بلند مرتبه شاهی زصدر زین افتاد/عاشورا، شهادت امام حسین علیه السلام و حوادث پس از آن+تصویرسازی و فیلم
24 آبان 1392 توسط 313
این روز، پر آوازه ترين روزهاى سال و خاطره آميزترين تاريخ بشرى است . دراين روز بزرگ ، پاى مردى ، فداكارى و سربلندى گروه اندكى از انسان هاى به خدا پيوسته و در برابر ده ها هزار مردان جنگى و جنايت پيشه به نمايش درآمد. اين روز، روز فداكارى امام حسين عليه السلام و ياران باوفاى وى مى باشد و تا ابد به آنان تعلق خواهد داشت . در اين روز، حوادث و رويدادهاى مهمى در سرزمين كربلا به وقوع پيوست كه براى هميشه در تاريخ انسان ها ثبت و درج خواهد ماند.در اين جا به طور گذرا به اهم رويدادهاى روز عاشورا مى پردازيم:
الف - قبل از شهادت امام حسين عليهالسلام:
1 - تنظيم سپاه:
امام حسين عليه السلام پس از نماز صبح ، سپاه خويش را كه متشكل از 32 تن سواره و 40 تن پياده بودند، به سه دسته تقسيم كرد. دسته اول را در بخش ميمنه ، دسته دوم را در بخش ميسره و دسته اى را ميان آن دو قرار داد. فرماندهى بخش ميمنه را به ((زهير بن قين )) و فرماندهى بخش ميسره را به ((حبيب بن مظاهر)) واگذار كرد و خود در وسط دو سپاه مستقر شد و بيرق سپاه را به برادرش عباس بن على عليه السلام معروف به قمر بنى هاشم سپرد و خيمه ها را در پشت سر قرار داد. عمر بن سعد نيز سپاهيان جنايت پيشه خود را به چند گروه تقسيم كرد. وى ، فرماندهى بخش ميمنه را به عمر بن حجاج ، فرماندهى بخش ميسره را به شمر بن ذى الجوشن ، فرماندهى سواره نظام را به عروه بن قيس و فرماندهى پياده نظام را به شبث بن ربعى واگذار كرد. وى بيرق ، ننگين سپاه خود را به غلامش ((دريد)) سپرد. دو سپاه در برابر يك ديگر صف آرايى كرده و براى آغاز نبرد سرنوشت ساز، لحظه شمارى مى كردند.
2 - اندرزهاى پيش از نبرد
امام حسين عليه السلام براى پيش گيرى از نبرد و خون ريزى نيروهاى دو طرف ، تلاش زيادى به عمل آورد و از هر راه ممكن مى خواست از كشتار مسلمانان جلوگيرى نمايد و خون كسى بر زمين نريزد. ولى دشمن كه مغرور از كثرت سپاه خود و قلت ياران امام عليه السلام بود، به هيچ صراطى مستقيم نبود و به هيچ پيشنهادى پاسخ مثبت و كار ساز نمى داند و خواهان تعيين تكليف از راه نبرد و خون ريزى بود. امام حسين عليه السلام در روز عاشورا، برخى از ياران خود را به نزد سپاه دشمن فرستاد تا با آنان گفت و گو كرده و با بيان حقايق و واقعيت ها، آنان را از شرارت و جنايت منصرف كنند. آن حضرت ، خود نيز بارها براى اندرز سپاه كفر پيشه دشمن ، پا پيش نهاد و با بيان خطبه هايى روشن گر، آنان را به حفظ آرامش و عدم خون ريزى دعوت كرد و از جنگ و مبارزه بازداشت . (1) ولى جز تعدادى اندك كه از خواب غفلت بيدار شده و حقيقت را دريافتند و به سپاه آن حضرت پيوستند، بقيه آنان در ضلالت و گمراهى خويش باقى مانده و بر آغاز جنگ اصرار مى كردند.
صفحات: 1· 2