اینفوگرافی/کشف حجاب و توصیه امام خامنه ای به بانوان
منت الهی
در پی عمل جراحی رهبر معظم انقلاب اسلامی روز سهشنبه حضرت آیتالله جوادی آملی به عیادت رهبر انقلاب رفتند و برای سلامتی کامل ایشان دعا کردند. آیت الله جوادی املی ضمن آرزوی سلامی در دعای خطاب به رهبر انقلاب فرمودند : “اللهم منّ علینا بشفائکم “
به این بهانه بر آن شدیم تا مختصر توضیحی در این خصوص ارائه دهیم:
۱-حضرت امیر(ع) در جائی فرمودهاند که ما امیران و فرماندهان کلام هستیم…. (نحن الامراء الکلام…..). کلام جمع کلمه است و کلمه همان چیزی است که به واسطه آن معنا و مفهومی ردوبدل میشود. امیر یعنی فرمان دهنده و امر کننده حال اگر کسی امیر کلام و کلمه بود هرکجا که این کلام و کلمه خواست حرکت کند و معنائی را منتقل سازد از او دستور میگیرد.
اگر کسی حرفی و کلمهای را بیان کرد که مهمل بود و معنائی نداشت او از زیر سیطره امر امیر بیان خارجشده و بهعبارتدیگر از ولایت او سرباز زده است، چراکه امیر کلام اوست و اگر کسی بخواهد کلامی بگوید که مفید معنائی باشد باید در زیر لوای ولایت و امارت او این کار را انجام دهد و اگر از این تولی سرباز زند حرف او جز مشتی مهملات چیزی نخواهد بود.
بنابراین، گویندگان، تنها زمانی حرف بامعنا و کلام مبتنی بر معنی را بیان میدارند که؛ ولایت صاحب اصلی و فرمانده حقیقی کلام را بپذیرند و به دستورات او کلام را منتقل سازند چراکه او که بیشک صادق عرصه بیان است؛ فرمود عنان کلام به دست ماست.
۲-در نظامات سیاسی دو نوع و دو روش اداره امور وجود دارد اول روش توکیل و دوم روش تولی؛ درروش اول عدهای جمع شده و به یک تصمیم واحد برای اداره امور میرسند و سپس از میان خود فردی و یا افرادی را بهعنوان نماینده و وکیل انتخاب میکنند و به ایشان میگویند که اولاً: ما به این نتیجه رسیدیم که جامعه را اینگونه اداره کنیم و دوما: شما در اداره جامعه با این روشی که ما به آن رسیدیم وکیل ما هستید و باید جامعه را آنگونه که ما میخواهیم از طرف ما اداره کنید. این روش اداره هر جامعهای بر مبنای وکالت است (آنچه در غرب و بیشتر جوامع دموکراتیک امروزی شاهد هستیم ازایندست هست) .
صفحات: 1· 2
دو سئوالی که آیت الله مدنی از خود کرد و جوابش را از امام حسین(ع) شنید
آیتالله مدنی در سال ۱۲۹۳ ه. ش (۱۳۲۳ ه. ق) در دهخوارقان (آذر شهر) دیده به جهان گشود. پدر ایشان، محرم آقامیرعلی در بازارچة آذرشهر، شغل بزازی داشت.
شهید مدنی در چهار سالگی، مادر و در ۱۶ سالگی، پدر خود را از دست داد و دوران کودکی را با رنج و زحمت و سختی به پایان رساند. وی در عنفوان جوانی، به قصد کسب علم و کمال، به شهر مقدس قم عزیمت کرده، به رغم مشکلات فراوان شخصی ناشی از درگذشت پدر و استبداد عصر رضاخانی، با پشتکار وافر به تحصیل علوم دینی مشغول شد.
او در حوزه علمیه قم، پس از گذراندن مراحل مقدماتی، از محضر اساتید بزرگ فقه و اصول و فلسفه بهرهمند گردید. مدتی پای درس مرحوم آیتالله حجتکوهکمری (ره) و آیتالله سیدمحمدتقی خوانساری (ره) حاضر شد و مدت چهار سال نیز در محضر امام خمینی قدس سره حضور یافت و از دروس فلسفه و عرفان و اخلاق ایشان بهرهمند گردید.
سیداسدالله مدنی، پس از مدتی به نجفاشرف هجرت کرده، در حوزه علمیه نجف اشرف، در کنار تکمیل تحصیلات عالی خویش، تدریس در سطوح مختلف را شروع کرده و به دستور مرحوم آیتالله حکیم (ره)، کرسی تدریس لمعه، رسائل، مکاسب و کفایه را به عهده گرفت و در اندک زمان، جزو اساتید معروف حوزة علمیة نجفاشرف به شمار آمد. شهید محراب، در نجفاشرف، در درس خارج مرحوم آیتالله سید عبدالهادی شیرازی (ره) و مرحوم آیتالله حکیم (ره) و مرحوم آیتالله (ره) خوئی (ره) شرکت کرده، و از مراجع بزرگی از جمله آیتالله حکیم در نجف و آیتالله حجتکوهکمری در قم، و آیتالله خوانساری اجازة اجتهاد دریافت کرد.
صفحات: 1· 2
چه زود می گذرد؟!!
ای آخرین توسل سبز دعای ما
آیا نمی رسد به حضورت دعای ما ؟
شنبه ، دوباره شنبه دوباره سه نقطه چین …
بی تو چه زود می گذرد هفته های ما !
یا عشق ادرکنی
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من
دل من داند و من دانم و تنها دل من….
یا عشق ادرکنی…
و انتــظار چه سخت است…
یا مهـــدی (عج)
روزهـا و جمعـه ها می آینــد و می رونــد
و مــا منتظــران هنــوز چشم به راهیــم…
اللهم عجل لولیک الفرج…