنودي” ميباشد. امام محمدتقي عليهالسلام امام نهم و فرزند ايشان سبب ناميده شدن آن حضرت به اين لقب را اينگونه نقل ميفرمايند :” خداوند او را رضا لقب نهاد زيرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمين از او خشنود بودهاند و ايشان را براي امامت پسنديده اند و همينطور ( به خاطر خلق و خوي نيكوي امام ) هم دوستان و نزديكان و هم دشمنان از ايشان راضي و خشنود بودند".پدر بزرگوار ايشان امام موسي كاظم (عليه السلام ) پيشواي هفتم شيعيان بودند كه در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسي به شهادت رسيدند و مادرگراميشان ” نجمه ” نام داشت.
تکیه فرهنگ نیوز را در شهادت امام رضا علیه السلام با آرزوی زیارت آنحضرت در حرم رضوی ، آغاز میکنیم با آن امید که مقبول افتد.
چرا امام رضا علیه السلام، ولایتعهدى مأمون را پذیرفت؟
این سؤالى است كه در پى پاسخگویى به آن به سه محور مهم مى پردازیم:
1 ـ دلایل پذیرش ولایتعهدى:امام رضا علیه السلام به این حقیقت توجه داشت كه در صورت امتناع از پذیرش ولایتعهدى نه تنها جان خود، بلكه علویان و دوستدارانشان نیز در معرض خطر واقع مىشوند. در این حال اگر بر امام جایز بود كه در آن شرایط، جان خویشتن را به خطر بیافكند، ولى در مورد دوستداران و شیعیان خود و یا سایر علویان هرگز به خود حق نمى داد كه جان آنان را نیز به مخاطره بیاندازد، بنابراین ولایتعهدى را پذیرفتند.افزون بر این، بر امام لازم بود كه جان خویشتن و شیعیان و هواخواهان را از گزندها برهاند . زیرا امت اسلامى به وجود آنان و آگاهى بخشیدنشان نیاز بسیار داشت. اینان باید باقى مىماندند تا براى مردم چراغ راه و راهبر و مقتدا در حل مشكلات و هجوم شبهه ها باشند .
صفحات: 1· 2
هشت درس و پيام از هشتمين امام(ع)
اصولا رسول اكرم(ص) و ائمه(عليهم السلام) طبق رواياتى كه داريم قبل از اين عالم انوارى بودهاند در ظل عرش و در انعقاد نطفه و طينت از بقيه مردمامتياز داشتهاند.»
حضرت امام خمينى ضمن بيان مطلب فوق افزودهاند:
«ومقاماتى دارند الى ماشاء الله چنانكه در روايات معراج جبرئيل عرض مىكند:
… هرگاه كمى نزديكتر مىشدم، سوخته بودم.
با اين فرمايش كه … ما با خداحالاتى داريم كه نه فرشته مقرب آن را مىتواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل.اينجزء اصول مذهب ماست كه ائمه(عليهم السلام) چنين مقاماتى دارند.
چنانكه به حسب روايات اين مقامات معنوى براى حضرت زهرا(ع) هم هست.»
پيشوايان شيعه تمام عمر خويش را صرف بسط احكام و اخلاق و عقايد نمودند و تنهاهدف و مقصدشان نشر احكام خدا و اصلاح و تهذيب بشر بوده، نورشان از بسيط خاك تاآن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى پرتوافشانى كرده و مىكند.
در اين مختصر با استفاده از رهنمودهاى معصومين(عليهم السلام) و علماى بزرگواردر محضر درخشانترين سيماى نورانى از تبار امام كاظم(ع) و آفتاب خطه خراسانمىنشينيم و از اخلاق امام هشتم، هشت درس فرا مىگيريم.
دستت نمىرسد كه بچينى گلى ز شاخ بارى به پاى گلبن ايشان گياه باش
1- عبادت و نيايش
امام خمينى مىنويسد:
فرموده ائمه(عليهم السلام) كه: «عبادت ما عبادت احرار است كه فقط براى حب خداست، نه طمع به بهشت يا ترس از جهنم است»
از مقامات معمولى و اول درجه ولايت است. از براى آنها در عبادات حالاتى است كه به فهم ما و شما نمىگنجد.
و در جاى ديگر مىفرمايد: شما خيال مىكنيد گريه هاى ائمه طاهرين(عليهم السلام) و … براى تعليم بوده و مىخواسته اند به ديگران بياموزند؟
آنان با تمام آن معنويات و مقام شامخى كه داشتند از خوف خدامىگريستند و مىدانستند راهى كه در پيش دارند پيمودنش چه قدر مشكل و خطرناكاست.
صفحات: 1· 2
استفتاء از حضرت آیت الله خامنه ای درباره خرافات آخر صفر
استفتائات جدید
س. چند سالى است در شب اول ماه ربيعالاول حركتى در بعضى مساجد باب شده است شائبه بدعت و يا ترويج نوعى خرافه در آن مىرود، ماجرا از اين قرار است كه در شب اول ماه ربيعالاول از حدود نيمهشب تا اذان صبح افرادى كه غالباً خانمها هستند با در دست داشتن شمع پشت درب مساجد مراجعه و با كوبيدن به درب مساجد و خواندن اذكارى توسل جسته و حاجات خود را طلب مىنمايند، البته اين عمل را تا هفت مسجد ادامه مىدهند و خصوصاً اين حال توسل در هنگام اذان صبح به اوج خود مىرسد و معتقد هستند بدينوسيله اتمام ماه صفر و آمدن ماه ربيعالاول را خبر مىدهند نظر حضرتعالى در اين باره چيست؟
ج) عمل مذكور مستند روايى ندارد و شيوهاى قابل تأييد نيست. اگر چه اصل اذكار و ادعيه و طلب حاجات از خداوند متعال عمل پسنديدهاى است، لكن اشكال در شيوه عمل به نحو ياد شده است، آقايان علماى اعلام (دامت افاضاتهم) و مؤمنين (ايدهم الله تعالى) با پند و اندرز و موعظه و نصيحت از رواج چنين رفتارهايى كه چه بسا ممكن است منتهى به وَهْن مذهب گردد، جلوگيرى نمايند.
منبع: http://farsi.khamenei.ir
سلام ما به صحن بی زائرت!
آیا شده بال و پرت آتش بگیرد؟
هر چیز در دور و برت آتش بگیرد!
آیا شده بیمار باشی و نگاهت!
از نیشخند همسرت آتش بگیرد؟
آیا شده یک روز گرم و وقت افطار!
آبی بنوشی … جگرت آتش بگیرد؟
آیا شده … تصویری از مادر ببینی!
تا عمر داری پیکرت آتش بگیرد؟
می گریم از روزی که می بینم، برادر
در کوفه موی دخترت آتش بگیرد!
می گریم از روزی که می بینم، برادر
از هُرمِ خاکستر سرت آتش بگیرد!
آه … از خنکهای گلویت بوسه ای ده
تا قبل از اینکه حنجرت آتش بگیرد!
آقا، بس است! دیگر مگو از شعله هایت
ترسم که جانِ خواهرت آتش بگیرد!
۵ ویژگی که هر فرد برای تبلیغ نیاز دارد
در عصر جدید که عصر پیشرفت علوم مختلف است می توان بحث تبلیغ دین که یکی از رسالت های مهم حوزه های علمیه است را از دریچه علوم مختلف انسانی همچون علم روانشناسی بررسی کرد و این علم می تواند با تحلیل رفتارها و فرایندهای روانی انسان در حیطه تبلیغ کمک شایانی به تبلیغ دین کند. علم روانشناسی چهار وظیفه توصیف، تبیین، پیش بینی، و تغییر رفتار را بر عهده دارد بنابر این می تواند فرایند های روانی انسان را در حیطه تبلیغات بر اساس چهار وظیفه بررسی و در تمام ارکان و عناصر تبلیغ اعم از درونی، برونی، فردی، اجتماعی و… اظهار نظر کند. در این نوشتار به بررسی ویزگی درونی مبلّغ و نحوه اثر گذاری آن می پردازیم.
۱- مشاهده گری قوی باشد
مشاهده تکتک افراد، به صورت بالینی برای تشخیص نابهنجاریها، آنگونه که در روانشناسی بالینی از آن بهره برده میشود، مورد نیاز مبلّغ نیست، اما در روابط بین فردی، جایگاه مهمی دارد. بنابراین توانایی مشاهده دقیق به معنای عام، از ضروریات کار مبلّغ است. مبلّغ نیاز دارد که به محض ورود به حوزه تبلیغاتی خود، با اولین مشاهداتش، اطلاعات بسیاری به دست آورد. او اگر مشاهدهگر خوبی باشد، از در و دیوار، کوچه و خیابان، نوع لباس پوشیدن مردم، نوع مغازهها و مشتریان آن ها و… مطالبی از قبیل، بافت جمعیتی، فرهنگ شهری و روستایی، سطح سواد، سطح دینداری مردم، نیازهای فرهنگی و دینی آنان، آداب معاشرت آنان، و…را به دست میآورد.
کسب مهارت در مشاهدهگری کاری مشکل است. یکی از مشکلات این است که تمایلات و تعصبات مشاهده کننده، در دیدن یا ندیدن بعضی جزئیات دخالت کرده؛ در نتیجه، ارزیابیاش را غیرعینی میسازد. اشکال دیگر به نمونهگیری و تعمیم دادن نتایج مربوط میشود. اشکال سوم به تفسیر ناصحیح و ذهنی بر میگردد. طبیعی بودن فعالییت مشاهده شوندگان و بیخبر بودن آنان از این موضوع نیز یک ضرورت است، که فراهم کردن آن گاهی مشکل است. علاوه بر همه این ها نتایج مشاهده، ارزش مطلق ندارند، بلکه باید با شیوههای دیگر تأیید و تکمیل شوند.
صفحات: 1· 2