• تماس  

یا شمس الشموس

سوالات مرد بادیه نشین از امام علی (ع)

14 اسفند 1391 توسط 313

واجب چیست و واجبتر کدام است ؟ 

                         نزدیک چیست و نزدیک تر کدام است ؟

 عجیب چیست و عجیب تر کدام است ؟

                                 و مشکل جیست و مشکل تر کدام است ؟

………………………………………….

واجب ترک گناه است و واجب تر توبه کردن از آن

                        نزدیک قیامت است و نزدیک تر مرگ می باشد

  عجیب همین دنیاست(از نظر بی وفایی) و عجیب تر دلبستگی به این دنیا

           مشکل رفتن به قبر است و مشکل تر بی توبه به قبر رفتن است.

…………………………………….

 نظر دهید »

مسجد حضرت فاطمه(س) در مدینه

14 اسفند 1391 توسط 313

به راستی که قلب انسان با مشاهده نابودی آثار پیامبر (صلی الله علیه  و آله و سلم) و اهل بیت پاکش (علیهم السلام)، به دست وهابیت جاهل،  مملواز غم و اندوه می شود … و این در حالی است که برخی از خیابان هایشان را در مکه به نام دشمنان اسلام چون ابولهب ملعون نامگذاری کرده اند.

در شمال غربى مدینه، در دامنه غربى کوه سلع، تعدادى مسجد وجود دارد که آنها را «مساجد فتح» مى‌نامند. این کوه مُشْرف بر خندقى بوده است که مسلمانان در جنگ احزاب در شمال مدینه حفر کردند. یکی از این مساجد، به «مسجد فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)» شهرت یافته، که حدود پانزده متر مربع مساحت دارد. در سال  1419 به بهانه  ازدحام زیاد جمعیتِ زن و مرد نمازگزار در آن، درب مسجد با بلوک هاى سیمانى مسدود شده و در حال حاضر، مردم در بیرون آن نماز مى‌خوانند. این مسجد در جنوب غربى محوطه مساجد فتح قرار دارد.

منبع: شیعه نیوز

 نظر دهید »

شاد باش

12 اسفند 1391 توسط 313

 

هر روز صبح وقتی چشمانم را باز می‌کنم به خودم می‌گویم:
قدرت آن را دارم که روزم را شاد یا غمگین سازم،
حق انتخاب با من است…

به یاد داشته باش،
امروز از دیروز مسن‌تر شدی و از فردا جوان‌تری…

اگر تنها یک لحظه برای رسیدن به رویاهایت باشد،
آن لحظه
امروز است…
دیروز گذشت،
فردا هنوز نیامده است.

فقط همین امروز را داری،.

پس شاد باش…!

 2 نظر

معالجه با آبلیمو

12 اسفند 1391 توسط 313

 

سی درصد وزن هر لیمو آب آن است و این آب را تجزیه کردهاند شش تا هشت در صد آن اسید سیتریک و بقیه آن و یتامین های  آ ، ب و ث بوده است. یک ماده اصلی تلخ به نام لیمونین از هسته های لیمو روغن مایع استخراج کرده اند که در طب مصرف دارد .

آبلیمو خنک کننده ، ضد عفونی کننده ، و قبض کننده است وبرای سالم نمودن خون و سلولها و یاخته های بدن و سلسله اعصاب  ودستگاه مغز ما معالجه با لیمو تنها روش معالجه با غذاست.

طریقه معالجه با لیمو  بسیار آسان است  ودر دسترس همه می باشد و آن این است که صبح ناشتا باید آب یک تا پنج  لیمو را گرفته و قبل از غذای ظهر و یا قبل از خواب شب آن را مصرف کرد .

 

جوش های صورت

آبلیمو را در شربت عسل مخلوط مصرف نمایید(در صورتی که عسل باشد نه شیره شکر و موم) تا جوش های قرمز روی پوست و حتی خالهای ریز کوچک را از بین ببرد.

کسانی که مبتلا به جوش های چرکی و یا دمل در بدن خود می شوند بایستی هر روز 180 گرم آبلیمو را به تنهایی یا با آب پیاز یا سیر یا هویج یا آب شلغم خام می توانند مصرف کنند.

 

لیمو ، غذایی برای رنگ پوست بدن است به همین علت لازم است که هر روز  قبل از این که دوش بگیرید تن خود را با آبلیمو یا پوست تازه لیمو که دو نیم شده ماساژ دهید.اگر به این ترتیب عمل کردید مسامات* بدن تجدید حیات کرده و عمل تعریق به آسانی صورت می گیرد ودر نتیجه سموم بدن به کلی خارج وی شود.

 

* مسامات: سوراخ های ریز پوست بدن که عرق از آنها خارج و دفع می شود.

 

منبع : «دکتر برای همه »،اسماعیل اژدری ،ص 36 و 38 و279

 

 3 نظر

تنها همدم تنهاییام ... دوستت دارم!

12 اسفند 1391 توسط 313

گفتم: خدایا؛ در زندگانیم دقایقی بود که هوس می کردم

سرِ سنگینم را که پر از دغدغه دیروز بود و هراس فردا،

بر شانه های صبورت بگذارم، آرام برایت بگویم و بگریم،

در آن لحظات، شانه های تو کجا بود؟؟؟

 

گفت:عزیزترینم، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی،

بلکه در تمام لحظاتی كه بر من تکیه کرده بودی،

من آنی خود را از تو دریغ نکردم …!

 

گفتم: پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی،اینگونه زار بگریم؟

 

گفت: عزیز من، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه

فرود آید،عروج می کند، اشکهایت به من رسید و من

یکی یکی بر زنگارهای روحت ریختم تا باز هم

از جنس نور باشی و از حوالی آسمان …


گفتم: آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشتی؟

 

گفت: بارها صدایت کردم، آرام گفتم از این راه نرو که به جایینمی رسی،

تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ،

فریاد بلند من بود که از این راه نرو که به ناکجا آباد هم نخواهی رسید.


گفتم: پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی؟

 

گفت: روزیت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی!

پناهت دادم تا صدایم کنی، چیزی نگفتی!

می خواستم برایم بگویی و حرف بزنی، آخر تو بنده ی من بودی!

چاره ای نبود جز نزول درد که تنها اینگونه شد تو صدایم کردی …

 

 گفتم: پس چرا همان بار اول که صدایت کردم درد را از دلم نراندی؟


گفت: اول بار که گفتی خدا، آن چنان به شوق آمدم

که حیفم آمد بار دگر خدا گفتن تو را نشنوم،

تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنیدن خدایی دیگر،

من می دانستم تو بعد از علاج درد، بر خدا گفتن اصرار نمی کنی

وگرنه همان بار اول شفایت می دادم …


گفتم: خدای مهربانم، دوست دارمت…

 

گفت: عزیز تر از هر چه هست، من دوست تر دارمت

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 519
  • 520
  • 521
  • ...
  • 522
  • ...
  • 523
  • 524
  • 525
  • ...
  • 526
  • ...
  • 527
  • 528
  • 529
  • ...
  • 547

درباره وبلاگ

همه عمر بر ندارم سراز این خمار مستی؛ که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی؛ تو نه مثل آفتابی، که حضور و غیبت افتد؛ دگران روند و آیند و تو.... همچنان که هستی؛ دل دردمند ما را، که اسیر توست یارا؛ .به وصال مرهمی نه، چو به انتظار خستی اللهم عجل لولیک الفرج

موضوعات

  • همه
  • سین یعنی سلامتی
  • حرفهای خودمونی
  • اخلاق
  • سیاسی
  • علمی
  • اجتماعی
    • زندگی
      • آشپزخونه من
      • نکات خانه داری
  • روانشناسی
    • مشاوره
  • احکام
  • پژوهشی
  • خبر خبر
  • پاتوق کتاب
  • چفیه خاکی
  • جام ولا
  • 30نما
  • شبهه
  • تاریخ نگاری
    • مناسبت روز
  • تصویر روز
  • معرفی نرم افزار
  • معرفی نرم فزار
  • خاطره نویسی

امکانات وب

كد تقويم

قالب وبلاگ


حرم فلش - ساعت فلش برای وبلاگ و سایت

آمارگیر

آمارگیر

قالب وبلاگ

آهنگ وبلاگ

نماز حاجت
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس