دلنوشته/ پایان بیدادها
02 شهریور 1392 توسط 313
جَبّارُ الجَبابُرَه،عَظیمُ العُظَماء،کَبیرُالکُبَراء،سَیِّدُالسادات…
وقتی بیدادها ،بیداد می کنند و از همه جا و همه کس بیداد ببینی ….آن وقت صریخ المستصرخین را با تمام وجود می شناسی،
وقتی رنج در تمام نسوج جسم و جانت رسوخ کرد ،رنج خودت و دیگران،آنوقت قدر مُنَفِّس عن المکروبین را خوب می دانی.
وقتی به اضطرار می رسی،از همه جا و همه کس زانده و در فشارها نمی دانی چکنی،اجابت کننده ی دعای مضطران بهترین دوای تو است.
وقتی هیچ کس و هیج کجا صدایت شنیده نمی شود،آن اَسمَعُ السامعین منتظر ندای توست،
وقتی به چشم کسی دیده نمی شوی و آرام و خاموش در تنهایی خودت هستی،آن اَبصَرُالناظرین نظاره گر توست.
صفحات: 1· 2