خوشا آنان که...
oma","sans-serif"; color: black;" lang="AR-SA">می خواندند و با اشک از همرزمان خود خداحافظی می کردند و زیر شمشیر غم یار رقص کنان می رفتند …
حالا گوشی های تلفن همراه را داده اند به دست ما نسل سومی ها که شب و روز یا دنبال پیام کوتاه باشیم یا سرگرم بلوتوث و یا اینکه بکوبیم لایک را پای هر عکس و مطلب فیس بوک تا نشان دهیم چقدر اطرافمان دوست مجازی داریم!!!
یادمان رفت حاج همتها و مهدی باکری ها و حسن باقری ها و دکتر چمران ها و احمد کاظمی هایی هم بوده اندکه روایت کرده اند برایمان شیدایی های زمانشان را.یادمان رفت که هر چه امام دستور میدادند حسین علم الهدی صبح روز بعد آنرا اجرایی می کرد.یادمان رفت که کربلای 5،
والفجر 8 ، فتح المبین و فاو و شلمچه ای هم داریم که یادآور ولایتمداری و عشق به
خمینی و عشق به همه خوبی ها هستند.
ولی تا در گوشه و کنار کشورمان پیکر پاکشان پیدا می شود؛ تا روزها فریاد می زنند که آی مردم دوباره روزهای شیدایی دفاع مقدس شروع شد! تا به هوای گذراندن آغاز سال نو بار عام می دهند
تا راهی نور شویم؛ یادمان می آید که ای داد بیداد صدامی بوده که ادعا کرده بود سه روزه می آید و به تهران می رسد ؛ بعثی هایی هم بوده اند که می خواستند خرمشهر و اهواز و آبادان را بگیرند و بچسبانند به عراقشان .
یادمان می آید که ای بابا ! جوانانی هم بوده اند که تا امام از شدت ناراحتی گفتند :«مگر جوانان اهوازی مرده اند که اهواز سقوط کند.» ریختند و شبیخون شدیدی به صدام و صدامیان زدند و بعثی های مزدور را از اهوازشان عقب راندند.
یادمان می آید که «فرزندان خمینی» کاری کردند کارستان و ما باید «فرزندان خامنه ای» باشیم و کارستانی دیگر بکنیم!
یادمان می آید که آنها که رفته اند کاری «حسینی» کرده اند و ماها که مانده ایم باید کاری «زینبی» بکنیم و گرنه «یزیدی» خواهیم بود.
پس :
«هر که دارد سر همراهی ما بسم الله…»