دو روی سکه ازدواج
ازدواج با عشق و آرزوهای بزرگ آغاز میشود؛ با گل و شیرینی و جشن و پایکوبی. با آرزوی پیر شدن به پای یکدیگر و تبریکهای گرم. این اتفاق اما گاهی خلاف سرنوشتی که برایش پیشبینی کردهاند رقم میخورد و در میان دیوارهای بلند دادگستری پایان مییابد. آن آغاز خوش، تلخ میشود و دو طرف اگر شانس بیاورند شاید روزی تلخی این تجربه سخت را فراموش کنند.
ازدواج حکایت غریبی دارد. گاهی شور میشود، گاهی بینمک، گاهی هم تلخ مثل زهر! ماهیت خانواده و کارکرد آن هم به همین میزان متنوع و متلون است. خانواده همزمان کارکردهای متعددی از حمایت عاطفی گرفته تا فرزند آوری و تأمین اقتصادی را به دوش میکشد و علاوه بر آنکه نهادی حمایتگر و عاطفی شمرده میشود، واجد ابعاد حقوقی، اجتماعی و اقتصادی نیز هست. خانواده از یک سو بدون وابستگیهای عمیق عاطفی دوام نمیآورد و در عین حال به وسیله قوانین حقوقی خاصی حمایت میشود. اغلب با میل و علاقه عمیق طرفین سر میگیرد و تنها با شهادت قانون و پای سفره عقد رسمیت مییابد. این نهاد نه تنها از اخلاقیات و غرائز انسانی مایه میگیرد، بلکه دولت و قانون نیز در آن داخل شده و برایش حدود و چارچوبهایی مشخص میکنند. به عبارت دیگر خانواده به نیازهای متعددی پاسخ میدهد، کارکردهای متنوعی دارد و همزمان باید به غریزه، عشق، اخلاق و قانون پایبند بماند. از این نظر خانواده با بسیاری از نهادهای اجتماعی متفاوت است. بیشتر نهادهای اجتماعی واجد کارکردهای مشخصی هستند و تنها به نیازهای خاصی پاسخ میدهند. حال آنکه نهاد خانواده همزمان ماهیتی عاطفی-اخلاقی و اقتصادی-حقوقی دارد. در حقیقت خانواده نهادی است چند چهره؛ هم در بر دارنده قراردادی است قانونی و نقض پذیر و هم عهد و پیمانی عاشقانه و غیرانتفاعی.
صفحات: 1· 2