از اعطای مقام عصمت تا امضای حکم ولایت
08 مرداد 1392 توسط 313
آیه تطهیر
آیه تطهیر یکی از آیاتی است که در شأن اهل بیت(ع) و از آن جمله حضرت امام علی(ع) نازل شده و بیانگر مقام «عصمت» خاندان پیامبراکرم(ص) است.
تفسیر المیزان در این باره می نویسد: کلمه «انما» در آیه، انحصار خواست خدا را می رساند و می فهماند که خدا خواسته است که رجس و پلیدی را تنها از اهل بیت(ع) دور کند و به آنان مقام عصمت دهد و کلمه «اهل البیت» دلالت دارد بر این که دور کردن رجس و پلیدی از آنان و تطهیرشان، مسئله ای مختص آن هاست. مفسران در ذیل این آیه شریفه مباحث متعددی را بررسی کرده اند که مقصود از اهل بیت(ع) و منظور از پاکی و طهارت از پلیدی از جمله آن هاست.
مقصود از اهل بیت(ع)
درباره این که مقصود از اهل بیت(ع) کیست، مفسران دیدگاه هایی را مطرح کرده اند. تفسیر نمونه تصریح می کند که تعبیر« اهل البیت» به اتفاق همه علمای اسلام و مفسران، اشاره به اهل بیت پیامبراکرم(ص) است و این معنا از ظاهر خود آیه نیز فهمیده می شود اما این که مقصود از اهل بیت پیامبر(ص) در این جا چه اشخاصی هستند، میان مفسران مورد بحث است؛ بعضی آن را مخصوص همسران پیامبر(ص) دانسته اند و آیات قبل و بعد را که درباره همسران رسول خدا(ص) سخن می گوید، شاهد این معنا شمرده اند. ولی این دیدگاه با توجه به یک نکته، رد می شود و آن این که ضمیرهایی که در آیات قبل و بعد آمده عموماً به صورت ضمیر جمع مونث است، در حالی که ضمایر این بخش از آیه (انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا) همه به صورت جمع مذکر است که نشان می دهد، معنای دیگری در نظر بوده است.
تفسیر نمونه می افزاید: روایات بسیار زیادی که در منابع اهل سنت و شیعه وارد شده است، شمول همه خاندان پیامبر(ص) را نیز نفی و تاکید می کند که مخاطب در این آیه منحصراً پنج نفرند: پیامبر اکرم(ص)، علی(ع) ، فاطمه(س) ، حسن(ع) و حسین(ع).
علامه طباطبایی هم در این باره می نویسد: کلمه «اهل البیت» در عرف قرآن اسم خاص است که هر جا ذکر شود، منظور از آن، این پنج تن هستند؛ یعنی رسول خدا(ص)، علی(ع)، فاطمه(س) و حسنین(علیهما السلام) و بر هیچ کس دیگر اطلاق نمی شود. هر چند که از خویشاوندان و اقربای آن حضرت باشد.
برهان عصمت اهل بیت(ع)
این آیه در حقیقت از یک فضیلت بی نظیر اهل بیت (ع) سخن می گوید و آن مقام عصمت است. عصمتی که اراده تکوینی خداوند به آن تعلق گرفته است؛ به این معنا که معصومان(ع) به سبب تاییدات الهی و اعمال پاک خویش، در عین برخورداری از قدرت و اختیاربه سراغ گناه نمی روند. درست همان گونه که هیچ فرد عاقلی حاضر نیست، قطعه آتشی را بردارد و به دهان خویش بگذارد، بدون آن که اجباری در این کار باشد.
علامه طباطبایی در تفسیر آیه می نویسد: باید آیه شریفه را بر عصمت اهل بیت(ع) حمل کنیم و بگوییم که مراد از بردن رجس(لیذهب عنکم الرجس)، عصمت از اعتقاد و عمل باطل است و مراد از تطهیر در جمله «یطهرکم تطهیرا» از بین بردن اثر رجس به وسیله وارد کردن ضد آن است و آن عبارت از اعتقاد به حق است. به نظرعلامه «اذهاب رجس وتطهیر» دو وجه عصمت اهل بیت (ع)است، به این نحو که با جمله «اذهاب رجس»، پلیدی ها ی اعتقادی وعملی ازآن بزرگواران نفی می شود وبا جمله «یطهرکم تطهیرا» اعتقاد به حق جای آن را می گیرد.
بنابراین، ازنظر علامه طباطبایی تطهیر اهل بیت(ع) عبارت است از این که خدا آنان را به ادراک حق مجهز کند؛ حق در اعتقاد و حق در عمل .براین اساس، مقصود از «یریدا… » نیز اراده تکوینی است و چنین ازاله ای با عصمت الهی منطبق می شود و آن عبارت است از صورت علمیه ای در نفس که انسان را از هر باطلی، چه عقاید و چه اعمال حفظ می کند، پس آیه شریفه یکی از ادله عصمت اهل بیت(ع) است.
امضای حکم ولایت نمازگزاری که در حال رکوع انگشتر خود را بخشید
از جمله آیاتی که به طور خاص درباره امام علی(ع) نازل شده و به گفته مفسران شیعه حکم ولایت و سرپرستی امیرمومنان علی(ع) را امضا کرده است، آیه ۵۵سوره مائده است. خداوند در این آیه می فرماید: «اِنَّما وَلیَُّکُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ والذین آمَنُوا الَّذینَ یُقیموُن الصَّلاة وَ یُؤتوُن الزَّکوةَ وَ هُم راکِعوُنَ؛ سرپرست و رهبر شما تنها خداست و پیامبر او و آن ها که ایمان آورده اند و نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند.».
این آیه شریفه که با کلمه «انما» به معنای انحصار آغاز شده، ولایت و سرپرستی مومنان را برای خدا، پیامبراکرم (ص) و کسانی که ایمان آورده اند، نماز را برپا می دارند و در حال رکوع زکات می دهند، منحصر کرده است.
بسیاری از مفسران بر اساس روایات فراوانی که نقل شده است، مقصود از «افرادی که در حال رکوع زکات می دهند»، را امام علی(ع) دانسته اند. در حقیقت این فراز آیه شریفه بیانگر شأن نزول و ماجرایی است که در روایات نقل شده است.
تفسیر نمونه به نقل از «مجمع البیان» از ابوذر صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص) این ماجرا را این گونه نقل می کند: روزی از روزها در مسجد النبی(ص) نماز می خواندم. نیازمندی وارد مسجد شد و از مردم تقاضای کمک کرد ولی کسی چیزی به او نداد. او دست خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدایا تو شاهد باش که من در مسجد رسول تو تقاضای کمک کردم ولی کسی جواب مساعد به من نداد. در همین حال علی(ع) که در حال رکوع بود با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. شخص نیازمند نزدیک آمد و انگشتری را از دست آن حضرت بیرون آورد. در این جا بود که آیه شریفه: «انما ولیکم الله …» بر پیامبر اکرم(ص) نازل شد.
همین تفسیر می نویسد: در بسیاری از کتاب های اسلامی و منابع اهل سنت، روایات متعددی مبنی بر این که آیه ولایت در شأن امام علی(ع) نازل شده، نقل شده است. منتها در بعضی از آن ها اشاره به مسئله بخشیدن انگشتر در حال رکوع شده و در بعضی تنها به بیان نزول این آیه در شأن علی بن ابی طالب(ع) اکتفا شده است.
این موضوع چنان در عصر پیامبراکرم(ص) آشکار و روشن بوده است که حسان بن ثابت شاعر معروف عصر نبوی، به ماجرای بخشیدن انگشتر در حال رکوع از سوی امام علی(ع) و نزول آیه ولایت درباره این اتفاق، اشاره کرده و در دو بیت شعر آن را باز گفته است.
علامه طباطبایی(ره) هم روایات وارد شده درباره شأن نزول آیه ولایت را متواتر می داند و می نویسد: روایات متواتر از طریق شیعه و سنی وارد شده است که همه دلالت دارد بر این که این آیه و آیه بعد در شأن علی بن ابی طالب(ع) آن وقتی که در نماز انگشتر خود را صدقه داد، نازل شده و متضمن حکم خاصی (ولایت امام علی(ع)) است و شامل عموم مردم نیست. وی پس از توضیحات مفصلی که درباره معنای ولایت در آیه شریفه می دهد، تصریح می کند: آیه شریفه در حقیقت امضای حکم ولایت و سرپرستی امیرمومنان(ع) از سوی خداست.
صفحات: 1· 2