اتفاق مذاهب در موضوع موعود آخرالزمان
جو حاكم در دوران حكومتهاى بنىاميه و بنى عباس و نظير آنها سبب گرديد كه بسيارى از حقايق اسلامى به دست فراموشى سپرده شود و در ميان مسلمانان ترويج نشود و در مقابل بسيارى از چيزها كه در مسير سياست آنها قرار مىگرفتبه وجود آمد و تبليغ شد. نظير مساله جبر، خلق قرآن و امثال آنها.
جلالالدين عبدالرحمان سيوطى (1) در حالات يزيدبن عبدالملك بن مروان كه بعد از عمر بن عبدالعزيز به حكومت رسيد مىنويسد: او چون خلافت را به دست گرفت، گفت: مانند عمربنعبدالعزيز رفتار كنيد، اطرافيان او چهل نفر شيخ (عالم دربارى) را پيش او حاضر كردند و همه آنها شهادت دادند كه بر خلفا حساب و عذابى نيست! و او بعد از چهل روز از خلافتش (از عدالت و تقوا به ظلم و بىبندو بارى) برگشت .
زمانى كه منصور عباسى از مالك بن انس امام مذهب مالكى خواست كتاب موطا را بنويسد تا مردم را بر فقه او وادار نمايد، با او شرط كرد كه بايد در كتابت از على بن ابىطالب(ع) حديثى نقل ننمايى! و نيز (2) به او گفت: از شواذ بن مسعود و شدائد بن عمر و رخصتهاى ابن عباس اجتناب كن به هر حال در اثر جريانهاى اشاره شده و (3) انزواى امامان: و شهادت، تبعيد و زندانى شدن آنها و مخالفت صد درصد خلفا با مطرح شدن اهلبيت(ع) سبب گرديد كه مساله مهدويت در ميان برادران اهل سنتبه دست فراموشى سپرده شود و اين مقدار كه در كتابها نقل شده و محفوظ مانده از كرامات بلكه از معجزات است كه خداوند خواسته استحجتبر همه اهل اسلام تمام شود. امروز كه وضع زمان عوض شده اميد است دانشمندان اسلامى اين حقايق را ترويج كرده و وظيفه الهى خويش را در رابطه با اين حقيقت ادا نمايند.
صفحات: 1· 2