مرامِ فرزندانِ علی(ع)
در هر جنگی، سربازان و رزمندگانی که به اسارت جبهه مقابل درمی آیند، سخت ترین شرایط مادی و معنوی را تا پایان جنگ متحمل می شوند. در این میان، مسائلی مانند معاهده ژنو، برای اسرا حکم شوخی را دارد. رژیم بعث عراق در سال های جنگ هر چه در توان داشت برای آزار اسرای ایرانی به کار برد و در این راه از هیچ جنایت و عمل غیرانسانی ابا نکرد.اما در مقابل، اسرای عراقی در ایران، بهترین شراسط ممکن برای یک اسیر جنگی را تجربه کردند. اسارت، اسارت است و عذاب های خودش را دارد اما جیره روزانه کابل و گرسنگی و تشنگی ممتد کجا و سه وعده غذای روزانه و دیدار با خانواده در حیاط اردوگاه و شرکت در نماز جمعه و برگزاری کلاس های عقیدتی برای اسرا کجا؟
صد البته که این روش برخورد با اسرا، وظیفه شرعی و انسانی ما بود و به آن مفتخریم. ما فرزندان حیدر کرار(ع)هستیم و این مرام ما است.
عکسی که می بینید، یک اسیر عراقی را در بندِ بسیجیان ایرانی نشان می دهد. یکی در حال بستن زخم دست او است و دیگری از قمقمه شخصی اش به او آب می دهد. این جا انسان به یاد سروده استاد شهریار می افتد که:
به جز از علی که گوید به پسر مه قاتل من
چو اسیر توست اکنون، به اسیر کن مدارا
چرا تنها ۲۵۰ حديث از امام جواد(ع) بهيادگار ماندهاست؟
آگاهیهای تاریخی درباره زندگی امام جواد علیه السلام چندان گسترده نیست؛ زیرا افزون بر آن که محدودیتهای سیاسی همواره مانع از انتشار اخبار مربوط به امامان معصوم علیه السلام می گردید، تقیه و شیوه های پنهانی مبارزه که برای ” حفظ امام و شیعیان از فشار حاکمیت” بود، عامل مؤثری در عدم نقل اخبار در منابع تاریخی است. افزون بر آن، زندگی امام جواد علیه السلام چندان طولانی نبوده است که اخبار فراوانی هم از آن در دسترس ما قرار گیرد.
زمانی که امام رضا علیه السلام به خراسان برده شد، هیچ یک از اعضای خانواده خود را به همراه نبرد و در آنجا تنها زندگی می کرد. و از اخبار مربوط به شهادت امام رضا علیه السلام چنین بر می آید که امام جواد علیه السلام آن هنگام در مدینه اقامت داشت و تنها برای غسل پدر و اقامه نماز به آن حضرت در طوس حضور یافت.
هنگامی که مأمون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام در سال ۲۰۴ به بغداد بازگشت، از ناحیه حضرتش اطمینان خاطر پیدا کرده بود، ولی این را می دانست که شیعیان پس از امام رضا علیه السلام فرزند او را به امامت خواهند پذیرفت و در این صورت خطر همچنان بر جای خود خواهد ماند. او سیاست کنترل امام کاظم علیه السلام توسط پدرش را- که او را به بغداد آورده و زندانی کرده بود- به یادداشت و با الهام از این سیاست، همین رفتار را با امام رضا علیه السلام در پیش گرفت، ولی با ظاهری آراسته و فریبکارانه، به گونه ای که می کوشید نه تنها در ظاهر امر مسأله زندان و مانند آن در کار نباشد، بلکه با برخورد دوستانه، چنین تبلیغ شود که او علاقه و محبت ویژه نیز به ایشان دارد. اینک نوبت امام جواد علیه السلام فرا رسیده بود تا به نحوی کنترل شود. مأمون برای انجام این هدف، دختر خود را به عقد وی درآورد و او را داماد خود کرد. از همین رهگذر بود که مأمون به راحتی می توانست از طرفی امام را در کنترل خود داشته باشد و از طرف دیگر آمد و شد شیعیان و تماس های آنان را با آن حضرت زیر نظر بگیرد.
بر اساس برخی نقلها، مأمون پس از ورود به بغداد- در سال۲۰۴- بلافاصله امام جواد علیه السلام را از مدینه به بغداد فراخواند.(۱) افزون بر این، مأمون متهم بود که امام رضا علیه السلام را به شهادت رسانده است. اکنون می بایست با فرزند وی به گونه ای رفتار کند که از آن اتهام نیز مبرّی شود.
از روایتی که شیخ مفید از ریان بن شبیب نقل کرده، چنین بر می آید: موقعی که مأمون تصمیم به ازدواج ام فضل با امام جواد علیه السلام گرفت، عباسیان برآشفتند؛ زیرا ترس آن داشتند که پس از مأمون، خلافت به خاندان علوی برگردد، چنانکه درباره امام رضا علیه السلام هم به سختی دچار همین نگرانی شده بودند.(۲) ولی به طوری که از دو روایت فوق برمی آید، آنان مخالفت خود را به گونه دیگری وانمود کرده و گفتند: دختر خود را به ازدواج کودکی درمی آورد که :” لَم یتَفَقَّهُ فی دینِ الله ولا یعرف حلاله من حرامه ولا فرضاً من سنّته"؛کودکی که تفقه در دین خدا ندارد، حلال را از حرام تشخیص نمی دهد و واجب را از مستحب باز نمی شناسد.
صفحات: 1· 2
مخواب مگر این چهار عمل را بجا بیاوری
1-قرآن را ختم کن
2-پیامبران را شفیعان خود قرار دهی
3-مومنین را از خود خشنود سازی
4-حج و عمره بجا آوری
فاطمه فرمود:یا رسول الله من توانایی انجام این اعمال را در این وقت کوتاه ندارم.
پیامبر تبسمی کرد و فرمود:
1 سه مرتبه خواندن سوره توحید برابر با ختم قرآن است.
2 صلوات بر من و پیامبران پیش از من سبب شفاعت خواهد شد اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین یک مرتبه
3 استغفار برای مومنین سبب خشنودی آنها از تو خواهد شد اللهم اغفر للمومنین و المومنات یک مرتبه
4 ذکر سبحان الله و الحمدلله و لا اله الاالله والله اکبر یک مرتبه ثواب حج و عمره را دارد.
منتهی الآمال ج1 ص229 انتشارات هجرت
انسان ۲۵۰ ساله | امام جواد علیه السلام، نشانه مقاومت
بخشهایی از بیانات رهبر انقلاب اسلامی که در این کلیپ میشنوید:
این بزرگوار نمودار و نشانهی مقاومت است. انسان بزرگی است که تمام دوران کوتاه زندگیش که در سن ۲۵ سالگی به شهادت رسیده است، با قدرت مُزَور و ریاکار خلیفهی عباسی، مأمون مقابله و معارضه کرد و هرگز قدمی عقبنشینی نکرد و تمام شرایط دشوار را تحمل کرد و با همهی شیوههای مبارزهی ممکن، مبارزه کرد
۲۵/۲/۶۰
امام جواد مانند دیگر ائمهی معصومین برای ما اسوه و مقتدا و نمونه است. زندگی کوتاه این بندهی شایستهی خدا، به جهاد با کفر و طغیان گذشت. در نوجوانی به رهبری امت اسلام منصوب شد و در سالهایی کوتاه، جهادی فشرده، با دشمن خدا کرد به طوری که در سن ۲۵ سالگی یعنی هنوز در جوانی، وجودش برای دشمنان خدا غیر قابل تحمل شد و او را با زهر شهید کردند. همانطوری که ائمهی دیگر ما علیهمالسلام با جهاد خودشان هر کدام برگی بر تاریخ پر افتخار اسلام افزودند، این امام بزرگوار هم گوشهی مهمی از جهاد همه جانبهی اسلام را در عمل خود پیاده کرد و درس بزرگی را به ما آموخت. آن درس بزرگ این است که در هنگامی که در مقابل قدرتهای منافق و ریاکار قرار میگیریم، باید همت کنیم که هوشیاری مردم را برای مقابلهی با این قدرتها برانگیزیم. اگر دشمن، صریح و آشکار دشمنی بکند و اگر ادعا و ریاکاری نداشته باشد، کار او آسانتر است. اما وقتی دشمنی مانند مأمون عباسی چهرهای از قداست و طرفداری از اسلام برای خود میآراید، شناختن او برای مردم مشکل است. در دوران ما و در همهی دورانهای تاریخ، قدرتمندان همیشه سعی کردهاند وقتی از مقابلهی رویاروی با مردم عاجز شدند دست به حیلهی ریاکاری و نفاق بزنند.
امام جواد میخواست به مردم بگوید که من طرفدار اسلام و طرفدار خاندان پیغمبرم. امام علیبنموسیالرضا صلواةاللهعلیه و امام جواد صلواةاللهعلیه همت بر این گماشتند که این ماسک تزویر و ریا را از چهرهی مأمون کنار بزنند و موفق شدند.
۱۳۵۹/۰۷/۱۸