رابطه خندیدن و شخصیت افراد
شاید تا به حال اصطلاح زبان بدن را شنیده یا خوانده باشید. رفتار آدمه به نوعی کلامی و غیر کلامی تقسیم میشود. رفتارهای غیرکلامی گاهی بیشتر از رفتارهای کلامی در انعکاس منظور واقعی افراد اهمیت دارند. در کلام فرد ممکن است دروغ، پنهان کاری یا ریاکاری وجود داشته باشد ولی رفتارهای غیرکلامی او به سختی تحت کنترلش قرار دارند. این رفتارها معمولاً خود به خودی و غیر ارادی هستند و پنهان کاری در آنها بسیار مشکل است.
زبان بدن در دسته رفتارهای غیرکلامی قرار میگیرد. به اعتقاد روانشناسان شما و دیگران هنگام گفتوگو تنها از راه کلام به سوی یکدیگر پیام نمیفرستید. در واقع شما علاوه بر اینکه با کلام خود با یکدیگر سخن میگویید به صورت غیرکلامی نیز در حال حرف زدن هستید؛ به این معنا که هر یک از شما میتوانید با توجه به مواردی چون وضعیت دستان طرف مقابل،حالتهای بدن و اجزای چهره او، نوع نشستن یا ایستادنش، نوع و جهت نگاه کردن او و… برداشتهایی در مورد منظور واقعی و مقصود فرد داشته باشید.
آیا با نوع خنده حرف میزنید؟
ظاهراً ما انسانها تنها موجوداتی هستیم که میخندیم، یا حداقل تا الان خنده بقیه جانوران را درک نکردهایم. ظاهراً هم دلایل مشخصی وجود دارند که ما به خنده میاندازند که در بین همه مشترک هستند، حالا بعضیها راحتتر به خنده میافتند و بعضیها هم باید خیلی موضوع خاص باشد تا بالاخره لبهای مبارک را حرکتی بدهند و کمی لبخند بزنند. یکی از مواردی که در مبحث زبان بدن اهمیت دارد نوع خندیدن است. البته ارزیابی زبان بدن آسان نیست و هیچ یک از این فاکتورها به تنهایی نمیتوانند مبنای قضاوت و نتیجهگیری شما قرار گیرند. برای پی بردن به نظر واقعی و مقصود طرف مقابل خود، باید حالتهای مختلفی را در کنار هم در نظر بگیرید، برای مثال حالت دستها،جهت نگاه و نوع خندیدن فرد در واقع حالتهای مختلف بدن فرد مانند کلمههایی هستند که در کنار هم جملهای را میسازند و میتوان از آنها مواردی را استنباط کرد. در واقع به تنهایی معنایی ندارند. برای اینکه به نحوه ارزیابی زبان بدن پی ببرید، میتوانید کتابهای علمیای را که در این زمینه نوشته شدهاند، مطالعه کنید.
صفحات: 1· 2