دلنوشته/ مرد اگر هست بجز "عالم ربانی" نیست
به کوی میکده هرسالکی که ره دانست
دری دگر زدن اندیشه تبه دانست
یکی از بزرگترین دغدغه هام این بوده و هست که برای رسیدن به اهداف تربیتی و تکاملی خودم یه “خضر راه و مرد طریقی” داشته باشم تا در سایه سار هدایتش “راه بندگی وحقیقت” رو بفهمم و خودم رو به “رضوان الهی” برسونم.
سالها بود که به عنایت الهی و لطف امام زمان(سلام الله علیه)از اصحاب جلسات حضرت آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(رضوان الله علیه) بودم و از محضر مبارکش خوشه چینی میکردم،هر چند “اهل” نبودم…
ولی افسوس و صدحیف که چه زود روح بلند و والای ایشان قفس تنگ تن را برنتابید و خیلی زود از بین ما رفت و به محبوبش پیوست و ما ماندیم وحسرت و آه فقدان"رفیق محبوبمان".
قرةالعین من آن میوه دل یادش باد
که چه آسان بشد و کار مرا مشکل کرد
نزدی شاه رخ و فوت شد امکان حافظ
چه کنم بازی ایام مرا غافل کرد…
این روزهاکه بوی ماه “ضیافت الهی” به مشام میرسه حقیقتا یکی از دغدغه هام اینه که شبهای ماه مبارک و خصوصا لیالی قدر چه کنم؟از کدام مجلس و کدام عالم ربانی بهره ببرم؟
حقیقتا سبک و سیاق و اتقان منبرهای آیت الله تهرانی و نفس رحمانی و اخلاق کریمانه ایشون رو کجا میتونیم حتی یکصدمش رو پیدا کنیم؟
به هر حال با تقدیر باید ساخت و قدر نعمت را هنگامی که هست باید شناخت…
صفحات: 1· 2