چگـونه خـوابی خـوش و راحت داشتـه باشیـم؟
در جای خود جابجا می شوید، می چرخید، متکای خود را از زیر سرتان برمی دارید و روی سر می گذارید، رو اندازتان را با پا تکان می دهید و با آن یک توپ فوتبال پارچه ای می سازید، از خروپف همسر عزیز دلتان متعجب می شوید و به تنگ می آیید که چطور او مانند کودکی معصوم به خواب رفته و از شما غافل شده؛ بدتر از همه اینکه ترفند گوسفندچرانی شبانه نیز هیچ کمکی به شما نمی کند و نمی توانید بخوابید! خب حق دارید، هیچ فاجعه ای بدتر از بدخوابی و بی خوابی نیست! اگر دوست دارید راه حل هوشمندانه ای برای این مشکل بیابید با ادامه ایمیل همراه شوید …
● فقط ۲۰ دقیقه فرصت دارید!
اگر نمی توانید در مدت زمان ۲۰ دقیقه به خواب ناز بروید، بلند شده و دست به کار خسته کننده ای بزنید تا چشمان تان گرم شود. نشستن در تاریکی شب یا خواندن دستوالعمل گارانتی یخچال فریزر می تواند کارهای مفیدی باشند! البته به هیچ وجه خود را در معرض نورهای تند و شدیدی چون تلویزیون یا مانیتور رایانه قرار ندهید؛ که این دست نورهای خیره کننده به مغز شما پیام بیدارباش را مخابره می کنند.
صفحات: 1· 2
بند انگشت
وزارت فـــرهنگ و ارشـــــاد یک آیـــتالله
در میان انبوه آدم هایی که می آیند و چند صباحی را در این دنیا سپری می کنند کسانی هستند که در اوج بی نامی اولیاءالله می شوند و اولیاءالله تربیت می کنند.در این میان آیت الله میرزا محمد علی شاه آبادی،عارف مکتوم،که به فرموده شاگردش امام خمینی (ره)، لطیفه ای بود ربانی؛از جنبه علم و فقاهت ناشناخته ماند.در عظمت مرحوم شاه آبادی همین بس که شاگردی چون امام داشت که توانست بزرگترین انقلاب دینی تاریخ را بعد از ائمه(ع) به ثمر رساند.
زندگی نامه
در سال 1292هجری قمری(1249ه.ش)،در محله حسین آباد اصفهان و در خانه عالم بزرگوار،آیت اللّه میرزا محمدجواد بیدآبادی، کودکی پا به عرصه وجود نهاد که او را محمدعلی نامیدند. پدر گرامی اش، آیت اللّه بیدآبادی که خود فقیهی وارسته وعارفی برجسته بود،در تربیت فرزندانش توجه و دقت شگفت انگیزی از نشان می داد.ایشان از همان دوران کودکیِ محمدعلی،متوجه استعداد سرشار وی شد و زودتر از سن معمول،به امر تعلیم و تربیت وی همّت گمارد.بدین ترتیب، محمدعلی مقدمات علوم را نزد پدر بزرگوارش به سرعت آموخت و به درس استادان بزرگ حوزه علمیه اصفهان راه یافت.
صفحات: 1· 2
حق پدر و مادر از زبان حضرت زین العابدین علیه السلام
از سری مباحث مربوط به « سبک زندگی » می پردازیم به بیان حق پدر و مادر از زبان حضرت زین العابدین علیه السلام که چنین فرموده اند :
« حق مادرت این است که بدانی او تو را در جایی نگه داشته که کسی نگه نمی دارد و از میوه دلش به تو داده که کسی به کسی نمی دهد و از تو با همه وجودش از گوش،چشم و دست و پا و موی و پوست ، با شادمانی و سرور نگهداری و نگهبانی کرده ، و ناملایمات غم و اندوه و نگرانی ها را تحمل می کند و شادمان و خرم است که تو را سیر نماید و خود گرسنه بماند. تو را بپوشاند و خود برهنه باشد، تو را سیراب کند و خود تشنه بماند ، خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افکند، با تحمل مشقت ، آرامش تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بی خوابی تو را از لذت خواب بهره مند سازد. شکمش ظرف وجود تو و دامنش پناهگاه امن تو و سینه اش چشمه جوشانی برای رفع عطش تو و جانش فدای تو شده و سرد و گرم روزگار را به خاطر تو پذیرا گشته است ، پس باید به پاس این همه محبت و زحمت سکرگزار او باشی و هرگز نمی توانی مگر اینکه خدایت یاری کند.
صفحات: 1· 2
قصاب و سگ
قصاب با دیدن سگی که به طرف مغازه اش نزدیک می شد حرکتی کرد که دورش کند اما کاغذی را در دهان سگ دید. کاغذ را گرفت. روی کاغذ نوشته بود «لطفا ۱۲ سوسیس و یه ران گوشت بدین»
. ۱۰ دلار همراه کاغذ بود. قصاب که تعجب کرده بود سوسیس و گوشت را در کیسه ای گذاشت و در دهان سگ گذاشت. سگ هم کیسه را گرفت و رفت. قصاب که کنجکاو شده بود و از طرفی وقت بستن مغازه بود تعطیل کرد و به دنبال سگ راه افتاد. سگ در خیابان حرکت کرد تا به محل خط کشی رسید. با حوصله ایستاد تا چراغ سبز شد و بعد از خیابان رد شد. قصاب به دنبالش راه افتاد.
سگ رفت تا به ایستگاه اتوبوس رسید نگاهی به تابلو حرکت اتوبوس ها کرد و ایستاد. قصاب متحیر از حرکت سگ منتظر ماند.
صفحات: 1· 2