دختر پیامبر(ص)
چهل قبر در بقیع
مآخذ معتبر آوردهاند: مسلمانان آن روز صبح به بقیع آمدند و در آن چهل صورت قبر مشاهده کردند. یافتن قبر اصلی برای آنها مشکل شد. این مساله بر آنها گران آمد و یکدیگر را ملامت کردند. با هم میگفتند پیامبر تنها یک دختر از خود باقی گذاشت؛ او از دنیا رفت و به خاک سپرده شد و شما نه در مرگ، نه در نماز و نه در دفنش حاضر بودید حتی قبر او را نمیشناسید.
والیان امور گفتند: از زنان مسلمان کسانی را بیاورید که این قبرها را بشکافند تا ما دختر پیامبر (ص) را پیدا کنیم، بر او نماز بخوانیم و قبرش را زیارت کنیم!
نبش قبر
خبر این حادثه به امیرالمومنین (ع) رسید. او غضبآلود از خانه بیرون آمد چشمهایش از شدت خشم سرخ شده و رگهای گردن برخاسته بود. لباس زردی که در حوادث سخت و جنگها میپوشید در برداشت. کسانی که این وضع را دیده بودند، خود را به بقیع رسانیده، به مردم خطری را که ممکن بود پیش بیاید هشدار دادند؛ که امیرالمومنین علی (ع) قسم خورده است اگر سنگی از این قبرها جابهجا شود شمشیر بر گردن آمران خواهم نهاد. امام (ع) به بقیع آمد عمر و اصحابش به نزد او رفتند و گفتند: تو را چه میشود؟
به خداوند سوگند، ما قبر دختر پیامبر (ص) را نبش خواهیم کرد و بر او نماز خواهیم خواند.
اینجا برخوردهای سخت پیش آمده است. امیرالمومنین (ع) فرمود: اما حق خودم را رها کردم؛ زیرا میترسیدم مردم از اسلام باز گردند. ولی قبر فاطمه (ع)قسم به آن کس که جانم در دست اوست، اگر تو و یارانت به چیزی دست ببرید زمین را از خون شما سیراب خواهم کرد.
وقتی خطر به اندازه بالا گرفت، ابوبکر مجبور شد پا در میانی کند و این جسارت را که میرفت برای آنها شری بزرگ به پا کند پایان دهد. آنها دست برداشتند و رفتند. سپس مردم هم پراکنده شدند.
در قسمت دیگری از این کتاب نیز آمده است:
رسالت فاطمی (ع)
سرتاسر مدت کوتاهی که دختر پیامبر (ع) بعد از پدر زنده بود به مبارزه با دولت حاکم و مقابله با اعمال خصمانه آنها گذشت. آن حضرت در این مدت همه چیز را به وسیلهای برای مقابله با حکومت تبدیل کرده بود. گاهی فریاد میزد و گاهی خطبه میخواند یک روز اعلام برائت مینمود و روز دیگر از پذیرفتن ملاقات حاکمان خودداری میکرد و حتی وصیت کرد که غاصبان به تشییع جنازهی او نیایند و بر جسدش نماز نخوانند و سرانجام با دستور پنهان ساختن قبرش، یک نشان ماندگار از عدم مشروعیت را بر جبین آن حکومت نقش کرد. این روی واقعی تاریخ است.
البته ما در تمام این زمینهها به طور جدی با کمبود منابع و ابهام آن چه در دسترس است، روبرو هستیم اگر به تاریخ آن دوران از منظر مورخان رسمی نگاه کنیم، دورانی نسبتا آرام گزارش شده است و مورخان و محدثان توانستهآند با پنهانکاری، درگیریهای جدی و بحرانهای عمیق آن عصر را مخفی بدارند و این روی دیگر تاریخ است اما با جستجو، نشانهها و علاماتی در گوشه و کنار اسناد و مدارک خواهیم یافت که با تنظیم و ترکیب آنها میتوانیم از عمق این بحران و شدت درگیری که در یکطرف، دولت محاکم با تمام قدرت و در طرف دیگر خاندان نبوت بود بیشتر بدانیم.
در جریان این مقابله دیدیم که اولین بار این بیت نبوت بود که مورد هجوم ماموران نظام حاکم قرار گرفت. آنها میخواستند امیرالمومنین علی (ع) را به مسجد ببرند تا از ایشان به عنوان اصل و راس خاندان نبوت بیعت بگیرند و با این کار، بزرگترین مخالفان حکومت جدید را به تسلیم وادار نمایند. این اقدام، اولین عملی بود که آن دولت بعد از این که حکومت را به چنگ آورده بود انجام داد و در انجام آن بسیار جدی بود و سرانجام آن میتوانست بسیار خطیر باشد و عواقب ناگواری به بار آورد.
بنابراین کاری که دختر پیامبر (ص) در مقابل آن انجام داد، کاری بس بزرگ بود و همان عمل باعث شد که امیرالمومنین (ع) بیعت نکرده و به سلامت به خانه باز گردد و بدین ترتیب اولین اقدام دولت خلفاء با مقابلهی دختر پیامبر(ع) به شکست منتهی شد.
باشد که این اثر گرانقدر بتواند مظلومیت این بانوی دوجهان را بیشتر از گذشته به دوستداران حضرتش نمایان سازد.
صفحات: 1· 2