دعای حضرت زهرا(س) هنگام بیماری
حضرت امیر به وى مى فرمود: خدا تو را عافیت مى دهد و باقى مى دارد. فاطمه اطهر مى گفت : اى اباالحسن ! من به سرعت به سوى خداوند مى روم ، آنگاه راجع به صدقه ها و اثاث خانه وصیت نمود، و نیز وصیت کرد که امیرالمؤ منین با امامه که دخترخواهرش بود ازدواج کند که با فرزندانش مهربانى مى نماید. سپس آن حضرت را شبانه دفن کرد.
ابن عباس مى گوید: حضرت فاطمه زهرا فرمود: پدر خود را در خواب دیدم و راجع به آن ظلم و ستمهایى که به ما شد به آن حضرت شکایت کردم . رسول خدا در جوابم فرمود: آن آخرتى که براى پرهیزکاران آماده شده براى شماست و تو به زودى نزد من خواهى آمد.
حضرت امام جعفر صادق از پدران بزرگوارش علیهم السلام روایت مى کند که فرمودند: هنگامى که فوت حضرت زهرا نزدیک شد گریه کرد، حضرت على علیه السلام از وى سؤ ال کرد: اى بانوى من ! چرا گریه مى کنى ؟ فرمود: براى آن مصیبتهایى که تو بعد از من خواهى دید.
امیرالمؤ منین فرمود: گریان مباش ، به خداوند سوگند آن مصائب نزد من براى رضاى خداوند کوچک و ناچیزند، آنگاه فاطمه به على وصیت کرد که به ابوبکر و عمر اجازه تشییع جنازه و نماز ندهد، و حضرت على وصیت آن بانو را اجرا نمود.
صفحات: 1· 2