آدم باید عاشق چادرش باشد
به شخصیتم بر می خورد وقتی بعضی ها را می بینم که به اصل وجودی خودشان احترام نمی گذارند، همان هایی را می گویم که وقتی پای صحبتشان بنشینی در بین کلماتشان پی به فاصله ی زیاد فکری آنها با چادرشان می بری، انگار مجبورشان کرده اند و آنها هم به این اجبار تن داده اند.
به نظر نویسنده آدم باید عاشق چادرش باشد، تو که عاشق بودی او هم عاشق می شود، بعد ماجرا می شود یک قصه ی عاشقانه ی دو طرفه، تو عاشق چادرت هستی و او هم عاشق تو، پس تو مراقبش هستی او هم مراقب تو، یعنی هر کدامتان نسبت به آن یکی با محبت بر خورد می کنید، با احساس، اینکه تو کثیفش نمی کنی و در خیابان با رفتارت شخصیتش را بر باد نمی دهی، او هم وجود تو را از نگاه بد حفظ می کند و به تو منزلت می بخشد، بعد هر دو با هم برای همیشه می مانید و هیچ دست بدی از هم جدایتان نمی کند.
برای ما انسانها عاشق شدن کاری ندارد، تنها کافی است چشم هایمان را به سختی هایی که ممکن است چادر برایمان داشته باشد ببندیم و همه اش خوبی ببینیم، بعد خود عشق کم کم به سراغمان می آید و این می شود که عاشق می شویم،عاشق آنچه خدا برایمان بهترین قرار داده.
دلنوشته/ مرد اگر هست بجز "عالم ربانی" نیست
به کوی میکده هرسالکی که ره دانست
دری دگر زدن اندیشه تبه دانست
یکی از بزرگترین دغدغه هام این بوده و هست که برای رسیدن به اهداف تربیتی و تکاملی خودم یه “خضر راه و مرد طریقی” داشته باشم تا در سایه سار هدایتش “راه بندگی وحقیقت” رو بفهمم و خودم رو به “رضوان الهی” برسونم.
سالها بود که به عنایت الهی و لطف امام زمان(سلام الله علیه)از اصحاب جلسات حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(رضوان الله علیه) بودم و از محضر مبارکش خوشه چینی میکردم،هر چند “اهل” نبودم…
ولی افسوس و صدحیف که چه زود روح بلند و والای ایشان قفس تنگ تن را برنتابید و خیلی زود از بین ما رفت و به محبوبش پیوست و ما ماندیم وحسرت و آه فقدان"رفیق محبوبمان".
قرةالعین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد
نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد…
این روزهاکه بوی ماه “ضیافت الهی” به مشام میرسه حقیقتا یکی از دغدغه هام اینه که شبهای ماه مبارک و خصوصا لیالی قدر چه کنم؟از کدام مجلس و کدام عالم ربانی بهره ببرم؟
حقیقتا سبک و سیاق و اتقان منبرهای آیت الله تهرانی و نفس رحمانی و اخلاق کریمانه ایشون رو کجا میتونیم حتی یکصدمش رو پیدا کنیم؟
به هر حال با تقدیر باید ساخت و قدر نعمت را هنگامی که هست باید شناخت…
صفحات: 1· 2
خداوند چه انسانهايي را دوست دارد؟
مام باقر عليهالسلام فرمودند: خداوند دوست دارد كسى را كه با مردم مزاح و شوخى كند ، اما سخن زشت به زبان نياورد و نيز كسى را كه انديشهاى يكتاپرست داشته باشد و كسى را كه آراسته به صبر باشد و كسى را كه به نماز خواندن افتخار كند.
متن حدیث:
الإمامُ الباقرُ عليهالسلام : إنّ اللّهَ يُحِبُّ المُداعِبَ في الجَماعةِ بلا رَفَثٍ، المتوحِّدَ بالفِكْرَةِ ، المُتَحَلّيَ بالصّبرِ ، المُتَباهيَ بالصَّلاةِ .
” منتخب ميزان الحكمة”
حجاب یعنی ...
حجاب فقط یه پوشش در میان انواع پوشش ها نیست
حجاب فقط یه سلیقه در میان سلیقه ها نیست
حجاب فقط یه مرام شخصی در میان مرام ها نیست
حجاب فقط جلوگیرنده ی نگاه ها و پیشنهاد های انسان های دنباله روی شهوت نیست
حجاب یعنی ترجیح دادن خدا برتمامی نظرها و نگاه ها و سلیقه های غیرخدا
حجاب یعنی ارزش دادن به تلاش های زهرا(س)
حجاب یعنی فهمیدن علت مظلومیت های زهرا(س)
حجاب یعنی کنار زدن تمام فایده های بی حجابی به خاطر خدا و خود
حجاب یعنی می دانم که صلاحم در حجاب است چون خدا صلاحم را اینگونه می داند
حجاب یعنی …
شش روش غلط در زندگی!
شاید شما نیز افرادی را دیده باشید، که با این که می دانند حل مشکلاتشان در دست دیگری و یا با انجام کارِ دیگری است، باز هم با بی تدبیری بر شیوه ی خود تاکید می کنند و تا هنگامی که با در بسته مواجه نگردند از روش خود بازنمی گردند، ولی جالب است بدانید برای هر نیازی روش منحصر به فرد خود آن پیش بینی شده است.
در منابع معتبر و اسانید صحیح روایت شده است، روزی به حضرت موسی (ع) وحی شد که خداوند شش چیز را در شش جا قرار داده است، اما مردم از جای دیگر آن را طلب می کنند و هرگز در زندگی خود موفق نمی شوند؛ و آن ها عبارتند از:
1- آسایش را خداوند در بخشش قرار داده است، نه در دنیا؛ ولی مردم در دنیا با هزینه ی زیاد به دنبالش هستند؛
2- علم در گرسنگی به دست می آید؛ ولی مردم با شکم سیر می خواهند کسب علم کنند؛
3- عزت در بیداری شب به دست می آید؛ ولی مردم در دربار سلاطین و حاکمان آن را جست و جو می کنند؛
4- رسیدن به مقام رفیع در فروتنی و تواضع قرار دارد؛ ولی مردم با تکبر می خواهند مقام کسب کنند؛
5- مستجاب شدن دعا در خوردن غذای حلال است؛ اما مردم به علت سیری زیاد (و شبهه ناک) دعا و صدایشان به جایی نمی رسد؛
6- و بی نیازی از قناعت کردن به دست می آید؛ اما مردم به دنبال کسب مال فراوان هستند و هیچ گاه از این راه بی نیازی بدست نمی آید.
منابع:
1- حائری مازندرانی، مهدی. شجرة طوبی، ج2: ص 284.
2- مشکینی، علی و… . نصایح: ص 259.
3- پورموسوی، سید جعفر. جوانان و چهل چراغ هدایت: ص 211.